محقق، مترجم و نویسنده حوزه فنآوری اطلاعات و دیجیتال مارکتینگ. محتوای آموزشی سئو با تمرکز بر روی اسکیما، موتورهای جستجو و مدل های زبان
محتوای غنی و نقش آن در رتبه بندی - Rich content and its impact on rankings
فهرست محتوا - table of content
- چرخه شکل گیری محتوای غنی
- محتوای غنی چیست؟ - Rich Content
- عنوان و شرح متا در محتوای غنی - Title and meta description in rich content
- مقدمه نویسی در محتوای غنی - Introduction in rich content
- سئوی رباتیک - robotics Seo
- مشتری آلفا و بازاریابی Inbound در Query های سئو
- محتوای رباتیک در عناوین آموزشی - Robotic content in educational titles
به تصویر زیر دقت بفرمایید:
اگر صفحه ای اطلاعات مربوط به Query A را به کاربری ارایه دهد و همچنین وی در مورد موضوع B اطلاعات کسب کند و به موضوع C علاقه مند شود، اگر دوباره به گوگل برگردد و موضوع B یا C را جستجو کند، این روند باعث شده است که Google برای یک شخص با ارزش تر و محبوب تر باشد و صفحه فوق نیز رتبه بندی بیشتری کسب می نماید.
چرخه شکل گیری محتوای غنی
سایت B موضوع مورد نظر ما است. این سایت در نتایج گوگل و در تعامل با سایر رقبای خود در یک Query سخت، دومین دامنه است.
1.کاربری در خصوص "زندگی بر روی زمین" به جستجو می پردازد. در نتایج جستجو، سایت A اولین دامنه و سایت B که مورد نظر ما است نیز دومین دامنه به نمایش در می آید. 8 دامنه ی دیگر در صفحه اول نیز حضور دارند که همگی شامل اطلاعاتی در این خصوص هستند.
2.کاربر مورد نظر در سایت A مطالعه اش را انجام می دهد و فارغ از کیفیت محتوا برای مطالعه بیشتر به نتایج بازگشته، وارد سایت "B" می شود. محتوای صفحه ی فوق ( برگه ای در سایت B ) شامل اطلاعات جذابی در خصوص "زندگی بر روی زمین" می باشد، اما نویسنده به توصیف "حیات در منظومه شمسی" نیز پرداخته است و در ادامه، مقاله کشش آن را داشته که گریزی به "پیدایش زندگی در کهکشان راه شیری" و امکان وجود "حیات فرازمینی" نیز بزند.
3. سوالات متداول - ( FAQ ) اما مسیر متفاوتی را طی می کند. کاربر برای مطالعه "حیات بر روی زمین" به سایت رجوع کرده ولی با موضوعات متنوعِ ذکر شده نیز برخورد داشته است که باعث جلب توجه اش گشته و حالا ما کاربری داریم که علاقه مند است بیشتر بداند. در واقع به کاربر چیزی که بدنبال اش هست را با بهترین کیفیت می دهیم اما موضوعات جالب مرتبط را نیز در ویترین محتوا نیز قرار داده ایم.
4. نویسنده محتوا، کاربر را در بخش سوالات متداول باید مدیریت کند. او به سوالاتی اشاره می کند که هم به "حیات بر روی زمین" پرداخته و هم در خصوص "پیدایش زندگی در کهکشان راه شیری"، "حیات فرازمینی" ربط دارد و حالا وقت آن رسیده ماشه را بکشد، پس در سوالات متداول، به یک عنوان مرتبط با پتانسیل بالا، یعنی "بیگ بنگ، آغاز حیات" نیز اشاره می کند.
محتوایی که شامل "حیات بر روی زمین" است، با پرداختن به موضوعات مرتبطی از جمله "حیات در منظومه شمسی"و "پیدایش زندگی در کهکشان راه شیری"، برای برجسته کردن بخش سوالات متداول، موضوعی بسیار گسترده "بیگ بنگ، آغاز حیات" را با یک سوال و جواب در ذهن مخاطب می کارد. اشاره کردن به "بیگ بنگ" فقط در پرسش های متداول امکان پذیر است و از آن در محتوا چیزی ننوشته ایم.
سخن نویسنده: تا این مرحله، کاربری که به سایت ما وارد شده، در خصوص "حیات بر روی زمین" اطلاعات خوبی بدست آورده است، اما نویسنده از موضوعاتِ مرتبطی همچون "حیات فرازمینی" نیز استفاده کرده که مخاطب ماجراجو را برای بیشتر دانستن ترغیب کرده است. در ادامه برای اینکه FAQ غنی داشته باشد، فضای سوال و جواب ها را بیشتر بر روی موضوعات مرتبط و یک Query تازه از همان جنس برده است. این تکنیک اجازه می دهد تا فرد مورد نظر ما بخاطر یک محتوای جامع و خلاقانه در بخش نظرات، ستاره و نظر اش را بنویسد. این نظر، در خصوص موضوعاتی بجز Query که در ابتدا مد نظر داشته، درج شده است. اینجاست که گوگل با بررسی کامنتِ کاربرِ واقعی و عبارت هایی که با اشاره به موضوعات جانبی توسط وی ارسال شده است، به "حیات بر روی زمین" برچسبِ نتیجه غنی زده و بر روی "پیدایش زندگی در کهکشان راه شیری" و "حیات فرازمینی" نیز برچسب موضوع با اهمیت و مرتبط می زند و یک مسیر برای تصدیقِ ارزشمند بودنِ آنها ایجاد می کند. این مسیر همان راهی است که کاربر بعد از درج کامنت طی می کند و اگر وی مجدد به موتور جستجو بازگردد و در خصوص شان تحقیق کند، گوگل تصمیم میگیرد تا برای کهکشان راه شیری و حیات فرازمینی، کاربرانی که در حال جستجو در اینباره هستند را به صفحه فوق ارتباط دهد و اگر در این محتوا، لینک سازی ها به مقالاتی انجام شود که به بیان دقیق تر و کامل تر Query های جانبی بپردازد، در هر سه موضوع رتبه بندی بالایی کسب می شود.
