هر آن چیزی که باید از بیت کوین بدانید

بیت‌کوین، انقلابی در سیستم پولی
بیت‌کوین، انقلابی در سیستم پولی

مقدمه

در این قسمت از پادکست دایجست می‌خواهیم درباره‌ی موضوع داغی که این روزها تقریباً از همه‌جا به گوش می‌رسد، صحبت کنیم و آن چیزی نیست جز بیت‌کوین. می‌توان گفت بیت‌کوین به داغ‌ترین خبر و کلمه‌ی این روز‌های تلویزیون، رادیو و مخصوصاً اینترنت تبدیل شده‌است. هرروز خبر تازه‌ای منتشر می‌شود که قیمت بیت‌کوین از فلان هزار دلار گذشت و فردا تیتر روزنامه‌ها این است که بیت‌کوین رکورد قبلی خودش را شکست. می‌خواهیم بررسی کنیم بیت‌کوین چیست، از کجا آمده و چگونه کار می‌کند. در این قسمت از پادکست دایجست باید سعه‌ی صدر داشته باشید، چراکه همه‌ی مفاهیم و کلمات جدید هستند و توضیح دادن این موضوع کمی سخت است.

بیت‌کوین چیست؟

بیت‌کوین در اصل یک «رمز-ارز» یا به بیان معمول، «پول دیجیتال» است. یعنی پولی که فقط در فضای اینترنتی و دیجیتالی وجود دارد و مثل اسکناس یک برگه‌ی چاپ‌شده و قابل مشاهده نیست؛ درنتیجه قابل لمس نیست، زیرا بُعدِ فیزیکی ندارد.

بیت‌کوین پولی است که تحت کنترل هیچ بانک مرکزی و دولت و حتی شخص خاصی نیست. تمام پول‌های رایج دنیا (ریال، دلار، پوند و...) که در دست من و شماست، تحت نظارت دولت و بانک مرکزی یک کشور هستند که تصمیم می‌گیرند چه میزان از آن چاپ و وارد بازار کنند. در مورد بیت‌کوین چنین کنترلی وجود ندارد و کسی کم و زیاد شدن پول در بازار را مدیریت نمی‌کند. می‌دانم سؤالات زیادی ذهنتان را مشغول کرده است. نگران نباشید؛ به بیشتر آن‌ها جواب خواهیم‌داد. تا این‌جا آموختیم که بیت‌کوین یک رمز-ارز دیجیتالی‌ست که تحت کنترل هیچ شخص و دولتی نیست. قبل از اینکه ماهیت این پول را بیشتر توضیح بدهیم، خوب است راجع به روند پیدایش آن بدانیم.

تاریخچه‌ی اجمالی پیدایش پول، بانکداری و انگیزه‌ی خلق بیت‌کوین

بیت‌کوین اولین تجربه‌ی اجرایی شدنِ ایده‌ی رمز-ارز بود. ایده‌ی رمز-ارز را «وای دای» در سال 1998 مطرح کرد. وای دای می‌گفت رمز-ارز یک پول جدید است که با استفاده از علم رمزنگاری می‌تواند مبادلات خودش را کنترل کند و به یک قدرت و محوریت مرکزی مثل دولت یا مالک نیاز ندارد. بر اساس این تعریف، شخصی با هویت ناشناس مقاله‌ای راجع به بیت‌کوین نوشته و سیستم آن را تشریح کرد. او این مقاله را در سال 2008، در بحبوحه‌ی رکود مالی بانک‌ها، به یک لیست ایمیلی از افراد علاقه‌مند به رمزنگاری ارسال کرد. اسم مستعار این شخص که تا امروز هم ناشناس مانده‌است، ساتوشی ناکاماتو (Satoshi Nakamoto) است. اولین بیت‌کوین در سال 2009 توسط وی خلق شد.

