امام جعفر صادق (ع)

جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق (ع) (۸۳ - ۱۴۸ قمری) ششمین امام شیعیان اثنی عشری بعد از پدرش امام باقر (ع) است. وی به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ قمری) امامت شیعیان را بر عهده داشت که با خلافت پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفه نخست عباسی سفاح و منصور دوانیقی هم‌زمان بود. امام صادق (ع) به جهت ضعف حکومت اموی ، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشت. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانسته‌اند. بیشتر روایات اهل بیت (ع) ، از امام صادق (ع) است و از این‌رو مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز می‌ خوانند.


جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌ طالب ، ششمین امام مذهب شیعه دوازده امامی است. مذهب اسماعیلیه ، ایشان را پنجمین امام خود می داند. پدر او امام محمد باقر (ع) و مادرش ام فروة دختر قاسم پسر محمد بن ابوبکر بود. بر طبق نقل کشف الغمة از علمای سنی ، از آنجا که نسب مادر امام صادق (ع) هم از پدر و هم از مادر به ابوبکر می‌ رسید ، امام صادق (ع) گفته است: «لَقَدْ وَلَدَنِي أَبُو بَكْرٍ مَرَّتَيْن‏»؛ من دو بار از ابوبکر متولد شد‌ه‌ ام. اما برخی از جمله علامه شوشتری و محمد باقر مجلسی ، این روایت را جعلی می‌ دانند.
کنیه‌ مشهور امام صادق (ع) ، ابا عبدالله (ناظر به دومین فرزندش عبدالله افطح) است. با کنیه‌ های ابو اسماعیل (ناظر به فرزند ارشدش، اسماعیل) و ابو موسی (ناظر به دیگر فرزندش امام موسی کاظم (ع)) نیز از او نام برده‌ اند.

مشهور ترین لقب او «صادق» است. برطبق روایات ، پیامبر اسلام (ص) این لقب را به او داده است تا از جعفر کذاب تمایز یابد ؛ اما برخی گفته‌ اند امام صادق (ع) به جهت پرهیز از شرکت در قیام‌ های عصر خود ، صادق لقب گرفته است ؛ چرا که در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام بر ضد حکومت تحریک می‌ کرد ، کذّاب (دروغگو) می‌ گفتند. در همان دوران ائمه این لقب برای امام صادق (ع) به کار می‌ رفته است.

زندگی‌ نامه

امام صادق (ع) در ۱۷ ربیع‌ الاول سال ۸۳ قمری در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۴۸ قمری در ۶۵ سالگی همان‌ جا به شهادت رسید. برخی ولادتش را در سال ۸۰ قمری نوشته‌ اند. همچنین ابن‌ قتیبة دینوری وفاتش را در سال ۱۴۶ قمری ثبت کرده است که آن را خطای در ضبط می‌ دانند. در خصوص روز و ماه شهادت امام صادق (ع) اختلاف‌ نظر وجود دارد. دیدگاه مشهور علماء متقدم شیعه این است که وی در ماه شوال به شهادت رسیده است ؛ اما در منابع متقدم روز شهادت نیامده است. با این‌ همه منابع متأخر ۲۵ شوال را روز شهادت دانسته‌ اند. در مقابلِ دیدگاه مشهور ، طبرسی در اعلام الوری و علامه مجلسی در بحار الانوار به نقل از کتاب مصباح کفعمی شهادت امام صادق (ع) را در ۱۵ رجب گزارش کرده‌ اند ؛ اما محققانِ کتاب بحار الانوار این مطلب را در کتاب مصباح نیافته‌ اند.

همسران و فرزندان

شیخ مفید برای امام صادق (ع) ده فرزند و چند همسر برشمرده است:

همسرنسبفرزندانتوضیحاتحمیدهدختر صاعد یا صالحامام کاظم (ع) ، اسحاق و محمدامام کاظم (ع) هفتمین امام شیعیان امامیه است.فاطمهدختر حسین بن علی بن حسین(ع)اسماعیل ، عبدالله افطح و ام فروةعبدالله پس از درگذشت پدر ادعای امامت کرد و پیروان او فطحیه نام گرفتند. اسماعیل در زمان حیات امام صادق (ع) درگذشت ولی عده‌ای مرگ او را نپذیرفتند و فرقه اسماعیلیه را تشکیل دادند.همسران دیگر-عباس ، علی ، اسماء و فاطمهبه گفته شیخ مفید هر یک از این فرزندان از یک کنیز (ام ولد) بوده است.