از این مرحله به بعد، چرخه ی محتوای غنی پویا است:
5. کاربر ترغیب می شود در بخش نظرات، در خصوص موضوعات مرتبط داخل نوشته نظر اش را مطرح می کند و اینجاست که باید پاسخ هایی داده شود که کاربر را بصورت کامل اغنا نکند و برای دانستن بیشتر به گوگل بازگردد.
تا اینجا ما برای "حیات بر روی زمین"، نتایج غنی را پاس کرده ایم و کاربر را تا بخش نظرات آورده ایم اما او همچنان علاقه مند است تا بیشتر بداند.
6. کاربر پس از مطالعه محتوا و ثبت نظر اش، به گوگل بر می گردد، اما اینبار در خصوص "حیات فرازمینی" یا "پیدایش زندگی در کهکشان راه شیری" به جستجو می پردازد. انگیزه ای که محتوای ما برای او ایجاد کرده است.
شروع سیکل فرضیه:
7.گوگل به کاربری که بدنبال "حیات بر روی زمین" بوده، سایت B را بالا آورده بود که بعد از مطالعه اش، به گوگل بر می گردد و اینبار در خصوص "پیدایش زندگی در کهکشان راه شیری" و "بیگ بنگ" به جستجو می پردازد.
8.حال گوگل، کاربری دارد، که ابتدا در خصوص موضوع شماره یک به این موتور جستجو مراجعه کرده، اما نتایج به نحوی بوده که سایت B، اطلاعات متنوعی به مخاطب داده و او را علاقه مند به دانستن بیشتر کرده است. حال کاربر در خصوص "کهکشان راه شیری" در گوگل به جستجو می پردازد.
از آنجاییکه یک کاربر در خصوص "حیات بر روی زمین" به جستجو پرداخته و در سایت ما به "کهکشان راه شیری" یا "حیات فرا زمینی" نیز علاقه مند گشته؛ با مطالعه ی کامل محتوا و درج ستاره و ثبت نظری که در آن کلماتی از جنس اطلاعات جانبی و FAQ وجود دارد، مقاله ی ما برای گوگل ایجاد ارزش کرده است، زیرا نتایج غنی باعث محبوبیت برند و یا تداوم آن می شود. در اینجا گوگل، سایت B را در SERP، به جایگاه اول ارتقا می دهد و حال به کاربرانی که در جستجوی "کهکشان راه شیری" و یا "حیات فرازمینی" هستند نیز پیشنهاد می دهد.
اینجا دو اتفاق دیگر هم می افتد:
الف. سطح انتظار گوگل از محتوایی که به "حیات بر روی زمین" می پردازد بیشتر می شود و بر روی رتبه بندی سایر سایت های حاضر در نتایج از این Query نیز تاثیر می گذارد.
ب. محتوای ما برای موضوعات جانبی از جمله "حیات فرازمینی" نیز کاندید می شود، پس نیاز است تا با این تغییر رتبه بندی، برای "کهکشان راه شیری" و "حیات فرازمینی" نیز محتوای دیگری تولید و لینک سازی لازم از محتوای "حیات بر روی زمین" نیز صورت پذیرد. حال، کاربرانی که در جستجوی موضوعات جانبی به سایت ما میرسند، با تکیه بر توانمندی محتوا نویس در پرداختن به موضوعات مرتبط و علاقه مندسازی آنها، شرایط را برای جستجوی اطلاعات گفته شده، عینا مانند کاربری که برای "حیات بر روی زمین" به "حیات فرازمینی" نیز رسیده، فراهم می کند. بروزرسانی و تولید محتوا نیز به این ترتیب شکل گرفته، بذری که با "حیات بر روی زمین" کاشته شده، مانند درخت شروع به رشد و شاخ و برگ گرفتن می کند. این مسیری است که سایت ما را در حوزه "حیات" و تمام موضوعات مرتبط، انتخاب اولویت اول گوگل خواهد بود. محتوایی که، افت رتبه بندی سایر سایت ها را نیز رقم می زند.
ما همان رقیبی خواهیم بود که اهمیت پایش مان را برای سایر سایت های حوزه Query مشترک، رقم می زند.
نقش FAQ در هر محتوا با این سیستم و تکنیک، اسکیمای فوق را از زاویه ای معرفی می کند که جایگاه ارزشمند اش را یافته و می توان گفت سوال و جوابی است که ارزش آفرین است و جزئی از محتوای غنی نام میگیرد. این سبک محتوا و تکنیکالی که بدان پرداختیم، رشد و اوج گرفتن در یک کلمه کلیدی اصلی را پاسخ می دهد. لینک سازی هایی که به عناوین انتخاب شده توسط گوگل، که در کنسول، با پایش Querry های جدید بدست می آید، جویس خالص را در سایت توزیع می کند، مقالات ما نیز همان انواع محتوایی است که گوگل بر اساس خواست کابران علاقه مند به آنها نیاز دارد.
محتوای غنی چیست؟ - Rich Content
صفحه ای که به کاربر در کم ترین زمان، بهترین اطلاعات را بدون مزاحمت المان های اضافه ارایه کند و تجربه کاربری خوبی را در برای اش به ارمغان بیاورد، می تواند حاوی محتوای غنی باشد. این صفحه رابطه مستقیمی با ابزار Page Experience دارد زیرا جدا از اطلاعاتی که مخاطبین سراغ اش را میگیرند، آنها باید بتوانند با موبایل شان صفحه را مطالعه کنند، آدرس ها امن باشند و سرعت بارگزاری اطلاعات نیز باعث انصراف شان نگردد.
می خواهیم نقش اتمسفر زمین را در حفظ حیات بر روی این کره خاکی بدانیم. نکته ای که اینجا مطرح است، اشاره به پاسخی صریح و مستقیم در ابتدای پاراگراف یک مطلب می باشد تا از صفحه ای که وارد اش شده ایم، برای موضوعی که به جستجو پرداخته ایم، مطمئن شویم.