چرا چنین پولی خلق شد؟ انگیزه‌ی ساتوشی ناکاموتو از خلق بیت‌کوین چه بود؟

هزاران سال قبل مردم برای تجارت از روش «مبادله‌ی کالا به کالا» استفاده می‌کردند. مثلاً فرد ده کیلو سیب‌زمینی می‌داد و در ازایش یک کیلو گوشت می‌گرفت. پس از مدتی، به علت سختی جابه‌جایی کالاها، پول را ایجاد کردند. سکه‌هایی از جنس طلا و نقره و... ساختند و ارزش هرکدام را به‌صورت قراردادی تعیین کردند و پس از آن در هنگام تجارت، این سکه‌ها را به‌کار بردند. اما حمل و نقل همین سکه‌ها هم دشوار بود و با استفاده از آن‌ها امکان پرداخت رقم‌های کمتر وجود نداشت. در نتیجه تصمیم گرفتند که طلا و نقره‌های خود را در گاوصندوق‌های جایی به نام بانک سپرده‌گذاری و معادل مقدار داراییِ‌خود، برگه‌هایی را دریافت کنند. مثلاً روی برگه نوشته می‌شود «صد عدد سکه‌ی طلا» و این یعنی فردی که برگه را در دست دارد، مالک صد سکه‌ی طلا در بانک است. فرد به هنگام داد و ستد تنها از همین برگه استفاده می‌کرد، چراکه حمل‌ونقلش راحت‌تر بود. بدین‌ترتیب پول کاغذی ما به وجود آمد. ماجرای پول از این‌جا به بعد جالب می‌شود.

بانک‌ها شروع کردند به چاپ کردن پول، بیشتر از طلا و نقره‌ای که در گاوصندوق‌هایشان داشتند. مثلاً اگر شما معادل 100 سکه در بانک سپرده داشتید، بانک معادل 1000 سکه پول چاپ می‌کرد و وام می‌داد. به همین دلیل هر چندوقت یک‌بار دست یکی از بانک‌ها رو شده و ورشکست می‌شد و نمی‌توانست پول مشتریانِ اعتماد کرده‌ی خود را بازپرداخت کند.

به همین دلیل «بانک مرکزی» به وجود آمد. وظیفه‌ی بانک مرکزی آن بود که بر عملکرد بانک‌ها نظارت کند و به نحوی جلوی چاپ بی‌پشتوانه‌ی پول را بگیرد. درصورت ورشکستگی هر بانک، بانک مرکزی ضمانت می‌کرد که مردم متضرر نشوند. با این وجود چون هنوز هم در این سیستم بیش از میزان ذخایر بانکی پول چاپ می‌شد، ریسک ورشکستگی کامل بانک‌ها از بین نرفت. در حقیقت تعداد دفعات ورشکستگی‌ها کمتر، ولی شدت و تأثیرشان بیشتر شد. هنوز هم بانک‌ها هر چندوقت یک‌بار ورشکسته می‌شدند. اما این‌بار ورشکستگی یک بانک، سایر بانک‌ها را هم درگیر می‌کرد و دولت باید برای نجات بانک‌ها مداخله می‌کرد. در پی این مشکلات، نیکسون (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) در سال 1971 رابطه‌ی پولی که چاپ می‌شد را با دارایی و طلایی که پشتوانه‌ی آن بود، قطع کرد. این باعث شد که دیگر هیچ محدودیتی برای تولید پول کاغذی وجود نداشته‌باشد.

از این‌جا به بعد تمام پولی که خلق می‌شد، تحت عنوان «اعتبار» و «بدهی» بود و دیگر به پشتوانه‌ی دارایی‌ای مثل طلا ارتباط نداشت. یعنی وقتی وام می‌گرفتید، پول برای شما خلق می‌شد و به شما قرض داده می‌شد. شما این پول را با بهره‌ی مشخصی به بانک بازمی‌گرداندید. بانک‌ها هم باید مقداری پول را به عنوان ذخیره نگه می‌داشتند. خود این ذخیره از منبع همان پول اعتباری بود و از مقدار وامی که داده می‌شد، بسیار کمتر بود.

