سخنران و مجری|مدرس رشد فردی|هنرجوی تئاتر|اینستاگرام : abeautifulmind.ir
نمایش روزنه آبی
یکی از دوست داشتنی کارهایی که دوست داشتم توی زندگیم انجام بدم، بازی توی تئاتر و نمایش بوده.
از قضا، بعد از تئاترهای دبیرستانی که اجرا کرده بودیم و دیگه فرصت اجرا پیش نیومده بود، نوبت به تمرین و اجرای نمایش «روزنه آبی» نوشته استاد اکبر رادی رسید، اونم چه نقش سختی ... پیله آقا.
پیله آقا یه ماهی فروش بازاریه که بسیار خسیسه و بسیار هم پول دوست و از اونجا که اسم و رسمی توی بازار داره، از مقام و منصب هم، بدش نمیاد. اونقدر که پول براش مهمه، می خواد دخترش رو به یکی از معروف ترین ملّاک های بازار بده تا دخترش بتونه بعد از مرگ طرف، صاحب دارایی بشه که انگار خودش صاحب دارایی شده، اما داستان طور دیگه ای پیش میره و طوری میشه که دیگه کسی برای حرف پیله آقا، طره هم خورد نمی کنه، و پیله آقا تصمیم می گیره بره به محل آبا و اجدادی خودش، پیر بازار.
یکی از پوئن های ما، اینه که استاد اکبر رادی، اهل رشت بودن، و ما هم کاملا به این زبان اشراف داریم و پیله آقا (نقشی که قراره بازی کنم)، قراره که با لهجه گیلکی، فارسی صحبت کنه.
باز هم از این نمایش می نویسم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادداشتی بر داستانهایی از بارش مهر و مرگ | نعلبندیان
مطلبی دیگر از این انتشارات
49. مِدهآ
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادداشتی درباره اهانت به تماشاگر