اما داستان فراتر از این حرف ها است و نباید صرفا به این فکر کنیم که تنها با بیان یک شرح در خصوص موضوع یا مقدمه چینی های طولانی می توان دِلِ موتورِ جستجو را بدست آورد، بلکه کاربر و مخاطب جایگاهی بالاتر و ارزشمند تر دارند. فکر کردن به اینکه چه چیزی یک فرد را به نتیجه دلخواه اش می رساند، هرچند بتنهایی مستلزم روش های بهینه سازی است اما، باعث می شود بتوانیم طبیعی تر بیاندیشیم و رفتار کنیم تا محتوایی ارگانیک برای اشخاص تولید نماییم.
نمودار محتوای غنیِ ارزش آفرین، یک مدل تحقیقاتی می باشد که بر روی سایت های گوناگونی نتیجه بخش بوده، زیرا توانسته ایم با این فرآیند نتنها به مخاطب نتیجه ی غنی اهدا کنیم، بلکه او را برای جستجویی بیشتر، علاقه مند سازیم. ایجاد انگیزه برای کاربر، با تحمیلِ مطالب به او فرق دارد و همینطور زمینه ساز دستیابی به شاخصِ ارزش آفرینی و محبوبیتِ گوگل برای مخاطبین اش است.
بیایید بر روی نمودار پیشروی کنیم و با هر بخش بیشتر آشنا شویم.
ایجاد انگیزه از جلب توجه بدست می آید. می توانیم وقتی در حال نوشتن یک محتوا هستیم به این فکر کنیم که مخاطبین ما با چه هدفی در گوگل به جستجو می پردازند تا به سایت ما برسند. با تشخیض این معیار، حال خواهیم توانست به انگیزه ای فکر کنیم که مخاطب مان بر مبنی آن، موضوعی را برای کنکاش بیشتر به گوگل آورده است.
بیایید در این مرحله ببینیم یک کاربر چرا باید به "حیات بر روی زمین" علاقه مند شود:
- او دوست دار محیط زیست است و زندگی حیوانات، قطع درختان و آلودگی هوا برایش مهم می باشد.
- پیدایش حیات و تکامل بر روی زمین برایش جالب توجه بوده است.
- گونه های مختلف جانداران را مطالعه می کند و یک کارشناس منابع طبیعی یا محیط زیست است.
- کسی که در خصوص زندگی فرا زمینی و سیارات مشابه زمین تحقیق و مطالعه می کند.
- یا شاید او کسی است که مستندهای حیات وحش و زندگی طبیعی را تماشا می نماید.
در اینجا با موضوعاتی متنوع طرف هستیم که همگی با یک موضوع مشترک طرف هستند و این حس علاقه است که مخاطب را برای بیشتر دانستن به تکاپو می اندازد.
برگردیم به جاییکه می خواستیم شروع به نوشتن کنیم. موضوع مقاله مان "زندگی بر روی زمین" است اما با در نظر گرفتن اینکه چه طیف از افراد و اشخاص می خواهند مطلب مان را بخوانند، بجای تمرکز بر روی واژه ی "زمین" می توانیم در ذهن مان به موضوعات زیر نیز اشاره کنیم یا در چهارچوب :
1. حفظ محیط زیست و حیات وحش
2. پیدایش زندگی و سیر تکامل
3. گونه های جانداری با رویکرد تخصصی
4. زندگی فرازمینی و سیارات مشابه زمین
5. منابع مالتی مدیا و رسانه های تصویری که می شناسید
حال با خودمان به این فکر می کنیم که گنجاندن 5 موضوع بزرگ در یک محتوای متمرکز، آیا ساده و شدنی است؟ ساده نیست اما با استفاده از عناصر مختلف شدنی است که این خود مستلزم آگاهی از راهکارها و تسلط به دانش شان است.
به مرحله ای رسیده ایم که یک کاربر، واژه ی "زندگی بر روی زمین" را جستجو و در نتایج گوگل، سایت شما را در رتبه دوم مشاهده کرده است. در کنسول گوگل یک Querry به نام آن واژه ایمپرشن شده و حال منتظر هستیم تا اگر عنوان و شرح متای مطلب مان برای اش جذاب باشد، با یک کلیک به صفحه مان وارد شود.
زمان را نگه می داریم و قبل از کلیک و تغییر CTR، به مطلب مان مراجعه و شرایط ایده عال را برای یک مطالعه نتیجه بخش ارزیابی می نماییم. یک مقاله عادی برای "زندگی بر روی زمین" به این شکل می تواند باشد:
عنوان/Title : چگونه زمین می تواند جایی بهتر برای زندگی باشد.
شرح متا/meta description : با نگاهی به تحولات زیست محیطی که منجر به خطر افتادن گونه های حیات بر روی این گستره پهناور گشته، نقش انسان را در تخریب منابع طبیعی بررسی و راهکارهایی را برای زندگی بهتر و نجات آینده زمین خواهیم یافت.
مقدمه: باران که می بارد، زمین، هوایی تازه می کند. بوی خوش برگ ها با عطر آکنده از خاک نم خورده، نفس مان را نیز باز می کند و آسمان رنگی دوباره به خود میگیرد. صدای پرندگان، تبسمی بر گونه ها می اندازد و اینجاست که می گوییم، دم ما به بازدم این پهنه ی بی انتها گره خورده است. چه حیف است که این حس ناب را با دودکش ها و صدای اره برقی ها به نابودی بکشانیم و از آب شدن خانه خرس های قطبی ناراحت نباشیم.
بخشی از متن اصلی: زمین خانه ما است، میلیون ها سال از پیدایش خاک و نفت و آب گذشته و آنچه امروز نظاره گر هستیم، حاصل این گذر بی انتها است. از طرفی سرعت تخریب و نابودی نیز میلیون ها برابر بیشتر شده زیرا انسان یاد گرفته است تا منابع فسیلی را بسوزاند و رنگ آسمان را تغییر دهد. بدین سبب پرندگان میمیرند، حیوانات نیز در جهتی دیگر کوچ می کنند و درخت ها دیر به بار می نشینند. کار جایی سخت می شود که منابع طبیعی مورد نیاز انسان نیز دیگر در دسترس نیستند و ریه ها بجای هوای پاکیزه، دود تنفس می کنند. حال می توانیم بگوییم: اوضاع خراب است.