دوران امامت

حیات امام صادق (ع) ، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی ، سَفّاح و منصور دوانیقی هم‌ زمان بود. او در سفر امام باقر به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت ، همراه پدر بود. در امامت امام صادق (ع) ، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند. در این دوران حکومت بنی‌ امیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنی‌ عباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومت‌ها فرصت مناسبی برای امام صادق (ع) جهت انجام فعالیت‌ های علمی فراهم کرد. البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم قمری ، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنی‌ امیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشار های سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق (ع) و پیروانش وجود داشت.

نصوص امامت

از دیدگاه شیعه ، امام از جانب خدا تعیین می‌ شود و از راه‌ های شناخت او ، نَصّ (تصریح پیامبر (ص) یا امام قبلی به امامت امام پس از خود) است. کلینی در کتاب کافی روایاتی را به منظور اثبات امامت امام صادق (ع) مطرح کرده است.

سازمان وکالت

به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی ، دشوار بودن ارتباط با شیعیان به علت فشار های سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق (ع) ، وی مجموعه‌ ای از نمایندگان را در مناطق مختلف اسلامی تعیین کرد که از آن با نام سازمان وکالت یاد می‌ شود. این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند خمس ، زکات ، نذر و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام ، رسیدگی به مشکلات شیعیان ، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را بر عهده داشت. سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره غیبت کبرای امام زمان و مرگ وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت.

برخورد با غالیان

در زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فعالیت غُلات ، افزایش یافت. آنها مقامی رُبوبی برای ائمه قائل بودند یا آنها را پیامبر می‌ دانستند. امام صادق (ع) اندیشه غُلُوّ را به‌ شدت رد و مردم را از همنشینی با غالیان نهی می‌ کردند. و آنان را فاسق و کافر و مشرک می‌ دانستند.

در حدیثی از وی در خصوص غالیان به شیعیان توصیه شده است: «با آنها همنشینی نکنید ، غذا نخورید ، نیاشامید و مصافحه نکنید.» امام صادق (ع) درخصوص جوانان به شیعیان چنین هشدار داد: «مراقب باشید غلات جوانانتان را فاسد نکنند. آنها بدترین دشمنان خدا هستند ؛ خدا را کوچک می‌ کنند و برای بندگان خدا ربوبیّت قائل می‌ شوند.»

فعالیت علمی

در دوران امامت امام صادق (ع) ، به علت ضعف حکومت اموی ، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحث‌ های علمی بسیاری در موضوعات مختلف در گرفت. این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازده‌ گانه وجود داشت ، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند. فضای باز علمی سبب شد از امام صادق (ع) روایات فراوانی در زمینه‌ های گوناگونِ فقه ، کلام و... نقل شود. به گفته ابن‌ حَجَر هیتمی ، مردم از او دانش‌ های فراوان نقل می‌ کردند و آوازه او به همه جا رسیده بود. ابوبحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود. حسن بن علی وَشّاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق (ع) حدیث نقل می‌ کردند. علامه طهرانی معتقد است که پس از ارتحال پیامبر (ص) و حوادث تلخی که در رابطه با تحریف حقیقت اسلام و انحراف آن از مکتب اهلبیت (ع) رخ داد جامعه مسلمین نیاز به دو تکان وشوک و نهضت داشت یک شوک عملی به منظور بیدار ساختن امت که توسط امام حسین (ع) و نهضت او صورت گرفت و دیگری شوک علمی برای احیاء معارف قرآن و دین که این کار توسط امام صادق (ع) صورت گرفت.

مذهب جعفری

در میان امامان شیعه ، چه در اصول دین و چه در فروع دین ، بیشترین روایت از امام صادق (ع) نقل شده است. وی همچنین بیشترین شمار راویان را داشته‌ است. اِربِلی شمار روایت‌ کنندگان از او را ۴۰۰۰ تن دانسته است. هرگاه در سخن پیامبر (ص) اختلاف‌ نظر پیدا می‌ کردند ، به سخن حضرت علی (ع) تمسک می‌ کردند و آنگاه که در سخن علی اختلاف‌ نظر داشتند ، به سخن امام صادق (ع) رجوع می‌ کردند. به جهت نقل بیشترین روایات فقهی و کلامی از امام صادق (ع) ، مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز می‌ خوانند. امروزه امام صادق (ع) به نام رئیس مذهب جعفری مشهور است.
در سال ۱۳۷۸ قمری ، شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الأزهر مصر ، در پی مکاتباتی با آیت الله بروجردی ، مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد.

