قدمهای انسان بودن را برمیدارم.
احساسات، آینده طراحی
در سال ۱۹۵۰، Harry Harlow، روانشناس آمریکایی طی تحقیقی، نوزادان میمونها رو از مادرشون جدا کرده و داخل محفظهای با دو عروسک قرار داد. یکی از عروسکها از سیم ساخته شده بود ولی حامل شیشه شیری قابل دسترس برای نوزاد میمون بود و دیگری عروسکی پوشیده شده از پارچه پشمی بود.
پیشبینی آقای Harlow این بود که نوزاد میمون بواسطه نیازهای بنیادینی که داره، عروسک سیمی رو به عنوان مادرش قبول کنه چون میتونه از شیر اون تغذیه کنه. ولی در کمال ناباوری دید که میمون از شیر داخل عروسک سیمی تغذیه میکنه ولی عروسک پشمی رو بغل میکنه و به نظر باهاش ارتباط عاطفی داره.
نتیجه کلی اینکه بسیاری از موجودات، از جمله انسان، نیازهای بنیادین وسیعی دارند که باید ارضا بشه ولی به همون اندازه احتیاج دارن که بخشهای عاطفی و احساسی اونها مورد مورد نوازش و ارضا شدن قرار بگیره.
مقاله زیر با مقدمهای که گفتم بحث Form Follow Function رو به چالش میکشه و به کنایه با عنوان کردن Form, Function, Feeling در مورد اهمیت احساسات (Emotions) و مفهوم همدلی (Empathy) در طراحیها بحث میکنه.
پیشنهاد میکنم این مقاله لذتبخش و همینطور نظرات زیرش رو حتما بخونید.
در آینده نزدیک، بیشتر به بحث طراحی حسی و مفاهیم هیجانانگیزی از این دست میپردازیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازی یا بازینمایی، مساله این است
مطلبی دیگر از این انتشارات
به کجا چنین شتابان؟ بررسی روند تجربه کاربری در سال ۲۰۱۹
مطلبی دیگر از این انتشارات
طراحی داده محور چیست؟