./ ادامه بخش اصلی: پرداختن به راهکارهایی که زمین را جایی بهتر برای زندگی می کند زیاد هم سخت نیست و فقط کافی است با چیزی که ما زنده نگاه می دارد مهربان تر باشیم و برای نجات، حفظ سلامت و بهبود آن بجنگیم.
در محتوای بالا، اهمیت زندگی سالم و نقش عناصر طبیعیت را به بیان ادبیاتی و ملایم آورده ایم. این یک متن بسیار ساده است اما طبیعاتا پتانسیل این را دارد که مسایل جالب توجه دیگری را شامل شود.
وقت آن رسیده، تا برای اینکه یک محتوای غنی داشته و از حضور کاربر بر روی سایت مان اطینان حاصل کنیم، به نوشته مان بال پر بدهیم. برای اینکار ابتدا فهمیدیم که مخاطب مان با چه موضوعاتی ممکن است به نوشته ما برسد، پس دست بکار می شویم.
عنوان و شرح متا در محتوای غنی - Title and meta description in rich content
؛؛ برای مخاطب بنویسید نه برای موتور جستجو ؛؛
بیش از آنکه گوگل بخواهد تصمیم بگیرد آیا دارای شرایط حضور در صدر نتایج هستید یا نه، این کاربران انسانی هستند که باید نظرشان جلب شود و بخواهند که به صفحه تان مراجعه کنند. هرچقدر هم که بر مبنی سئوی رباتیک در نتایج حاضر شوید، شاخص های هستند که از رضایت کاربران و نتایجی که بدست می آورند، ماندگاری صفحات تان را مورد سنجش قرار می دهند. پس هرچقدر هم که برای PBN و رپورتاژ و ترافیک فیک سرمایه گذاری کنید، اگر استراتژی مدونی برای جذب مخاطب و خواسته های او نداشته باشید، یکجایی سقوط خواهید کرد، و بازگشت به نتایج در کارزار رقابت شدیدی که در جریان است، بسیار سخت می باشد.
به این دو عنوان دقت کنید:
- عنوان برای ماشین : زندگی بر روی زمین- چگونه بر روی زمین زندگی کنیم - محیط زیست
- عنوان برای مخاطب : محیط زیست سالم، زمین را جایی بهتر برای زندگی می کند
در مثال "عنوان برای ماشین"، میبینیم که وب مستر عنوانی نوشته تا به موتور جستجو نشان دهد بر روی واژه ی "زندگی بر روی زمین" تمرکز دارد و با دو بار نوشتن این عبارت، خواسته در رقابت با سایر وب سایت ها، از فراوانی واژگان بهره ببرد و سپس با عبارت "محیط زیست" مواجه می شویم.
این نوع عنوان نویسی، به کشمکش میان کسانی اشاره دارد که بر سر یک عبارت کلیدی می جنگند و می خواهند از حضور در نتایج با سواستفاده از تکنیک های مبتنی بر الگوریتم های بهبود، تسلط شان بر یک موضوع مثلا زیست محیطی را به رخ دیگران بکشند. این یک راه و روش اشتباه است زیرا کاربران انسانی ذهنی پویا و خلاق دارند، آنها دوست دارند اطلاعات خوبی بدست بیاورند، اطلاعات را روان بخوانند و بجای تکرار حساب شده یکسری کلمات، واژه ها و معانی متنوعی را یاد بگیرند. دستآورد، چیزی است که یک کاربر انسانی بدنبال آن است اما در روش سئوی رباتیک، همه چیز بصورت مصنوعی شکل گرفته، ذهن مخاطب بسرعت خسته می شود.
خصوصیات عنوان و متای نوشته شده برای موتور جستجو، نه برای کاربر
- مخاطب با شک و تردید به صفحه مراجعه می کند
- بر روی صفحه پیمایش نا منظم دارد
- اغلب با مطالعه بخشی از محتوا، تصمیم میگیرد از صفحه خارج شود
- در بخش نظرات تعاملی ندارند و فیدبکی از آنها دریافت نمی شود
- نظرات و کامنت ها همگی توسط وب مستر نوشته شده، نه سایر کاربران
- بعضی جملات و عبارات معنی و مفهوم خاصی ندارند
- عنوان و شرح متا با محتوای داخل صفحه ارتباط مستقیم ندارد
- مخاطب احساس می کند که محتوای پیش رو برای شخصی ثالث است
خصوصیات عنوان و متای نوشته شده برای کاربر انسانی، نه موتور جستجو
- خواندن عنوان برای مخاطب راحت و روان است
- بر روی صفحه با انگیزه و حس ماجراجویی پیمایش می کند
- با مطالعه بخشی از محتوا، برای ادامه آن باز مراجه می کند
- در بخش نظرات می خواهد با سایرین تعامل داشته باشد و سوالات اش را بپرسد
- عنوان و شرح متای صفحه با محتوای داخل صفحه ارتباط کامل دارد
- مخاطب با مطالعه محتوا علاقه مند می شود بیشتر بداند
- شرح متا بصورت خلاصه و منحصر بفرد بوده، اغلب نیازی به استفاده از واژه کلیدی نمی باشد
اگر محتوا در سطحی وسیع دارای کلمات کلیدی اصلی و یا واژه های مربوط به آن است، برای عنوان و متای توضیحات باید از واژه های هم معنی و مترادفی استفاده کنید که کاربر با مشاهده آن بتواند پی به ماهیت مطلب ببرد. مخاطب با قرار گرفتن در برابر حجم وسیعی از عبارات اصلی که روی آنها بارها تاکید شده، متوجه می شود که نویسنده، می خواسته به هر شکلی با آنها در نتایج گوگل رشد داشته باشد. این یک تفکر استراتژیک اشتباه است زیرا خواننده ی مقاله شما نیازی به این ندارد که واژه ای را بارها بخواند و خود را در یک چرخه ی فلوچارتی تصور نماید. پس اگر در عنوان و شرح متا از کلمات کلیدی اصلی بهره می برید، تلاش کنید در ابتدای مقاله تان، واژه های مترادف و عبارات هم معنی را بکار بگیرید تا ذهن خواننده را اشباع ننمایید.