مناظرات و گفتگو های علمی

در متون حدیثی شیعه ، مناظرات و گفتگو هایی میان امام صادق (ع) و متکلمان مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است. در برخی از مناظرات ، شاگردان امام صادق (ع) در حضور وی در زمینه‌ ای که تخصص داشته‌ اند ، با دیگران مناظره کرده‌ اند. در این جلسات امام صادق (ع) بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است. برای مثال در گفتگو با عالمی از اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق (ع) را داشت ، امام از هشام بن سالم خواست تا در زمینه کلام با او گفتگو کند. همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت ، خواست تا در هر زمینه‌ ای که می‌ خواهد ، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینه قرآن با حُمران بن اَعیَن ، در زمینه ادبیات عربی با اَبان بن تَغلِب ، در فقه با زُراره و در کلام با مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد.

احمد بن علی طبرسی در کتاب الاحتجاج مجموعه‌ ای از مناظرات امام صادق (ع) را گرد آورده است که برخی از‌ آنها عبارت است از:

  • مناظره با یکی از منکران خدا درباره وجود خدا
  • مناظره با ابوشاکر دَیصانی، درباره وجود خدا
  • مناظره با ابن ابی العوجاء درباره وجود خدا
  • مناظره با ابن ابی العوجاء درباره حدوث عالَم
  • مناظره‌ای طولانی با یکی از منکران وجود خدا درباره مسائل مختلف دینی
  • مناظره با ابوحنیفه درباره شیوه استنباط احکام فقهی ، به‌ویژه قیاس
  • مناظره با برخی از علماء معتزله درباره شیوه انتخاب حاکم و برخی احکام فقهی

سیره سیاسی

حیات امام صادق (ع) ، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی ، سفاح و منصور دوانیقی هم‌ زمان بود. او در سفر امام باقر (ع) به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت ، همراه پدر بود. در امامت امام صادق (ع) ، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند.

دوری از قیام مسلحانه

به‌ رغم آنکه امامت امام صادق (ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود ، وی از درگیری‌ های نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به خلافت را نپذیرفت. شهرستانی در الملل والنحل گزارش کرده است که ابومسلم خراسانی پس از مرگ ابراهیم امام ، در نامه‌ ای امام صادق (ع) را شایسته‌ ترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد ؛ اما امام صادق (ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران من هستی و نه زمانه ، زمانه من است». او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامه‌ اش داد. وی همچنین در قیام‌ هایی که بر ضد حکومت روی داد ، از جمله قیام عمویش زید بن علی ، شرکت نکرد. بر طبق حدیثی ، امام صادق (ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.

  • اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی

در سال‌ های پایانی حکومت بنی‌ امیه ، گروهی از بنی‌ هاشم از جمله عبدالله بن حسن مثنی و پسرانش و سفاح و منصور در ابواء جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش محمد را مهدی معرفی کرد و از حاضران خواست با او بیعت کنند.

امام صادق (ع) وقتی از این داستان مطلع شد ، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به حسادت متهم کرد. امام صادق (ع) قسم خورد که از روی حسادت سخن نمی‌ گوید و گفت که پسران او کشته می‌ شوند و خلافت به سفاح و منصور می‌ رسد. رسول جعفریان ریشه اختلاف میان فرزندان امام حسن (ع) و فرزندان امام حسین (ع) را همین داستان دانسته است.

رابطه با حاکمان

با وجود دوری امام صادق (ع) از قیام مسلحانه برضد حکومت‌ ها ، وی روابط حسنه‌ ای با حاکمان زمان خود نداشته است. زمانی که همراه پدرش امام محمد باقر (ع) به حج رفته بود ، در مراسم حج ، اهل بیت (ع) را برگزیدگان خدا معرفی و به دشمنی خلیفه هشام بن عبدالملک با اهل بیت (ع) اشاره کرد. وی در پاسخ به منصور دوانیقی که از او خواست مانند دیگر مردم نزد او برود ، نوشت: ما چیزی نداریم که به جهت آن از تو بترسیم و تو چیزی از امور اخروی نداری که ما به جهت آن به تو امیدوار باشیم و نه تو در نعمتی هستی که ما آن را به تو تبریک گوییم و نه باور داری که در مصیبتی هستی که آن را به تو تسلیت گوییم. پس چرا نزد تو بیاییم؟!

