پول‌شویی

پول‌شویی
پول‌شویی

مثل همیشه قبل از اینکه مکانیزم و فرآیند پول‌شویی را توضیح دهیم، به این می‌پردازیم که آغاز فلسفه‌ی پول‌شویی از کجاست و چه اندازه اهمیت دارد.

قدمت پول‌شویی تقریباً به همان زمانی برمی‌گردد که پول و بانکداری به وجود آمد و از هزاران سال قبل به شکل‌های مختلف انجام می‌شده‌است. به‌عنوان یک مثال ساده، مردم برای مالیات ندادن، ثروت خود را در محل‌هایی پنهان می‌کردند که از چشم مأموران دولتی مخفی بماند. اما به وجود آمدن خود کلمه‌ی «پول‌شویی» با آل‌کاپون عجین شده‌است. احتمالاً اسم او را زیاد شنیده‌اید. آل‌کاپون سرکرده‌ی یکی از شکل‌های مختلف بزرگترین مافیا‌های جرائم سازمان‌یافته بود که در نهایت تنها به اتهام پرداخت نکردن مالیات (و نه جرائم دیگرش) توسط دولت آمریکا دستگیر شد. دلیل ارتباط واژه‌ی «پول‌شویی» با آل‌کاپون آن است که یکی از مشاغل آل‌کاپون، خشک‌شویی‌هایی بود که از طریق آن‌ها پول‌های کثیفش را با پول‌های تمیز یکی می‌کرد و اصطلاحاً آن‌ها را می‌شست. در ادامه چگونگی این فرآیند را توضیح می‌دهیم. این وجه تسمیه و علت پیدایش واژه‌ی «پول‌شویی» و ارتباط آن با کارِ آل‌کاپون بود.

چرا پول‌شویی اهمیت دارد؟

در واقع، منفعتِ جرم برای مجرم، پولی‌ست که از آن طریق به دست می‌آید و اگر آن نتواند از آن استفاده کند، دلیلی ندارد که خود را به زحمت انداخته و مورد تعقیب قرار بگیرد. در نتیجه جلوگیری از پول‌شویی می‌تواند باعث جلوگیری از وقوع جرم باشد. برای آن‌که بدانیم این به چه معناست، باید بدانیم که خود پول‌شویی چیست. پول‌شویی یعنی پولی را که از راه خلاف به دست آورده‌اید (مثلاً با فروش هروئین، دزدی، رشوه گرفتن در یک پست دولتی و...) طی فرآیندی به پول تمیز و قانونی تبدیل کنید. مثلاً اگر کسی 100 میلیارد تومان پول از راه قاچاق به دست آورده باشد، نمی‌تواند آن پول را یک‌جا در بانک سپرده کند؛ چرا که سازمان‌های امنیتی سریعاً آن فرد را تحت نظر می‌گیرند و چگونگی جابه‌جایی این پول هنگفت را بررسی می‌کنند. سابقه‌ی تراکنش‌های فرد را چک می‌کنند و می‌بینند مجموع موجودی کل حساب‌های این شخص تا قبل از این مثلاً بیش از 20 میلیون تومان نبوده؛ پس ورود یک‌جای 100 میلیارد تومان به حسابش مشکوک است. بدین‌ترتیب پول مصادره می‌شود و فرد باید ثابت کند که این مبلغ را از راه قانونی به دست آورده‌است. این یک نوع استراتژی به منظور جلوگیری از جرم‌هایی‌ست که ممکن است در دنیا رخ دهند. وقتی دولت‌ها با پول‌شویی مبارزه می‌کنند، در اصل دارند کاری می‌کنند که خلافکاران حتی اگر در اجرای معاملات خلافکارانه‌ی خود موفق شدند، نتوانند از آن پول به راحتی استفاده کنند.

گستردگی پول‌شویی چه‌قدر است؟

هیچ‌کس درست نمی‌داند. صندوق بین‌المللی پول یک بار گفته بود بین 2 تا 5 درصد تولید سرانه‌ی داخلی جهان پول‌شویی است؛ یعنی چیزی حدود 1.5 تریلیون دلار. البته آمار و تخمین بسیار است.

