پروداکت استوری: چطور یک Mentor انتخاب کنیم

شاید صد ها سال از زمانی که لازم بود برای پیدا کردن یک منتور خوب از کوه بالا بریم یا از صحرا عبور کنیم گذشته، تازه اگه از این راه های سخت عبور می کردیم! منتور محترم یه لیست از کارها و سوالاتی آماده کرده بود تا قشنگ ما رو لوله کنه و آخرش بگه میخواستم ظرفیتت رو امتحان کنم...

امروز هر چیزی رو بخوایم یاد بگیریم منابع خوبی در اینترنت هست، افرادی که تجربیات و دانش خودشون رو با ما شریک میشن و اونها رو به رایگان در اختیار مون قرار میدن. تنها سختی رسیدن به این اطلاعات هم اینه که سرچ کردن رو بلد باشیم و بدونیم دنبال چه چیزی هستیم.


حالا ما واقعا منتور رو به چه دلیلی نیاز داریم؟

هر کسی دلیل خودش و این حق انتخاب رو داره که از چه کسی چه چیزی یاد بگیره و حضور این افراد و تاثیرشون رو در زندگی مدیریت کنه.


خطاهای شایع در زمینه انتخاب منتور چیه؟

1-تفکر محدود: یکی از شایع ترین اشتباهات ما از جمله خود من این بود که فکر می کردم منتوری که قراره با استفاده از راهنمایی هاش بتونم زندگیم رو تغییر بدم باید خارج از دایره ارتباطات من باشه، فکر می کردم که اگر قرار بود افراد اطراف من مفید و موثر باشن تا حالا این کار رو انجام داده بودن.

2-گارد داشتن: در نتیجه اشتباه اول یعنی تفکر محدود، ما به افراد اطرافمون اجازه تاثیر گذاری حتی در کوچکترین مقیاس زندگی مون رو نمیدیم، در نتیجه اونها از ما دور میشن. دقت کنید در این حالت ما ناخواسته تمام تمایلات مثبت اونها به همراه تجربیات با ارزش زندگی شون رو قدر ندونستیم.

3-خود برتر بینی: دلیل دیگه ای که ما اجازه نمیدیم افراد اطرافمون بر زندگی ما تاثیر بزارن اینه که خودمون رو از اطرافیان بهتر و توانمند تر بدونیم و انتظار داشته باشیم اونها ما رو به عنوان منتور خودشون انتخاب کنن، سوالاتشون رو از ما بپرسن و نظرات ما رو بدون سوال اجرا کنن.

*این لیست میتونه ادامه داشته باشه، اما بیایید همینجا تغییر رو شروع کنیم، ما ضرورتا برای ایجاد تغییر به یک لیست از اشتباهاتمون نیاز نداریم بلکه با دانستن مورد اول میتونیم استارت بزنیم.


شرروع تغییر و انتخاب منتور

حالا شروع می کنیم فکر محدود رو کنار میزاریم، البته انجامش به راحتی گفتنش نیست. چشم هامون رو باز می کنیم و از تک تک افرادی که در دایره ارتباطی مون هستن آموختن رو شروع می کنیم. تک تک اونها رو منتور خودمون در یک زمینه خاص قرار میدیم، سعی می کنیم اونها رو درک کنیم و راهی رو که طی کردن و به این سطح از موفقیت در زمینه مورد نظر خودشون رسیدن رو بشناسیم، اتفاقی که در پس زمینه می افته و کم کم بهش پی خواهیم برد این هست که با توجهی که به اطرافیان مون می کنیم، با درک بهتری که ازشون پیدا می کنیم، ارتباطات مون وارد مرحله ای جدید میشه و گسترش پیدا می کنه.

حالا ما در زمینه های مختلف زندگی مون منتور های مختلفی داریم، افرادی که حتی بدون اینکه اطلاع داشته باشن ازشون یاد می گیریم. در عین حال از کتاب ها و فیلم های آموزشی و ارتباطات در شبکه های اجتماعی و اینترنت استفاده می کنیم. با افراد جدید آشنا میشیم و ازشون یاد میگیریم.

در نهایت ما عضوی از یک دایره وسیع ارتباطی خواهیم بود که به خاطر نداشتن فکر محدود، میتونیم از تک تک افراد یاد بگیریم و در هر زمینه ای که خواستیم یکی از اونها رو به عنوان منتور انتخاب کنیم.

منتور برای من تک تک افرادی هستن که با اونها در ارتباطم، میتونم ازشون یاد بگیرم و تنها هزینه ای که برای من داره صرف زمان، احترام واقعی به اونها، همچنین آگاهی از ارزش و تاثیری که در زندگی من داشتن و بیان این تاثیرات هست.

موفق باشید.


اگه از مطلب خوشتون اومد یا دوست داشتید از من حمایت کنید به این جا سر بزنید

https://vrgl.ir/SPlHK