از «اصول اخلاقی» که حرف می‌زنم، از چه حرف می‌زنم

اجازه بدهید از یک جامعه انسانی شروع کنیم. مدت‌هاست که به مدلی تکراری از رفتار انسان‌ها رسیده‌ام: اینکه در شروع هر جنبشی، هر ابزاری، هر ایدئولوژی و … تنها تمرکز بر روی گسترش و حداکثری کردن تاثیرات آن است. پس از اینکه بشر از آن موضوع سیراب شد و یا به اصطلاح خودمانی‌تر «شور آن درآمد»، آن موضوع شروع می‌کند به رشد مفهومی و رسیدن به بلوغ.

در ابزارها مختلف بخصوص ابزارهای دیزاین هم چنین است. در ابتدای یادگیری دیزاین تمام تلاش خود را می‌کنیم که بیشترین نرخ رشد و بازگشت کاربران محصول را بواسطه دیزاین خود تضمین کنیم. بعدتر کم‌کم به این موضوع فکر میکنیم که آیا راه‌ها و ترفندهایی که برای اینکار استفاده می‌کنیم درست است؟ آیا واقعا محصولی که در حال کار روی آن هستیم، رسالت درستی را دنبال می‌کند؟

امروز ما غرق در ابزارها و منابع هستیم. ابزارها و منابعی که به ما اجازه می‌دهند وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها را در چند روز ساخته، صداها و ویدئوها را در چند دقیقه ویرایش کرده و تصاویر را در چند ثانیه در تمام دنیا منتشر کنیم.

امروز است که به فکر این میافتیم که «آیا واقعا هر کاری که می‌شود انجام داد را باید انجام داد؟». این دقیقا سوالی‌ست که در بسیاری از اصول اخلاقی از جمله اصول اخلاقی در دیزاین جان کلام را بیان می‌کند.

در دنیا قوانینی وجود دارد که سفید و سیاه است. یک کار در ناحیه سیاه قرار گرفته و غیرقانونی می‌شود، کاری دیگر در ناحیه سفید و قانونی. ولی اصول اخلاقی اینطور نیست. علیرغم داشتن پایه‌هایی مشخص، ناحیه‌ست خاکستری؛ وابسته به عقاید شما، جامعه مخاطب و اصولی که شرکت شما به آن پایبند است.

امروز شما را پای گفتگویی خواندنی و جذابی میان راهبران طراحی کمپانی Adobe درباره «اصول اخلاقی در دیزاین» می‌نشانیم.

از دست ندهید:

https://99u.adobe.com/articles/60538/what-we-talk-about-when-we-talk-about-design-ethics