ماجرای فروپاشی اقتصادی-سیاسی ونزوئلا


چگونه یکی از ثروتمندترین کشورهای آمریکای لاتین به یکی از فقیرترین کشورهای دنیا تبدیل شد؟ در این قسمت در رابطه با نقش پوپولیسم و تأثیراتش روی این فروپاشی بیشتر خواهیم‌دانست.
چگونه یکی از ثروتمندترین کشورهای آمریکای لاتین به یکی از فقیرترین کشورهای دنیا تبدیل شد؟ در این قسمت در رابطه با نقش پوپولیسم و تأثیراتش روی این فروپاشی بیشتر خواهیم‌دانست.

مقدمه

در این قسمت از پادکست «دایجست»، به بررسی ماجرای فروپاشی اقتصادی، سیاسی و همچنین اجتماعی ونزوئلا خواهیم پرداخت. این موضوع به دلیل این انتخاب شد که فروپاشی اقتصادی ونزوئلا، در چنان مقیاسِ وسیعی اتفاق افتاد که حتی اگر آن را با بزرگ‌ترین و شدیدترین بحران‌های اقتصادی تاریخ مقایسه کنیم، باز هم یک بحران اقتصادی غیرمعمول و باورنکردنی به نظر می‌رسد. همچنین، سیاستمداران ونزوئلا وعده‌ها و شعارهایی به مردم این کشور دادند که اجرای این وعده‌ها، یکی از عوامل اصلی این فروپاشی است؛ وعده‌هایی که یکی از اصلی‌ترین راه‌های جلب نظر مردم در انتخابات (و در واقع فریب آن‌ها) در سراسر دنیاست. به همین دلیل احساس کردم داشتن آگاهی بیشتر از این عوامل و دلایل ضروری‌ست.
به‌جز مواردی که گفته شد، بسیاری از مردم شاخص‌های اقتصادی حال حاضر ایران را با ونزوئلای اوایل بحران مقایسه می‌کنند و نگرانِ «ونزوئلا شدن» ایران هستند. بنابراین در این اپیزود به سرگذشت ونزوئلا می‌پردازیم و خواهیم دید کشوری که روزی ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین به شمار می‌رفت، چگونه امروز به فقیرترین و تهی‌دست‌ترینِ آن‌ها تبدیل شده است.

اوضاع کنونی ونزوئلا

نرخ تورم ونزوئلا در سال‌ ۲۰۱۷، به ۱۰۰۰ درصد و سال ۲۰۱۸، به ۱۳٫۰۰۰ درصد رسید. این رقم، بیشترین نرخ تورمِ تاریخ این کشور و همچنین قرن بیست و یکمِ دنیاست. تولید ناخالص داخلی ونزوئلا در چهار سال اخیر (این مطلب در سال ۲۰۱۸ نگاشته شده) ۴۰ درصد افت داشته که این میزان، از افت تولید ناخالص داخلی آمریکا در طول بحران اقتصادی بزرگ این کشور در دهه ۱۹۳۰ (Great Depression) نیز بیشتر است. همزمان، شاخص قتل عمد و غارت در این کشور از خطرناک‌ترین شهرهای دنیا هم فراتر می‌رود. شرایط اقتصادی ونزوئلا از زمانی که نیکلاس مادورو (Nicolás Maduro) رئیس جمهور شد به چنین وضعیت فاجعه‌باری‌ رسید. این اوضاع باعث تظاهرات گسترده‌ی مردم علیه دولت مادورو شد؛ مردمی که طبق نظرسنجیها حدود ۸۰ درصدشان مخالفِ مادورو و خواهان استعفای وی هستند. اما مادورو نه تنها اهمیتی به مردم کشورش و خواسته‌هایشان نداده است، بلکه این کشور را روز به روز بیشتر به سمت دیکتاتوری سوق می‌دهد.
به لطف جریان گردش آزادِ اطلاعات در دنیای امروز، ریشه‌ها و عواملی که اوضاع اقتصادی و -به تبع آن- سیاسی این کشور را به این وضعیت اسفبار رسانده‌اند، ثبت شده و می‌توان به تحلیل این عوامل از ابتدای سقوط اقتصاد ونزوئلا پرداخت.

اکثر منابع، شروع این فروپاشی را از دولت هوگو چاوز (Hugo Chávez) و تراژدی اقتصادی آن روایت می‌کنند. در حالی که دولت چاوز و دولت مادورو مستحق هرگونه انتقاد بابت نابسامانی کنونی‌اند، اما نواقص اصلی را باید در نظام (سیستم) اقتصادی و سیاسی این کشور جست‌وجو کرد. در ابتدا و برای درک بهتر، خوب است به ورای سال‌های اخیر رفته و تاریخ ونزوئلا را در ۵۰ سال اخیر مرور کنیم، اما پیش از آن باید چکونگی شکل‌گیری ونزوئلا را مورد بررسی قرار دهیم.