تمرین: در نتایج گوگل به دنبال عناوین و شرح هایی بگردید که به چشم شما بصورت رباتیک و برای الگوریتم گوگل نوشته شده است نه برای کاربر. استفاده از اعداد در کنار کلمات تکراری با سایر سایت ها، به کار گیری واژه هایی چون "رایگان"، "آموزش هرچیزی"، استفاده از دو واژه کلیدی در یک عنوان، استفاده تکراری از عبارت "صفر تا صد یا 0 تا 100 هرچیزی" و هر میزان کاراکتر که فضای رقابت بین وب مسترها را بازگو می کند، نه رقابت برای جذب مشتری.
مقدمه نویسی در محتوای غنی - Introduction in rich content
مقدمه، ویترین محتوای شماست و درست پس از ورود کاربر به صفحه، سرنوشت ادامه حضور وی و تداوم مطالعه را رقم می زند. هرچند نوشتن مهم ترین و جذاب ترین جملات در این بخش بسیار مهم است اما باید بدانیم که با جامعه ای از مخاطبینی روبرو هستیم که همگی آگاه هستند و اتفاقا جمع کثیری نیز ار تکنیک های سئوی محتوایی مطلع می باشند، حتی اگر فعال حوزه نباشند.
مقدمه در محتوای غنی باید شامل شرحی خلاصه و نشانه وار از کل مقاله باشد و حس ماجراجویی و اکتشاف را نباید در همین ابتدای کار برای کاربر اغنا کرد. هرچقدر حجم محتوا بیشتر باشد روش مقدمه نویسی در آن متفاوت است.
محتوای غنی - Rich Content، شامل 2 روش مقدمه نویسی است:
مقدمه نویسی در محتوای غنی - کوتاه
محتوای غنیِ کوتاه نباید کم تر از 2000 کلمه باشد، لازم است مقاله ای به مخاطب ارایه کنیم که در آن عناصر بصورت حرفه ای جای گذاری شده و مطالب برگرفته از پیشینه تحقیقاتی دقیق باشد.
مقدمه در محتوای کوتاه باید %70 از کل محتوا را بیان نماید و %30 باقی را به ذهن کنجکاو و جوینده مخاطب بسپارد و اجازه دهد دائما اکتشاف داشته باشد. این روش کمک می کند تا اشخاص حضور موثری در نظرات داشته و با سنجشِ وزنِ بازخوردِ حاصلِ از پیام هایی که مخاطبین درج می کنند، میزان اطلاعات قبلی و دانسته هایی که بدست آورده اند را بسنجیم. علت اهمیت سنجش میزان دانش خواننده این است که می توانیم بر مبنی آن سوالات متداول مان را ویرایش و بروز رسانی کنیم و همچنین فاکتورهایی بدست آوریم که بر اساس اش بشود مقاله را بروز کرد.
از آنجاییکه محتوای غنیِ کوتاه، حجم مطب کمی دارد، باید مقدمه نویسی را بسیار هوشمندانه و کلمات را از میان لغات مترادف و عبارت های هم معنی انتخاب کنیم تا بتوانیم کلمات کلیدی اصلی را به داخل بدنه مقاله مان ببریم و در ابتدای محتوا با این شیوه و با تکیه بر فرمول 30-70، مخاطب مان آماده ی یک مطالعه ی متفاوت کنیم و اجازه دهیم معانی و مفاهیم را بدست آورد.
مقدمه ای که دائما از کلمات کلیدی و عبارات کانونی هدف اشباع شود و جملاتی را در خود جای داده باشد که هیچ اشاره ای به اصل موضوع ندارد، در صورتیکه کاربر را بسرعت به سمت مطلب ببرد و او را وادار به جستجو برای یک پاراگراف نماید تا بلکه به پاسخی برسد، هیچ ارزشی ندارد و اگر فراوانی کلیک و مدت زمان تماشای بخش های صفحه بجای توزیع یکدست، معطوف به بخش هایی بخصوص باشد نیز نشان از یک مقاله رباتیک است، نه یک محتوای غنی. مطلب شما باید بتواند از ابتدا مخاطب را به آرامی در امتداد صفحه مدیریت کند.
مقدمه نویسی در محتوای غنی - طولانی
محتوایِ غنیِ طولانی نباید بیش تر از 15000 کلمه باشد و برای داده های افزون تر می بایست به قسمت های دیگر تقسیم شود که خود نیازمند یک هدایت کننده به قسمت بعد و قبل در ابتدای هر بخش است.
و اما مقدمه در محتوای طولانی متفاوت تر است و بصورت ملایم تلاش می کند تا به مخاطب در خصوص آنچه که قصد دارد مطالعه کند توضیحاتی دهد. معمولا معرفی کلی موضوع محتوا و اشاره به فهرست ها، بارِ سنگینِ مطلب را می شکند و همچنین تبلیغ بر روی المان های خلاقانه و تبلیغ تصاویر و یا ویدئوهای که در متن گنجانده شده، ذهن خواننده را مجاب می نماید که قرار است به وی خوش بگذرد.
مقدمه نویسی در محتوای غنی طولانی به کلمات کلیدی اصلی اشاره دارد اما در جملاتی که انگیزه را به مخاطب القا می کند گنجانده می شود. پس در اینجا، جمله ای که در آن کلیدواژه ها را قرار می دهیم مهم است در غیر اینصورت ممکن است با کاربران پرشی ( Jimbo Jumpers )، مواجه شویم. جیمبو جامپرز ها افرادی هستند که بدنبال محتوا و با ورود به یک مطلب، به بخش های مختلف صفحه پرش می کنند و بنوعی با تند خوانی و جستجو بدنبال واژه های جلوه گر، شروع به مطالعه از هرجای ممکن می نمایند. در حالیکه محتوی غنی با یک ریتم حساب شده شروع می شود و در جایی اوج گرفته و یا در قسمتی نیز شیب ملایم را برای استراحت ذهن خواننده، پیش میگیرد.
