چنین گفت شاملو

احمد شاملو یکی از کسانیه که دیوان حافظ رو تصحیح کرد و شیوۀ تصحیحش، اگرچه جنبه های زیبایی شناسانه ای داشت ولی جنجال زیادی ایجاد کرد تا جاییکه اونو یه تحریف در دیوان حافظ دونستند نه تصحیح. هنوز هم دیوان حافظِ شاملو مورد تایید بسیاری از بزرگان و استادان ادبیات نیست.

شاملو که خودش یکی از شاعران مطرحه ایرانه، در ابتدا حافظ رو شاعری متوسط می دونست، به تدریج به این نتیجه می رسه که حافظ، شاعرِ شاعرانه و تاج سر همۀ شاعران در همۀ زمانها و همۀ زبانها. البته احمد شاملو معتقد بود این شاعرِ شاعران، یه آدمِ کافرِ فاسقِ رندِ نظربازِ شرابخواره، که جز کفرگویی و توهین به خدا و مقدساتِ دینی کاری نکرده. حافظ رو یه رندِ یه لاقبای جسور می دونست که با رندی، افکار ضد دینیش رو پنهون کرد. ایهامهاش در واقع تو لفافه پوشوندنِ ایده های ضد دینیشه تا کسی متوجه کفرگوییش نشه. شاملو حتی تا اینجا پیش رفت و گفت که منظور حافظ از دفتر توی شعرهاش، قرآنه و جایی که میگه:

صُراحی می کشم پنهان و مردم دفتر انگارند – عجب گر آتش این زَرق در دفتر نمی گیرد

حافظ با صراحت و شجاعت اعلام کرده که من صراحی با خودم میبرم اینور و اونور و مردم فکر می کنند من قرآن دستمه...

اگه به ادامه داستان شاملو و حافظ علاقه داری، می تونی پادکست «دیدار با حافظ» رو سرچ کنی و دیدار پنجمش رو بشنوی.