آنچه از ونزوئلا باید بدانیم

ونزوئلا کشور نسبتاً وسیعی در شمالی‌ترین نقطه‌ی آمریکای جنوبی‌ست که در منطقه‌ی کارائیب (Caribbean) و در میان سه کشور برزیل، کلمبیا و گویانا (Guyana) واقع شده است. این کشور با داشتن حدود ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت، تقریباً دو برابر ایران، بزرگ‌ترین ذخایر نفت جهان را داراست.

جالب است بدانیم که تا قبل از سال ۱۴۹۹، کشوری به نام «ونزوئلا» وجود نداشته و شکل‌گیری این کشور، به کشف قاره‌ی آمریکا و مستعمره‌سازی اسپانیاییها در آن برمی‌گردد.
تا آن زمان در منطقه‌ای که ونزوئلا در آن واقع شده، قبایلی بومی که فعالیت اصلی آن‌ها کشاورزی و ماهی‌گیری بوده زندگی می‌کرده‌اند. تا این‌که کریستف کلمب (Christopher Columbus) در سال ۱۸۴۸ و در سومین سفر اکتشافی‌اش به قاره‌ی آمریکا، جزایر مروارید را کشف می‌کند و مسیر برای اکتشافات بعدی هموار می‌گردد. یک سال پس از این واقعه، منطقه‌ای که ونزوئلا در آن واقع شده توسط آلونسو دِ اوجدا (Alonso de Ojeda)، ناوبر اسپانیایی، کشف می‌شود. وقتی آلونسو به دریاچه‌ی ماراکایبو (Lake Maracaibo)، که ذخایر عظیم نفتِ ونزوئلا در زیر سطحِ آن مدفون است، می‌رسد، با مشاهده‌ی خانه‌های محلی بومیان که روی سطح آب دریاچه ساخته شده بود و به علت شباهت آن به ونیز، آن منطقه را «ونزوئلا» به معنای «ونیز کوچک» نام می‌دهد. به‌تدریج، پای اسپانیاییها به این منطقه باز شده و روند مستعمره‌سازی ونزوئلا آغاز می‌شود. البته در آن زمان ونزوئلا در مقایسه با سایر مستعمرات اسپانیا اهمیت چندانی نداشت و بیشترین فعالیت اسپانیاییها در آن، شکار بَرده و صید مروارید بود. همین عدم اهمیت باعث شد که اسپانیا در مقابل بدهی‌اش به آلمان، امتیاز بهره‌برداری از منابع طبیعی ونزوئلا را برای چند سال به این کشور واگذار کند. البته آلمانیها هم که به‌دنبال کشف فلزات گران‌بها مانند طلا بودند، در ونزوئلا چیزی نیافتند. یکی از علل اصلی‌ای که عده‌ی زیادی را به هدف کشف طلا به ونزوئلا می‌کشاند، افسانه «الدورادو» (El Dorado legend) بود؛ افسانه‌ای که اسپانیاییها پس از کشفِ آن مناطق، از بومیان شنیده بودند و طبق آن شهری که از طلا ساخته شده بود، در جایی بین ونزوئلا و کلمبیا مستتر بود. اسپانیاییهای زیادی به تصور یافتن این شهر به ونزوئلا آمدند، اما این فقط یک افسانه‌ی محلی بود و چنین شهری هرگز یافت نشد.

در نیمه‌ی دوم قرن شانزدهم میلادی، اسپانیاییها با بهره‌گیری از سیستم انکومینداس (Encomiendas)، به وسعت مستعمرات خود در ونزوئلا افزودند. طبق سیستم انکومینداس که در واقع یک سیستم فئودالی بود، به افرادی که به نام پادشاهی اسپانیا منطقه‌ای را فتح می‌کردند‌، زمین داده می‌شد و آن‌ها می‌توانستند بومیان همان منطقه را به‌عنوان کارگر در زمین‌های خود به کار وادار کنند. این فاتحان در مقابل، به بومیان وعده می‌دادند که در برابر حملات قبایلِ دیگر از آن‌ها دفاع خواهند کرد.
به‌کارگیری همین روش (انکومینداس) باعث افزایش توجه‌ها به این منطقه گردید چنان‌که کاراکاس (Caracas) پایتخت ونزوئلا در همان زمان (۱۵۶۷)، و حدود بیست شهر دیگر، طی سی الی چهل سالِ بعدی در ونزوئلا ساخته شدند.
اقتصاد ونزوئلا در آن زمان بر پایه‌ی کشاورزی و کاشت محصولاتی مانند ذرت، لوبیا، کاکائو، نیشکر، تنباکو و همچنین دامداری بود. اکثر انکومینداها توسط اشخاصی که کریول (Creole) نامیده می‌شدند کنترل می‌شد. کریول‌ها نوادگانِ سفیدپوستان اروپایی‌ای بودند که در ونزوئلا متولد شده بودند و بعدها جنبش‌های استقلال‌طلبانه‌ی ونزوئلا را هدایت کردند.

تا این‌جای پادکست، دوران استعمار ونزوئلا را بررسی کردیم؛ حال به شرایط منجر به استقلال و ونزوئلای پس از آن می‌پردازیم.

ادامه‌ی این مطلب را در این صفحه از سایت پادکست دایجست بخوانید.