رفته‌رفته تولید و عرضه‌ی پول آن‌قدر افزایش یافت که به‌طور کلی می‌توان گفت این کار یکی از دلایل سقوط سیستم‌های مالی دنیا در سال 2006 بود.

افزایشِ میزان پولی که در حال گردش است، باعث می‌شود که هرسال قیمت‌ها چند درصد افزایش پیدا کنند. البته افزایش قیمت تا حدودی کمتر از میزانِ تولید و عرضه‌ی پول است؛ چراکه بهره‌وری تولید و صنعت هر سال افزایش می‌یابد. درواقع شما در کاری که آن را بیشتر و بیشتر انجام می‌دهید، باتجربه‌تر می‌شوید، علمتان بیشتر می‌شود، تکنولوژی‌های جدید به کمکتان می‌آیند و نتیجتاً هر سال نسبت به سال قبل، آن کار را با هزینه‌ی تمام‌شده‌ی کمتری انجام می‌دهید. پس چرا قیمت‌ها هرسال کمتر از سال قبل نمی‌شوند؟ چون تولید پول کماکان در جریان است و این باعث تورمی می‌شود که هرساله از آن صحبت می‌کنند.

بانک‌ها پس از مدتی که به چم و خم کار مسلط شدند، دریافتند که باید با چه درصدی میزان تولید و رشد پول را محاسبه کنند که هم سیستم‌هایشان رشد کند و هم صدای مردم درنیاید. جدا از مالیات هنگفتی که برای مردم وضع می‌شود، چندسال یک‌بار بانک‌ها هم با این روش‌ها مردم را به اسارت می‌برند. با آغاز هر بحران اقتصادی جدید، دولت‌ها باید به کمک بانک‌ها بشتابند، وگرنه سیستم مالی از هم می‌پاشد.

علاوه بر این‌ها، بانک‌ها شرایطی را به‌وجود آورده‌اند که تقریباً هیچ مبادله‌ی تجاری و مالی‌ای بدون حضور واسطه‌ای «بانک» قابل انجام نیست. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که فکر می‌کنید تجارت کردن حق لاینفک شماست، ممکن است این فکر حتی کمی ترسناک باشد! در حقیقت نبودِ یک پول درست، ریشه‌ی همه‌ی این مشکلات بوده‌است. پول کاغذی به وجود آمد و ماندگار شد، چون جایگزین بهتری نداشته‌است. طلا و نقره هم که مشکلات خاص خود را دارند.

ساتوشی ناکاماتو در پاسخ به تمام مشکلات سیستم‌های بانکی، یک سیستم پولی الکترونیک فرد-به-فرد به نام بیت‌کوین را خلق کرد و اولین جمله‌ای که در اولین بلاگش نوشت، تیتری از روزنامه‌ی تایمز لندن بود: «صدراعظم در شرف دومین کمک به بانک‌ها است.» و در ادامه، تاریخِ «3 ژانویه 2009». این خبر از قصد دوباره‌ی دولت برای تزریق میلیارد‌ها پول به سیستم، حکایت می‌کرد.

پس هدف ساتوشی از خلق بیت‌کوین، انقلابی در سیستم پولی بود که دیگر بانک در آن کنترلی نخواهدداشت.

ساختار و ویژگی‌های بیت‌کوین

به‌خاطر دارید که گفتیم یکی از مشکلات سیستم بانکی و پولی این بود که بانک‌ها هروقت بخواهند، پول چاپ می‌کنند. بیت‌کوین این‌گونه نیست. اول از همه اینکه هیچ بانکی پشت آن نیست و دوم اینکه بی نهایت بیت‌کوین وجود ندارد. بیت‌کوین انتها دارد و یک روز دیگر بیت‌کوینی روی کره‌ی زمین تولید نخواهدشد. در حقیقت همه‌ی بیت‌کوینی که وجود خواهدداشت، 21 میلیون عدد است که تخمین زده‌شده در سال 2140، آخرین بیت‌کوین تولید یا استخراج می‌شود. تا به امروز، چیزی حدود 16 میلیون و 750 هزار بیت‌کوین استخراج شده‌است.