صعود و سقوط در محتوای غنی، قبل از ویراستاری و فضاسازی، شکل داده می شود. ابتدا چهارچوب خامِ محتوا نوشته شده و سپس بر روی مطلب، شکل دهی صورت می پذیرد و بعد به ویراستاری می رود. مانند یک ساختمان که در راه پله ها، پاگرد داریم، در محتوای غنی نیز باید با اوج گرفتن داده ها و اطلاعات، در یکجا به او استراحت بدهیم. یکی از تکنیک های استراحت در محتوای طولانی، پاراگراف های دارای تصویر و کم حجم است. همچنین در جملات، به مخاطب نیز اشاره می شود و با واژه هایی چون : "حتما برای شما هم سوال بوده"، "شاید بخواهید این را هم بدانید" و از این قبیل اشاره ها، کاربر را به داخل محتوا بر می گرداند.
در مقدمه نویسی برای محتوای غنی طولانی، دسته بندی های موضوعی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. اگر در خصوص کهکشان راه شیری و سفر به مریخ مطلب می نویسید، بد نیست اشاره ای به پیشینه و تاریخچه شکل گیری جهان داشته باشیم، اما در موضوعاتی چون حوزه ی آموزش سئو یا آموزش ریدایرکت و آموزش وردپرس، سخن از برنامه نویسان CMS به میان آوردن، تاریخچه گوگل و یا چه کسی اولین بار ریدایرکت کرد، هیچ ارزشی ندارد، بلکه به مخاطب این پیام را می دهد که قرار است، بهایِ جدال بین وب مستر و حضور در صدر نتایج را بپردازد و برای یافتن چیزی که واقعا بدنبال اش هست، در انبار کاه بدنبال سوزن بگردد.
سئوی رباتیک - robotics Seo
در سایت های وردپرسی، پلاگین های سئو فاکتورهای متعددی را به ما آموزش داده اند. در اینصورت حتما می دانید که یکی از آنها، استفاده از کلمه کلیدی در "لینک صفحه"، "description"، "title" و ابتدای متن است. اگر از یوست و یا رنک مث استفاده می کنید، قطعا به عنوان یک چالش با آن روبرو شده اید و صفحاتی دارید که به هر شکل ممکن، واژه و کلمه ای را در این موقعیت ها جا کرده اید.
پلاگین های سئو، جعبه ابزاری قدرتمند و همه فن حریف هستند اما، آنها در واقع وسایلی در دستانِ کارشناس سئو و وب مستر خبره می باشند. هرچقدر هم که پلاگین سئو امکانات خوب و متنوعی داشته باشد و از ماژول های متعددی پشتیبانی نماید، در نهایت این شما هستید که استراتژی سئو و برنامه کاری تان را می دانید. آنچه که پلاگین سئو به شما پیشنهاد می دهد، تکنیک های سئویی است که به معنی استفاده همگی در یک محتوا نیست، بلکه اگر شما تصمیم دارید کلمه کلیدی تان را در عنوان محتوا قرار دهید، یکی از شاخص های مربوطه سبز می شود و اگر شما نخواهید نیز به رنگ قرمز در می آیند.
رنگ ها و امتیاز ها در پلاگین های سئو نقش بسزایی را ایفا و حضور آنها دقیقا همان سیستم مانیتورینگی است که به شما قدرتِ تمرکز بر روی آیتم های ضروری سئوی محتوا، می بخشد. در صورتیکه فراموش کرده باشید لینک سازی خارجی را روی مطلبی پیاده کنید، این فرایند توسط پلاگین به شما اعلام می شود و شما را از روش های سئویی که دارید آگاه می سازد.
اما سبز کردن تمام المان ها و قرار دادن انواع و اقسام روش های سئوی فنی که فضای محتوا را بسمت جلب توجه برای موتور جستجو می برد، خوب نیست. کاربرِ امروزی به نسبت جستجوگرهای قدیمی، از سطح دانایی و تشخیص بالاتری برخوردار هستند. آنها وقتی به مطلبی مراجعه می کنند، نوع نگارش و نحوه ی نوشتن شما را تحلیل می کنند و بدنبال نظم و ریتم متعادلی هستند که در مقصد به آنها یک مطلب طبیعی را ارایه می کند. سوالاتی می پرسند که ممکن است اصلا در آن کلمه کلیدی اصلی وجود نداشته باشد اما در جستجوی سرنخی باشند که به خواسته شان برسد. برای اینکه بتوانیم برای مشتری و مخاطب سئو کنیم و محتوای مناسب و مربوط به او را ارایه کنیم، باید به هنگام سئوی مطلب و تولید محتوا، یک کاربر انسانی را با پیچیدگی در حد مغز او در سر بپرورانیم و ذهن مان را به سوالات و واژه ها و Querry هایی معطوف کنیم که در یک موضوع پر طرفدار، هیچگاه وجود نداشته و ممکن نیست پرسیده شده باشد.
برای درک بهتر پاراگراف قبلی، یک مثال می زنیم:
واژه های از جمله "آموزش سئو" و "سئو چیست" و "سئو" را در نظر بگیرید. بین این 3 عبارت مهم و پر رقابت کدام یک نیاز واقعی کاربر است؟
واژه "آموزش سئو" : این عبارت در نیاز کاربران وجود دارد و رقابت بر سر آن یک چالش تجاری نیز می باشد. کاربران مختلفی که برای فراگیری سئو و آشنایی با آن به گوگل می آیند، قطعا هرطور که بخواهند چیزی یاد بگیرند، واژه "آموزش سئو" نیز در عبارتی که می یابند وجود دارد. اما نکته مهم تر محتوایی است که در سایت های دارای رتبه های برتر وجود دارد. اغلب این سایت ها به مطالبی می پردازند که به نیازهای وب مستر و کارشناس سئو و یا برند خلق کننده پرداخته و با مطالعه نوشته ها و سرفصل ها، شاهد این هستید که گاها یک کلمه چندین بار در پاراگراف های متعدد تکرار شده است و حال اینکه این موضوع اصلا مورد نیاز شما نیست.