آتش زدن خانه امام صادق (ع)

بنابر روایتی از کتاب کافی ، هنگامی که حسن بن زید والی مکه و مدینه بود ، به دستور منصور عباسی ، خانه امام صادق (ع) را آتش زد. طبق این روایت در این آتش‌ سوزی در و دهلیز خانه امام (ع) در آتش سوخت و امام (ع) در حالی که از میان آتش عبور می‌ کرد ، از خانه خارج شد و گفت:

من فرزند اَعراق الثَّرَی (لقب حضرت اسماعیل) (به معنای کسی که فرزندان ونسلش مانند رگ وریشه درزمین پراکنده‌ اند.) هستم. من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم.

البته طبری نوشته است که منصور در سال ۱۵۰ قمری یعنی دو سال پس از شهادت امام صادق (ع) ، حسن بن زید را حکمران مدینه کرده است.

به‌ کارگیری شیوه تقیه

به‌ جز دهه سومِ قرن دوم قمری که با فروپاشی خلافت بنی‌امیه هم‌ز‌مان بود ، خلفای اموی و عباسی همواره فعالیت‌ های امام صادق (ع) و یارانش را زیر نظر داشتند. فشار های سیاسی در اواخر زندگی امام صادق (ع) بیش از پیش شد. طبق برخی روایات مأموران منصور دوانیقی کسانی را که با شیعیان امام صادق (ع) در ارتباط بودند ، شناسایی می‌ کردند و گردن می‌ زدند. از این‌ رو امام صادق (ع) و یارانش از روش تقیه استفاده می کردند.

امام صادق (ع) به سفیان ثوری که به دیدار او آمده بود ، توصیه کرد به جهت آنکه هردوی آنها را حکومت تحت‌ نظر گرفته است ، برود. در حدیث دیگری امام صادق (ع) از ابان بن تغلب خواسته است که در پاسخ به پرسش‌ های فقهی مردم ، برای آنکه مشکلی پیش نیاید ، دیدگاه‌ های علماء اهل سنت را برای‌ شان نقل کند. همچنین روایاتی از امام صادق (ع) نقل شده است که بر تقیه تأکید می‌ کنند. در برخی از آنها تقیه در جایگاهی برابر با نماز قرار گرفته است. از نظر آیت الله خامنه‌ ای تحلیل‌گر سیره معصومان ، نمودار های مهم و برجسته زندگی امام صادق (ع) عبارتند از:

  1. تبیین و تبلیغ مسأله‌ ی امامت به منظور نفی مستقیم و صریحِ حُکّام زمان و معرفی خویشتن به عنوان صاحب حق واقعی ولایت و امامت به مردم.
  2. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ ی فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی. به شکلی متمایز تر و صریح‌ تر و صحیح‌ تر از آنچه در زندگی دیگر امامان می‌ توان دید ؛ تا آنجا که فقه شیعه «فقه جعفری» نام گرفته است و تا آنجا که همه‌ ی کسانی که فعالیت سیاسی امام را نادیده گرفته‌ اند ، بر این سخن هم‌ داستان هستند که امام صادق (ع) وسیع‌ترین - یا یکی از وسیع‌ ترین - حوزه‌ های علمی و فقهی زمان خود را دارا بوده است.
  3. وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک–سیاسی به روال بینش شیعی. تشکیل و رهبری مخفیانه شبکه‌ ی تبلیغاتی وسیع به منظور اشاعه‌ ی امامت آل‌ علی (ع) و تبیین درست مسأله‌ی امامت ؛ شبکه‌ ای که در بسیاری از نقاط دور دست کشور مسلمان ، به ویژه در نواحی عراق و خراسان ، فعالیت‌ های چشمگیر و ثمربخشی درباره‌ی مسأله‌ ی امامت عهده‌ دار بود.