به این دلیل کلمه‌ی «استخراج» را به کار می‌برم که بیت‌کوین بیشتر شبیه یک معدن طلاست. اولاً مثل طلا یک روز تمام می‌شود و دیگر پیدا نخواهدشد و دوم اینکه شما برای تولید بیت‌کوین جدید، باید آن را از معادن رمزنگاری‌شده استخراج کنید. به افرادی که این کار را انجام می‌دهند، معدنچی (Miner) می‌گویند. راجع به نحوه‌ی تولید یا استخراج بیت‌کوین در ادامه توضیح می‌دهم.

اما قبل از آن باید به این سؤال پاسخ دهیم که بیت‌کوین چگونه ارزش یافت و چگونه گسترش پیدا کرد؟ اگر من و شما هم نابغه‌ی ریاضی و کامپیوتر و اقتصاد باشیم و پول خودمان را اختراع کنیم، ارزش پیدا می‌کند؟ آیا کسی از آن استفاده می‌کند؟

نکته‌ای وجود دارد که باید بدانیم: لازمه‌ی ارزش یافتن هر پولی که به وجود می‌آید این است باید مجموعه‌ای از افراد توافق کنند که آن را بین هم مبادله و برای آن ارزش تعیین کنند. مثلاً اولین معامله‌ای که با بیت‌کوین در دنیای حقیقی شکل گرفت این بود که برای خرید دو عدد پیتزا، 10.000 بیت‌کوین دادند. اگر آن فرد هنوز آن 10.000 بیت‌کوین را نگه داشته‌باشد، الان صاحب 720 میلیارد تومان پول است؛ آن هم در ازای تنها دو پیتزا!

به صورت کلی چند دسته از مردم، از اولین کسانی بودند که این پول را به ارزش امروزی‌اش رساندند. این آدم‌ها جذب 3 مشخصه در بیت‌کوین شدند:

1. بیت‌کوین کاملاً غیرمتمرکز است و دست شخص خاص یا بانک یا هیچ دولتی نیست.

2. هویت شما در هنگام استفاده از بیت‌کوین محرمانه باقی می‌ماند؛ یعنی کسی نمی‌تواند شما را ردیابی کند.

3. شما برای نقل و انتقالات پول بیت‌کوینی، کمیسیونی در حد صفر پرداخت می‌کنید. انگار اصلاً چیزی نمی‌پردازید.

بسیاری از اشخاصی که اولین استفاده‌کنندگانِ بیت‌کوین بودند، کسانی بودند که گرایشات سیاسی داشتند و نمی‌خواستند که دولت‌ها از کارهایشان باخبر باشند. یا کسانی که با ایده‌ی چاپِ وقت و بی‌وقتِ پول توسط دولت، مشکل داشتند. در حقیقت این تفکر ایدئولوژیک اولیه، چیزی بود که باعث شد این افراد به سمت بیت‌کوین گرایش پیدا کرده و از آن استفاده کنند.

دسته‌ی دیگری که به استفاده از بیت‌کوین علاقه‌مند شدند، کسانی بودند که دوست نداشتند ردیابی شوند. بیت‌کوین در بازی‌های شرط‌بندی آنلاین طرفدار داشت. در این میان خلافکار‌انی هم بودند که مواد مخدر و اسلحه معامله می‌کردند. مثلاً از بیت‌کوین در سایت سیلک‌رود (Silk Road) استفاده‌ی زیادی می‌شد.