پول‌شویی چگونه اتفاق می‌افتد؟

توضیحی که من این‌جا می‌دهم، بسیار ساده‌شده است و پول‌شویی در دنیای واقعی کمی پیچیده‌تر از این است. قبل از اینکه مراحل مختلف پول‌شویی را برایتان بگویم، خب است بدانید که پول‌شویی 4 نوع مختلف دارد و این انواع بر اساس دو متغیر تعیین می‌شوند: 1) پول کجا کسب شده‌است؟ 2) پول کجا شسته شده‌است؟ یعنی پول کثیف در یک کشور به دست آمده، در همان کشور هم شسته شده یا به کشور دیگری فرستاده شده‌است یا برعکس. حال ببینیم که پول‌شویی چگونه انجام می‌شود.

به صورت کلی فرایند پول‌شویی در سه مرحله اتفاق می‌افتد: Placement، Layering و Integration.

مرحله‌ی اول، Placement: پولی که از راه خلاف به دست آورده‌اند را با تکنیک‌هایی به یک سیستم مالی (مثلاً بانک) وارد می‌کنند. یعنی باید پول‌ها را از زیر بالش (!) یا گاوصندوق‌های خانگی خارج کرده و به نحوی به سیستم مالی کشوری تزریق کنند. این مرحله یکی از مراحلی‌ست که معمولاً افراد در آن دستگیر می‌شوند. خود Placement به روش‌های مختلفی قابل انجام است. مثلاً در حال حاضر شما 100 هزار دلار پول زیر بالش دارید و ساکن آمریکایید و قصد دارید مرحله‌ی اول را اجرا کنید. اگر این مقدار پول را مستقیماً به بانک ببرید، فوراً سازمان‌های امنیتی خبردار شده و شما را تحت نظر می‌گیرند. دسترسی شما به پول، تا زمانی که مدارک کافی برای تمیز بودن آن ارائه نکنید، قطع می‌شود. اما مدرکی در کار نیست چون شما این پول را دزدیده‌اید. همه‌چیز همین‌جا تمام می‌شود. پول را مصادره و خود شما را دستگیر می‌کنند. برای رد شدن از این مرحله چند روش وجود دارد:

یکی از این تکنینک‌ها smurfing نامیده می‌شود. این اسم از انیمیشن اسمورفی‌ها (همان آدم‌های آبی کوچک) اقتباس شده‌است. مثلاً در کشوری مثل آمریکا سقف واریزی بدون گزارش در هر روز 10 هزار دلار است. یعنی اگر تا ده هزار دلار به حساب شما واریز شود، کسی درباره‌ی چگونگی و محل حصول آن پرس‌وجو نمی‌کند. روش کار این است که باید یک متخصص اسمورف پیدا کنید و 100 هزار دلار را به او بدهید. او 10-20 درصد از پول را به عنوان کمیسیون برای خود برمی‌دارد و باقی‌مانده را به 7 الی 8 نفر می‌سپارد که حساب‌های مختلف در بانک‌های مختلف درست کرده و با واریزی‌های زیر 10 هزار دلار، پول را وارد سیستم کنند و بعداً پول را با روش‌هایی که در ادامه خواهیم گفت، برای شما واریز می‌کنند.

روش دیگر این است که به کازینو رفته و «چیپ بازی» یا همان ژتون بخرید و با پول خود قمار کنید. برای این کار معمولاً بازی‌هایی انتخاب می‌شوند که احتمال برد در آن‌ها بیشتر است. در آخر از صندوق‌دار می‌خواهید که پولتان را به شکل چک به شما پرداخت کند. شما چک را به عنوان مدرکِ قمار به بانک می‌دهید و آن را نقد می‌کنید.

حالت دیگر این است که پول را به دارایی تبدیل کنید. مثلاً با یک میلیون دلار پول فروش کوکائین، نقداً یک خانه می‌خرید. برای شخص فروشنده هم اهمیتی ندارد که شما پول را از کجا آورده‌اید. خانه را می‌خرید و پس از مدتی آن را می‌فروشید و از خریدار می‌خواهید پول را به حسابتان واریز کند. بدین‌ترتیب شما در پرس‌وجوها می‌توانید بگویید این پول را از طریق فروش خانه به‌دست آورده‌اید. البته این کار چندان راحت نیست؛ زیرا دولت می‌داند این یکی از راه‌های پول‌شویی‌ست و فرم‌های گزارش‌دهی خاصی برای جلوگیری از این کار تدوین کرده‌است.