خصوصیات اخلاقی ، کرامات و فضایل

در منابع روایی در زمینه ویژگی‌ های اخلاقی امام صادق (ع) گزارش‌ هایی از زهد ، انفاق ، علم فراوان ، عبادت بسیار و تلاوت قرآن آمده است. محمد بن طلحه ، امام صادق (ع) را از بزرگترین افراد اهل بیت ، دارای علم فراوان ، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است. مالک بن انس از ائمه فقهی اهل سنت گفته است: در مدتی که پیش امام صادق (ع) می‌ رفته ، همیشه او را در یکی از سه حالت نماز خواندن ، روزه‌ داری و ذکر گفتن دیده است.

به گزارش بحار الانوار امام در پاسخ به درخواست فقیری ، چهارصد درهم به او داد و چون سپاس‌ گزاری او را دید ، انگشترش را هم که ده هزار درهم می‌ ارزید ، به وی بخشید. روایت‌ هایی نیز از انفاق‌ های پنهانی امام صادق (ع) در دست است. به نوشته کتاب کافی ، او شب‌ ها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه می‌ ریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر می‌ برد و میان آنها تقسیم می‌ کرد. ابوجعفر خثعمی نقل کرده است که امام صادق (ع) کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از بنی‌ هاشم بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن دعا کرد و از امام صادق (ع) گله کرد که با وجود ثروتش چیزی به او نمی‌ دهد. ابوعبدالله بلخی نیز نقل کرده است که روزی امام صادق (ع) به درخت نخلی پوسیده‌ ای خطاب کرد که ای نخلی که مطیع پروردگارت هستی از آنچه خداوند در تو قرار داده ما را اطعام کن، در آن حال از آن درخت خرما های رنگارنگ بر ما بارید.

سفر به عراق

امام صادق (ع) در زمان حکومت سفّاح و نیز حکومت منصور دوانیقی به علت احضار حکومت ، سفر هایی به عراق داشته است. او در این سفرها به کربلا ، نجف ، کوفه و حیره هم رفته است. محمد بن معروف هلالی نقل کرده است که در سفر امام صادق (ع) به حیره ، مردم به شدت از او استقبال کرده‌ اند ؛ به‌گونه‌ ای که تا چند روز به جهت ازدحام مردم ، نتوانسته است امام را ملاقات کند.
محراب امام صادق (ع) در مسجد کوفه که در بخش شرقی مسجد ، نزدیک قبر مسلم بن عقیل قرار دارد و محراب او در مسجد سهله از جمله یادگار های وی در عراق است. امام صادق (ع) قبر امام حسین (ع) در کربلا را زیارت کرده است. در ساحل رود حسینیه در شهر کربلا ، بنایی است که محرابی منسوب به امام صادق (ع) در آن قرار دارد.

در برخی روایات از زیارت‌ های امام صادق (ع) از قبر امام علی (ع) سخن آمده است. او قبر امام علی (ع) را که تا پیش از آن پنهان بود ، به یارانش نشان داد. به گفته کلینی ، وی روزی یزید بن عمرو بن طلحه را به مکانی میان حیره و نجف برد و قبر جدش حضرت امام علی (ع) را به او نشان داد. شیخ طوسی نیز نقل کرده است امام صادق (ع) نزد قبر امام علی (ع) آمد ، نماز خواند و سپس مکان قبر را به یونس بن ظَبیان نشان داد.

شاگردان و راویان

شیخ طوسی در رجال خود از حدود ۳۲۰۰ راوی برای امام صادق (ع) نام می‌بَرد. شیخ مفید در کتاب الارشاد شمار راویان او را به چهار هزار نفر می‌ رساند. گفته‌ اند ابن‌ عقده کتابی در خصوص راویان امام صادق (ع) داشته است که در آن نام ۴۰۰۰ راوی آمده است.