می‌توان گفت سیلک‌رود تقریباً اولین سایت خرید آنلاین مواد مخدر در دنیا و پول رایج آن بیت‌کوین بود. طبیعتاً مشتریان این سایت نمی‌توانستند با سیستم بانکداری و پولی معمول و سنتی خرید کنند؛ زیرا در این‌صورت مالک سیلک‌رود باید یک حساب بانکی باز می‌کرد و بدین‌ترتیب پلیس بدون فوت وقت هم صاحب سایت را دستگیر می‌کرد و هم شخص خریدار و واریزکننده‌ی پول را. در نتیجه تنها چاره‌ی سیلک‌رودی‌ها، بیت‌کوین بود. پادکستِ خوبِ کانال بی(ChannelB) در چند اپیزود به ماجرای سیلک‌رود پرداخته است. اگر علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنم این چند اپیزود را گوش کنید.

البته فقط سایت‌های خلافکاری نبودند که نمی‌توانستند با سیستم پولی و بانکی کار کنند، بلکه سایتی مثل ویکی لیکس (wikileaks) هم که اسناد سیاسی لورفته را منتشر می‌کرد، بیت‌کوین را به کار می‌گرفت؛ چراکه توسط دولت‌ها تحریم شده بود.

مسئله‌ی مهم این است که این دو گروه (خلاف‌کاران و سیاسیون) آن‌قدر پرشمار نبودند که بتوانند بیت‌کوین را در این حد رایج کنند. ویژگی سوم بیت‌کوین، یعنی حق کمیسیون بسیار ناچیز و سرعت بالای انتقالاتش بود که باعث می‌شد قشر عامی جامعه را جذب خود کند. مثلاً اگر شما بخواهید ده هزار دلار به حساب کسی در یک جای دیگر دنیا واریز کنید، اولاً بسیار زمان‌بر است، دوماً باید (مثلاً) صد دلار هم بابت کمیسیون به بانک بدهید. این همان چیزی است که برای عضویت افراد بیشتر در بیت‌کوین لازم بود. پرداخت با کارت‌های اعتباری مثل ویزا یا مستر یا حساب پی‌پال، به‌طور میانگین چیزی حدود 2.5 درصد هزینه‌ی مبادله دارد، درحالی‌که هزینه‌ی جابه‌جایی پول بیت‌کوین نزدیک به صفراست.

مسئله دیگر مایکرو-ترنزکشن‌ها یا همان مبادلات خرد هستند. مثلاً اگر شما بخواهید با کارت اعتباری 10 سنت به حسابی دیگر واریز کنید، کارت اعتباری حداقل 30 سنت از شما پول می‌گیرد، به علاوه‌ی 2.5 درصد هزینه‌ی مبادله. یا اگر بخواهید به خیریه‌ای یک دلار پرداخت کنید، حدود یک سوم آن را باید بابت هزینه مبادله بپردازید. با بیت‌کوین هزینه‌ی مبادله‌ی شما در هر میزان مبادله‌ی پول، تقریباً صفر است.

نهایتاً این دسته افراد کسانی بودند که خواسته یا ناخواسته دست به دست هم دادند و اسم این پول را به گوش مردم عادی رساندند. تا جایی که امروزه روی هر دیواری تبلیغ بیت‌کوین به چشم می‌خورد. اکنون زمان آن رسیده که بدانیم بیت‌کوین چگونه کار می‌کند.

مکانیزم‌های کاری بیت‌کوین

به بیان خیلی ساده، در این سیستم هر کسی یک کیف پول بیت‌کوین دیجیتالی دارد که از طریق آن می‌تواند پول بفرستد و دریافت کند. پس اول از همه یک کیف پول بیت‌کوینی لازم دارید. گفتیم که بیت‌کوین تحت نظارت هیچ سیستم مرکزی‌ای نیست. پس چگونه کار می‌کند؟ اگر بانکی وجود ندارد، سیستم از کجا می‌فهمد که من به کسی پول داده‌ام یا کسی برای من پول واریز کرده‌است؟ چه کسی حساب‌ها را نگه می‌دارد؟ برای فهمیدن جواب این سؤال باید با یکی از تکنولوژی‌هایی که بیت‌کوین از آن استفاده می‌کند آشنا شویم. این تکنولوژی بلاک‌چین نام دارد.

ادامه‌ی این مطلب را در این صفحه از وب‌سایت پادکست دایجست بخوانید.