راه دیگر، که شبیه بیزنس آل‌کاپون است، این است که در بیزنسی فعالیت کنید که با وجه نقد سر و کار دارد. مثل رستوران، خشک‌شویی، کارواش (که در سریال برکینگ‌بد هم بود)، کازینو و... فرض کنید یک رستوران دارید و به کمک یک حسابدار خبره، آن یک میلیون دلار را در حساب‌های رستوران جای می‌دهید. مثلاً رستوران شما امروز 10 پرس غذا فروخته، ولی شما به‌نحوی حساب‌سازی می‌کنید که انگار 100 نفر در آن‌جا غذا خورده‌اند. بدین‌ترتیب پول کثیف معادل قیمت غذای 90 نفر را با پول تمیز آن 10 نفرِ واقعی ترکیب می‌کنید. یا در حساب مشتریانتان انعام‌های زیاد با مبلغ بالا درج می‌کنید. با این کارها پولتان را تمیز کرده و به راحتی به بانک منتقل می‌کنید. این روش بسیار متداول است. در ایران هم شرکت‌های زیادی هستند که در صورت‌های مالی واقعی‌شان چیزی جز ضرردهی نمی‌بینید؛ ولی در پشت‌پرده داستان‌های دیگری هست که شرکت را سرپا نگه‌می‌دارد. در حقیقت کار آن شرکت پول‌شویی است و چیزی که دیده می‌شود تنها ظاهر قضیه است. احتمالاً در کوچه و خیابان پروژه‌هایی را دیده و با خود گفته‌اید این پروژه توجیه اقتصادی ندارد و هرجوری حساب می‌کنیم ضررده است؛ در صورتی که نمی‌دانید کار اصلی این پروژه پول‌شویی است، نه آن چیزی که شما فکر می‌کنید.

مدل‌های فراوانی وجود دارد. مثلاً شما بخشی از پول را در این کشور و بخشی را در جای دیگر پس‌انداز می‌کنید. این کار به یک قاچاقچی پول نیاز دارد که پول را به یک کشور دیگر قاچاق کرده و در آن‌جا به سیستم مالی وارد کند.

ایده‌ی دیگر این است که مثلاً یک کامیون کوکائین به آمریکا فرستاده‌اید. پول این معامله را به لوازمی مثل یخچال و تلویزیون و...تبدیل می‌کنید و آن لوازم را در کشور خود (مثلاً مکزیک) می‌فروشید و به راحتی پول را به بانک می‌برید.

مرحله دوم، Layering: این واژه از Layer (لایه) می‌آید. در این مرحله آن‌قدر پول را به شکل‌های مختلف می‌گردانند که کنترلِ مسیرش گمراه‌کننده شود و نتوان به راحتی ابتدا و انتهای گردشش را پیدا کرد. در واقع در این مرحله آب را گل‌آلود می‌کنند؛ اما چگونه؟ پول را به بهانه‌های مختلف ده‌ها بار از حساب اولیه به حساب‌های مختلف در کشور‌های مختلف دنیا واریز می‌کنند. یا شکل ارزی آن را عوض می‌کنند. یا پول را در یک کشور دیگر به جنس تبدیل می‌کنند؛ مثلاً ملک، ماشین، کشتی تفریحی یا حتی آثار هنری و اشیاء با ارزش دیگری مثل الماس. یکی از دلایل «مافیا» داشتنِ آثار هنری، ارتباطی‌ست که با پول‌شویی دارد.

به همین‌ترتیب پول را دائماً می‌چرخانند و شکل آن را عوض می‌کنند تا ردیابی آن غیرممکن شود. دقت کنید که وقتی حساب‌های بانکی را بررسی می‌کنند، نمی‌توانند به سرعت رابطه‌ی بین حساب‌ها را کشف کنند. معمولاً لو رفتن این پروسه‌ها در اثر اشتباه یک نفر رخ می‌دهد و کار به تحقیق نیروهای امنیتی کشیده می‌شود؛ وگرنه در میان میلیون‌ها تراکنش مالی، نمی‌توان به راحتی حساب‌های مجرمین را تشخیص داد. از طرفی بانک‌ها و حتی مراجع قضایی برای چک کردنِ هرروزِ حساب‌ها نیرو و منابع کافی ندارند. این کار نیازمند نیرو و انرژی و تخصیص منابع و بودجه است.

مرحله‌ی آخر، Integration: در این مرحله پولِ تمیزشده را به چرخه‌ی اقتصاد برمی‌گردانند. بعد از اینکه پول در مرحله‌ی قبل پی‌درپی تغییر شکل یافت، آن را دوباره از طریق معاملات قانونی و تمیز به سیستم مالی کشور برمی‌گردانند.

ادامه‌ی این مطلب را در این صفحه از وب‌سایت پادکست دایجست بخوانید.