پس بهتر است بجای مطالعه رتبه های 1 تا 5 که در زمینه های رقابتی، فقط به جایگاه مدیر سایت کمک می کند تا سطح دانش کاربر، به سراغ صفحات دیگر جستجو برویم و سایر آموزش ها را نیز بررسی نماییم. بسیاری از سایت های نوین و محتوا نویس هایی که با یک سرمایه گذاری تازه، اخیرا شروع به تولید آموزش های مورد نیازتان کرده اند، هنوز در رتبه های دورتر قرار دارند و به دلیل عدم توجه مخاطبین به امکان وجود محتوای ارزشمند تر نسبت به صفحه اول SERP، نتوانسته اند جایگاه واقعی شان را پیدا کنند و نیازمند تعامل و بررسی ما هستند. این حقیقت را باید بدانید که معجزه واقعی در صفحه یک گوگل نیست، چیزی که نیاز شما را اغنا می کند و می تواند مورد توجه تان باشد، با حس مکاشفه گری شما قابل ردیابی است. فصل اول نتایج جستجوی گوگل تنها یک صفحه نیست بلکه این فصل شامل 10 صفحه است و هر فصل با 10 صفحه دیگر ادامه می یابد.
آیا برای مطالعه یک کتاب الکترونیکی با بررسی اولین صفحه ی کتاب، داستان و ماجرا برای شما مشخص می شود؟ طبیعاتا خیر، مگر اینکه اگر کسی از شما پرسید، بگویید: بله من این کتاب را دیده ام ولی چیز بیشتری اتفاق نیوفتاده است. پس فصل اول را جستجو می کنیم، نه صفحه اول را. حال وقتی یکی از سایت های دورتر را مطالعه می کنیم، اگر حتی از نوع آموزش و نگارش اش راضی نبودید، حتما باید با نظر خود و درج یک ستاره، به گوگل نشان دهید این مقاله آموزشی لایق صعود نیست و حتی برعکس، اگر با یک محتوای آموزشی بسیار خوب برخورد داشتید، حتی به عنوان اولین نفر، نظر مساعد تان را درج و 5 ستاره به مقاله بدهید. نتایج گوگل با تعامل کاربران شفاف می شود و ما جایی شاهد رتبه بندی های صادقانه و واقعی هستیم که بازخورد کاربر واقعی را داشته باشیم. تا زمانیکه با مشاهده یک فیلم، بررسی یک محصول و مطالعه یک مطلب، آنها را لایک یا دیسلایک نکنیم و حتی ستاره ها را بر مبنی ارزیابی مان درج ننماییم و از نوشتن نظرمان خودداری کنیم، رتبه های یک گوگل برای ربات های گوگل خواهد بود نه برای شما، زیرا با ضعف نظرات و ستاره ها، آسمان تاریک بی ستاره با چراغ قوه مکانیکی روشن می شود.
رتبه بندی هایی که شاهد اش هستیم، بر مبنی المان های تشخیص داده شده توسط موتور جستجو، جایگاه گرفته است، اما با ظهور کاربرانی که احساس مسوولیت می کنند و نظرات شان را درج می نمایند، می توانیم نتایج جستجو را متحول کنیم. به این ترتیب دیگر نیازی نیست برای خرید لینک هایی که در واقع باید توسط سایر وب سایت های فعال و یا وبلاگ ها به رایگان قرار داده شود، پولی پرداخت نماییم.
مشتری آلفا و بازاریابی Inbound در Query های سئو
واژه هایی مانند "سئو چیست" و "سئو"، این کلمات وقتی در Query های تان به نمایش در می آید، به معنی این است که یک کاربر کاملا بی اطلاع، به هر دلیلی با انگیزه آشنایی با واژه "سئو" به سایت شما رسیده است. در مصاف بین کاربری که "سئو چیست" را تایپ کرده با همان واژه، فردی که در ابتدای خط قرار دارد بسیار ارزشمند تر از رسیدگی به واژه "سئو چیست" است. برخی این سیاست را دارند که به محض دریافت انواع کلمات کلیدی و واژه هایی که افراد با آنها به سایت شان رسیده اند، اقدام به مانور دادن بر روی Query های فوق می کنند و به هر شکلی تلاش می کنند فقط مطالبی را تولید کنند تا بر روی واژه ها به رتبه یک برسند، غافل از اینکه، ضامن نگهدارنده یک سایت در لژیون گوگل، کاربران جستجو گر هستند، نه کلمات و کاراکترها. یک ارشناس دیجیتال مارکتینگ در اینجا نقش پررنگ تری پیدا می کند زیرا او می داند که باید واژه "سئو چیست" را به محتوا نویس، اما کاربرانی که تعداد شان مشخص است را با ایجاد call to action ها و فرم های ثبت نام و همینطور بسترهایی که راهی برای برقرار تماس خلق می کند، شناسایی و تبدیل به یک کاربر علاقه مند، مشتری محصول و در نهایت مشتریان وفادار می نماید. اینکه چه واژه های جستجو شده یک سیگنال از جانب شخصی است که می تواند یک تراکنش مالی داشته باشد. هنر واقعی نیز جذب و ساماندهی آنها است. پس کنسول جستجوی گوگل، محل شکارهای فصلی است و شما نیز شکارچی هستید که به شکار می پردازید و برخی دیگر از طبیعت لذت می برند.
در شرایط کنونی که قدرت مالی و تولید درامد افراد تحت تاثیر مشکلات جهانی است، مشتریان ثابت ما نیز بمرور کم رنگ تر شده و جمع کثیری نیز دیگر برای خرید به فروشگاه ما نمی آیند. تبلیغات درون فروشگاهی، ارایه کد تخفیف به کاربران قدیمی و بروز رسانی فروشگاه برای آنهایی که اصلا خبر نداریم بر اثر کرونا پر کشیده اند یا در بستر بیماری بسر می برند، مانند دویدن بر روی یخ می ماند. قطعا سر می خورید و اگر هم با تلاش فراوان به زمین بخورید، هیچکس از سرویس های شما تجلیل نمی کند زیرا راه رفتن بر روی یخ، رد پایی بجای نمی گذارد.