بیشتر نویسندگان اصول اربعمائه (اصول چهارصدگانه شیعه) ، شاگردان امام صادق (ع) بوده‌ اند. همچنین در مقایسه با دیگر ائمه ، وی بیشترین شاگرد را از میان اصحاب اجماع داشته است که مورد اعتماد ترین راویان ائمه هستند. برخی از مشهور ترین شاگردان امام صادق (ع) که جزو اصحاب اجماع هستند ، عبارتند از:

  1. زُرارَة بن اَعین
  2. محمد بن مسلم
  3. بُرَید بن معاویه
  4. جَمیل بن دَرّاج
  5. عبدالله بن مُسکان
  6. عبدالله بن بُکَیر
  7. حَمّاد بن عثمان
  8. حماد بن عیسی
  9. اَبان بن عثمان
  10. ابو بصیر اسدی
  11. هشام بن سالم
  12. هشام بن حَکَم

از روایتی که کَشّی درباره مناظره شاگردان امام صادق (ع) نقل کرده است ، به دست می‌ آید که برخی شاگردان او در زمینه‌ های خاصی تخصص داشته‌ اند. طبق این روایت حُمران بن اَعیَن در علوم قرآنی ، اَبان بن تَغلِب در ادبیات عرب ، زُراره در فقه و مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم در کلام تخصص داشته‌ اند. برخی دیگر از شاگردان امام صادق (ع) که در زمینه کلام تخصص داشتند ، عبارت‌ اند از حُمران بن اَعیَن ، قیس ماصِر و هشام بن حَکَم.

اهل سنت

برخی از علماء و ائمه فقهی اهل سنت ، شاگردان امام صادق (ع) بوده‌ اند. شیخ طوسی در رجال خود ، ابوحنیفه را در شمار شاگردان و اصحاب امام نام برده است. ابن ابی‌ الحدید معتزلی نیز او را از شاگردان امام صادق (ع) دانسته است. شیخ صدوق از مالک بن انس نقل کرده است که وی مدتی نزد امام صادق (ع) می‌ رفته و از او حدیث می‌ شنیده است. مالک بن انس در کتاب مُوَطَّأ از امام صادق (ع) حدیث نقل کرده است.

ابن حجر هیتمی نوشته است عالمان بزرگ اهل سنت ، چون ابوحنیفه ، یحیی بن سعید ، ابن جریح ، مالک بن انس ، سفیان بن عیینة ، سفیان ثوری ، شعبة بن الحجاج و ایوب سختیانی از امام صادق (ع) روایت کرده‌ اند. در کتاب «الائمة الاربعه» هم حضور مالک بن انس در مدینه و استفاده از درس کسانی چون امام صادق (ع) ، از عوامل رشد علمی او شمرده شده است.

احادیث مشهور

برخی از احادیث مشهور امام صادق (ع) به شرح زیر است:

  • حدیث حجّ: امام صادق (ع) کیفیّت حجّ پیامبر را از پدر خود روایت کرده است. این حدیث طولانی در میان اهل سنّت و شیعه بسیار مشهور است و در مصادر متعدّد از راویان بسیاری نقل شده است.
  • حدیث توحید مُفَضَّل: توحید مُفَضَّل حدیثی طولانی که امام صادق (ع) در چهار جلسه درباره مسائلی چون آفرینش جهان، خلقت انسان و شگفتی‌ ها و حکمت‌ های آنها به مفضل بن عمر املا کرده است.
  • حدیث عِنوان بَصری: در حدیث عِنوان بَصری ، امام صادق (ع) پس از تعریف عبودیت ، دستور العمل‌ هایی را در زمینه‌ های ریاضت نفس ، بردباری و علم ، به شخصی به نام عِنوان بصری گفته است.
  • مقبوله عُمَر بن حَنظَله:‌ برخی از فقیهان شیعه ، از این حدیث معیار هایی برای حل تعارض روایات به دست آورده‌ اند. طرفداران نظریه ولایت فقیه نیز برای اثبات آن به این حدیث استناد می‌ کنند.

دیدگاه اهل سنت درباره امام صادق (ع)

امام صادق (ع) نزد بزرگان اهل سنت جایگاه بالایی داشته است. ابوحنیفه از پیشوایان اهل سنت ، امام صادق (ع) را فقیه‌ ترین و دانا ترین فرد در میان مسلمانان دانسته است. به نقل ابن شهر آشوب ، مالک بن انس گفته است: از جهت فضل ، علم و عبادت و ورع ،‌ هیچ چشم و گوشی برتر از جعفر بن محمد ندیده و نشنیده است. از نظر شهرستانی در کتاب الملل والنحل امام صادق (ع) «دارای علمی است‌ كثير و فراوان‌ در امور دين‌ ، و دانش‌ و درايتی كامل‌ در حكمت‌ ، و زهد بلند مرتبه‌ ای در دنيا ، و وَرَع‌ و خودداری تامّ و تمام‌ از شهوات ، که مدتی در مدينه‌ اقامت‌ كرد ، و شيعيان‌ و منتسبين‌ به‌ خود را از علم‌ خود بهره‌ مند ساخت‌ و بر مواليان‌ و خاصّان‌ خود ، اسرار علوم‌ و مخفيّات‌ دانش‌ را إفاضه‌ کرد. و او كسی است كه‌ در اقيانوس‌ بيكران‌ معرفت‌ غرق‌ بود و طمع‌ در شطّ آب‌ نداشت ، و به‌ أعلا ذِروۀ حقيقت‌ ارتفاع‌ يافته بود و از سقوط‌ و نزول‌ در درجات‌ دنيوي‌ ترس‌ و واهمه‌ نداشت.

