طراح تجربه کاربر در کوئرا
نه به یکپارچگی و یکنواختی محض، آری به قابل استفاده بودن!
یکپارچگی یا همان consistency اغلب ابتکاری قابل قبول در طراحی است که بسیاری از افراد آن را درست میدانند بدون اینکه از خود بپرسند یکپارچگی با چه چیزی؟
این مقاله ویژگی یکپارچگی را مورد بررسی قرار میدهد و به ما یادآوری میکند که هیچ چیز مطلقاً خوب یا بد نیست.
یکپارچگی چیست؟
اساساً یکپارچگی بیشتر از این که به کاربران و نیازهای آنها مربوط باشد، دربارهی هویت سازمانها است. برای ذینفعان و تصمیمگیران راحتتر است که در تصمیمگیری، بدون توجه به آنچه برای کاربران بهتر است، از یکپارچگی پیروی کنند.
معایب یکپارچگی بیش از اندازه چیست؟
بیایید با یک مثال شروع کنیم:
در برههای از زمان در کشور انگلیس، وبسایت دادگاه رسیدگی به شکایات مربوط به بیمه، از نظر طراحی با وبسایتهای ادارات دولتی بسیار یکپارچه بود. یعنی همان اداراتی که کاربران قصد شکایت از آنها را داشتند. طبیعتاً این باعث میشد کاربران برای ثبت شکایات خود به آن وبسایت اعتماد نکنند. طراحان بعد از تحقیق روی کاربران متوجه این موضوع شدند و مجبور شدند یادداشتی به قسمت بالای وبسایت اضافه و اعلام کنند که دادگاه مستقل از دولت است.
یکپارچگی زیاد باعث میشود سرویسهای یک سازمان از یکدیگر قابل تشخیص نباشند. به سرویسهای مختلف گوگل بعد از آخرین بازطراحیاش فکر کنید. آنها به طرز گیجکنندهای یکپارچهاند! چند بار برایتان پیش آمده که به جای گوگل درایو، به اشتباه گوگل کلندر را باز کرده باشید؟
در واقع میتوانیم به سوال «یکپارچگی با چه چیزی؟» که در ابتدای این مطلب پرسیده شد اینطور پاسخ دهیم پاسخ دهیم: با مدل ذهنی کاربران.
برای داشتن طرحی قابل استفاده، ابتدا باید اطمینان حاصل کنیم که خدمات ما واقعاً مورد نیاز کاربران است. سپس باید مدلهای ذهنی افراد را درک کنیم و مطمئن شویم که طرحهای ما با آن مدلهای ذهنی مطابقت دارد.
برداشتی از مقالهی Be usable, not consistent, not uniform.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا برای تبدیل شدن به طراح تجربه کاربری مدرک دانشگاهی لازم داریم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
ساختن برنامه یادگیری فردی برای تبدیل شدن به UX Designer
مطلبی دیگر از این انتشارات
از «اصول اخلاقی» که حرف میزنم، از چه حرف میزنم