طراح تجربه کاربر در کوئرا
۸ تکنیک داستانسرایی بصری که هر طراح محصول باید بداند
هر موقع که کلمهی داستانسرایی را میشنویم، اولین چیزهایی که به ذهنمان میرسد برنامههای تلویزیونی، فیلمهای انیمیشن یا رمان مورد علاقهمان است، چرا که اغلب شاهد داستانسرایی در این پلتفرمها بودهایم. از آنجا که داستانها تأثیری ابدی در ذهن و قلب کاربران میگذارند، باید به آنها این احساس را بدهیم که بخشی از ماموریت و اهداف شرکت هستند. در این مقاله، چند تکنیک داستانسرایی موثر بهطور بصری گفته شده است.
۱. یک معماری اطلاعات قوی داشته باشید.
هر محصول دارای معماری اطلاعاتی است که بخشها و عناصر بصری را دستهبندی میکند. اغلب، برای کشف نیازهای کاربر نیاز به تحقیق دارید. راههای مختلفی برای این کار وجود دارد. میتوانید از مصاحبههای کاربر یا کارتسورتینگ برای کشف این نیازها استفاده کنید. همچنین نیاز به دسترسی به نتایج تستهای کاربردپذیری دارید تا ببینید آیا کاربران میتوانند به طور موثر در محصول پیمایش کنند یا خیر.
۲. تضادها را به خوبی نشان دهید.
درست مانند یک داستان، نشان دادن تعارض و تضادها، علاقهی مخاطبان را برمیانگیزد. طراحان محصول باید در مورد مشکلی که کاربر ممکن است با آن روبرو شود فکر کنند و برای آن راهحل داشته باشند و در یک کلام با او همدلی کنند.
۳. شخصیت محصول را حفظ کنید.
یک استراتژی بصری برای ایجاد یک داستان جذاب ایجاد کنید، اما از شخصی بودن محصول هم غافل نشوید! کاربران میخواهند با یک محصول یا خدمات ارتباط برقرار کنند. به جای شناسایی کسبوکار به عنوان یک موجودیت بینام، عناصر نام تجاری را در خود محصول قرار دهید. معمولاً کاربران برای یادآوری نام برند، رنگها و طراحی بصری آن را به یاد میآورند. به عنوان مثال، وقتی به چیزی قرمز، خنک و خوشمزه فکر میکنید، تصویری که به ذهنتان خطور میکند به احتمال زیاد کوکاکولا است.
۴. بدانید که معنای رنگ بسته به فرهنگ متفاوت است.
رنگها تأثیر قوی بر احساسات دارند. آنها واکنشهای روانی و فیزیولوژیکی خاصی را تحریک میکنند. رنگ نقش اصلی نمادهای بصری را بازی و به عنوان یک روش ارتباطی برای انسان عمل میکند. نکته این است که رنگها میتوانند برای خوانندگان آسیایی، خاورمیانهای یا آمریکایی معنای متفاوتی داشته باشند.
۵. داستانی روایت کنید که به مردم انگیزه بدهد.
داستانسرایی موثر به معنای نشان دادن نام تجاری به عنوان یک روایت قانع کننده است. همانطور که تصاویر جدید را برای یک داستان جذاب انتخاب میکنید، باید برای هر قسمت از کش و قوس طراحی، این را در ذهن داشته باشید. به عنوان مثال، در اوج یک داستان، از تصاویر دراماتیک و تاثیرگذارتر استفاده میکنند و یا هنگام رسیدن به وضوح، تصاویری را انتخاب میکنند که تنشها را برطرف کند.
۶. اینتراکشن، انیمیشن و ویدیو را دست کم نگیرید.
این مهارت مهمی است که بسیاری از طراحان باید در طول زمان آن را توسعه دهند چرا که میتواند به طور شگفتاوری الهام بخش بسیاری از کاربران باشد.
۷. تایپوگرافی را با داستان خود مطابقت دهید.
فونتی که انتخاب میکنید در انتقال پیامی که میخواهید به خوانندگانتان بفرستید، کمک میکند. تایپوگرافی، تایپ فیس و سبک فونت به همان اندازه در برانگیختن احساسات مهم هستند.
۸. بهطور بصری نشان دهید که چطور محصول شما مشکل کاربر را حل میکند.
بسته به آشنایی کاربران با محصولات مشابه، تقاضا برای ویژگیها یا عملکردهای محصول شما ممکن است متفاوت باشد. در هر صورت فرآیند شما باید راهحلی ارائه دهد که مشکل کاربر را حل کند.
این مطلب برداشتی از این مقاله بود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل و بررسی دیزاین اسپرینت و شیوه بکارگیری آن در پروژهها
مطلبی دیگر از این انتشارات
به چشمان خود اعتماد کنیم، مروری بر تناقضهای تراز بصری
مطلبی دیگر از این انتشارات
چین. چین. چین.