به گفته ابن ابی الحدید ، علماء اهل سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه ، احمد بن حنبل و شافعی با واسطه یا بی‌ واسطه شاگرد امام صادق (ع) بوده‌ اند و از این‌ رو فقه اهل سنت در فقه شیعه ریشه دارد. با این همه ، در فقه اهل سنت ، با وجود توجه فراوان به فقیهان معاصر امام صادق (ع) چون اوزاعی و سفیان ثوری ، به دیدگاه‌ های او توجه نشده است. برخی از علماء شیعه چون سید مرتضی بدین جهت به علماء اهل سنت انتقاد کرده‌ اند.

شهادت

شیخ صدوق تصریح کرده است که امام صادق (ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت به شهادت رسیده است. ابن شهر آشوب نیز در مناقب و محمد بن جریر طبری سوم در دلائل الامامه نیز همین نظر را مطرح کرده‌ اند. در مقابل شیخ مفید معتقد است که دلیل قاطعی بر چگونگی شهادت آن حضرت وجود ندارد. مدفن وی قبرستان بقیع در کنار قبر پدرش امام باقر و امام سجاد و امام حسن (ع) است.

وصیت امام صادق

بنابر احادیث ، امام صادق (ع) بار ها امام کاظم (ع) را به عنوان امام بعد از خود به اصحاب خاصش معرفی کرده بود ؛ اما به جهت سخت‌ گیری‌ های عباسیان و به منظور حفظ جان امام کاظم (ع) ، پنج نفر ، از جمله خلیفه عباسی را وصی خود معرفی کرد. از این‌ رو برخی از اصحاب برجسته امام صادق (ع) مانند مؤمن طاق و هشام بن سالم نیز درباره جانشین امام صادق (ع) مردد بودند. آنان ابتدا سراغ عبدالله افطح رفتند و از او سؤالاتی پرسیدند ؛ اما پاسخ‌ های عبدالله آنها را قانع نکرد. سپس با موسی بن جعفر (ع) ملاقات کردند و با پاسخ‌ های وی قانع‌ شدند و امامت او را پذیرفتند.

انشعاب در شیعه

پس از شهادت امام صادق (ع) فرقه‌ های مختلفی در شیعه به وجود آمد و هر گروه یکی از پسران او را امام شمردند. بیشتر شیعیان ، امامت امام موسی کاظم (ع) را به عنوان امام هفتم پذیرفتند. گروهی از شیعیان ، مرگ اسماعیل ، پسر ارشد امام صادق (ع) را انکار کرده، او را امام می‌ دانستند. شماری از این گروه ، که از حیات اسماعیل مأیوس شدند ، پسر اسماعیل ، محمد را امام دانستند. این گروه به اسماعیلیه شهرت یافتند. برخی دیگر عبدالله اَفْطَح ، دومین پسر امام صادق (ع) ، را امام دانسته ، به فَطَحیه مشهور شدند ؛ اما پس از مرگ او که حدود ۷۰ روز پس از شهادت امام صادق (ع) رخ داد ، به امامت موسی بن جعفر (ع) معتقد شدند. شماری نیز به پیروی از شخصی به نام ناووس در امامت حضرت صادق (ع) توقف کردند و فرقه ناووسیه را به وجود آوردند. عده‌ ای هم به امامت محمد دیباج ،‌ دیگر فرزند امام صادق (ع) ، معتقد شدند.

در ایران سالروز شهادت امام صادق (ع) تعطیل رسمی است.

· Aparat => aparat.com/risxtor

· Blogfa => risxtor.blogfa.com

· Virgool => virgool.io/@Risxtor