اما مهمانیِ واقعی در کنسول جستجو و بخش Query هایی است که باید به شناسایی و خلق مشتری بپردازید. آنجا افرادی هستند که علاقه مندند و انگیزه دارند و منتظر هستند تا یک راهنمایی کوچک و یا توجه به آنها باعث شود به دامان تجارت و کسب کارتان قدم بگذارند. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که به هر شکلی بدنبال رشد ترافیک سایت هستید تا با مشاهده ی نمودارهای صعود کرده در کنسول، جیب تان را پر پول ببینید، سخت در اشتباهید، بلکه عدم آگاهی از جنس جستجوگران و نوع جستجوی آنها، در دراز مدت صفحه Performance را به صفحه نمایشی تبدیل می کند که در آن بجای نمودار، ارتش مردگان در فیلم جنگ جهانی Z به آسمان رسیده اند.
وظیفه شما به عنوان وب مستر، تحلیل نفر به نفر ترافیک است، نه خوشحالی یا ناراحتی از افت و خیز 10k بالاتر یا پایین تر. کاربرانی که به سایت شما رسیده اند، خوشه انگور نیستند، بلکه یک مخاطب بالقوه طلایی برای شما می تواند آنقدر ارزشمند باشد تا به مشتری ثابت تبدیل و برند شما را تبلیغ نماید. فضای آنچه که در حال تعریف اش هستیم به بازاریابی Inbound بسیار شبیه است و قصد داریم این تکنیک را به کنسول گوگل بیاوریم تا در آنجا از روی ترافیک جاری به شناسایی کاربر آلفا بپردازید.
کاربرِ آلفا - alpha Customer: کسی است که معمولا با متد Inbound به کسب و کارتان رسیده، آنگاه مشتریان دیگری را معرفی می کند و اگر شما پاسخ اشخاصی که او معرفی کرده را ندهید، خودش به حمایت شان می پردازد و خدمات و محصولات شما جزوی از دایره ای است، که می توان نام آن را بزینس کوچک شخصی کاربر آلفا، با جمعی از مخاطبین، که وی حامی شان است، نامید. مشتریان آلفا، از مشتریان وفادار راحت تر نگهداری می شوند و با توجه بیشتر از جانب شما، بازدهی که از آنها بدست می آورید، بسیار بیشتر و تساعدی است.
با این تفاسیر می توانیم بگوییم : آنهایی که با واژه های اصلی که نشان از سطح دانش پایین شان است به کسب و کار مان میرسند، باید وقت بیشتری برای شان گذاشت و آنها به یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ نیاز دارند تا با مشورتی که می دهد، بتوان از وی یک مشتری بالقوه ساخت و وی را با سایر سرفصل های مرتبط نیز آشنا کرد.
به بیان ساده تر، وقتی کسی معنی واژه "سئو" را نمی داند، یک فرد علاقه مند بشمار می رود و می توان با اطلاعات پایه، اطلاعات اش را دریافت و یک نقشه راه برای او ترسیم کرد. این اشخاص را می توان به خریدار تبدیل کرد و سرمایه گذاری برو روی اون از ریسک کمتری برخوردار است.
محتوای رباتیک در عناوین آموزشی - Robotic content in educational titles
واژه هایی که با پیشوند "آموزش" شروع می شوند، بسیار مهم هستند اما بعضی کلید واژه ها، وب مستر ها را بر سر دوراهی فرار می دهد که در نهایت، جهت بدنبال معیار های جلب توجه موتور جستجو هستند و از اصلی ترین معیار که توجه به نیاز مشتری است قافل اند.
امروز در موقعیتی قرار داریم که رتبه های یک گوگل بوی روغن و چرخ دنده می دهد و با ورود به آنها، کلمات و جملاتی را می خوانید که بعضا نحوه ی جای گذاری شان غیر منطقی به نظر می رسد. اما در عوض سایت های لایق و معتبری هم هستند که هرچند در صفحات دیگر وجود دارند، ولیکن قطعا مستعد ارایه چیزهایی می باشند که به خواسته تان نزدیک تر هم خواهند بود.
چه بسیار وب سایت هایی که استراتژی پشت آنها، به نیاز روان شناختی و واقعی یک کاربر توجه کرده است. در سایت های اینچنین، پاراگراف ها با نوآوری و خلاقیت شروع می شود اما در پاراگراف های رباتیک، شما با کلمه کلیدی روبرو هستید که لزوما، نیازی به درج اش در آن موقعیت نیست. اما اشاره به یک جمله خارج از بحث می تواند، آموزش یا محتوا را شیرین تر جلوه دهد، طعمی که به کام ربات احساس نمی شود اما برای مخاطب بسیار خوشایند است و اورا به این شکل نگاه می دارد.
در ادامه، به بررسی بیشتر محتوای رباتیک و ادراک ماشین خواهیم پرداخت و جریاناتی را شناسایی می کنیم که هرچند بر تصدیق لیاقت و رتبه بندی سایت ها موثر است اما در قالب هیچ الگوریتمی گنجانده نشده اند اما بر پهنای باند داده ها حضور دارند.
CopyRight:
Title: Rich content and its impact on rankings
This article introduces rich content and its role in search results. After reading this , should be able to recognize the rich results. Individuals' ability to produce content based on user experience is enhanced.
Research and writing by: Alireza Naji
Instagram: naji.ar
Twitter: AlirezaNaji
حمایت از من در ریمیت ( https://reymit.ir/alirezanaji )
مطلبی دیگر از این انتشارات
الگوریتم ماه عسل گوگل
مطلبی دیگر از این انتشارات
بررسی کنفرانس searchon گوگل و معرفی نسل آینده جستجو با MUM
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموزش جامع طرحواره ها و دانش اسکیما، حرفه ای