علاقهمند به انیمیشن
ایـن انـیـمـیـشـن سـیـاسـی نـیـسـت!
سلام،
اولین بار که انیمیشن سینمایی «بُرج» را از قاب تلویزیون دیدم، فکر کردم یکی از تولیدات خودمان، یا حداقل ساخت یکی از کشور های عربی است. اما وقتی کمی در موردش جستوجو کردم متوجه شدم کارگردان و نویسنده این اثر یک هنرمند نروژی است! بله، یک فیلم بلند نروژی درمورد فلسطین. (ای کاش با تمام ادعاها و بودجههایی که وجود دارد لااقل کاری شبیه به این در کشور خودمان ساخته شده بود)
شاید شما هم با من همنظر باشید که انیمیشن، جایی برای شعار دادن مخصوصاً شعارهای سیاسی نیست. انیمیشن رسانهای است که در کنار بُعد سرگرمی سعی دارد در یک فرم انتزاعی، احساسات انسانی را به نمایش بگذارد. احساساتی مانند ترس، امید و عشق که عمیقترین وجوه زندگی بشر است.
انیمیشن «بُرج» شاید بهخاطر موضوعی که دارد میتوانست اثری پر از شعارهای سیاسی گُلدرشت باشد، اما برعکس. برج انیمیشنی است پر از مفاهیم انسانی و این همان چیزی است که از یک انیمیشن باید انتظار داشت. این هفته در مجله دوبُعدی قصد داریم در مورد انیمیشن «البُرج» صحبت کنیم، انیمیشنی که بیش از آن که در مورد فلسطین باشد در مورد امید است.
این خیلی مهم است که وقتی شما قصد دارید در مورد سوژهای داستان یا فیلم بسازید از نزدیک با آن در ارتباط باشید تا بتوانید آن را بیواسطه درک کنید. این دقیقا همان اتفاقی است که در ساخت انیمیشن «بُرج» افتادهاست. ایده ساخت «البرج» زمانی شکل گرفت که مَتس گرود/Mats Grorud نویسنده و کارگردان نروژیِ این اثر در سال 2001 به مدت یک سال به صورت داوطلبانه در کَمپ «بُرج البَراجنه»(یکی از اردوگاههای آوارگان فلسطینی در لبنان) در کنار آوارگان فلسطینی زندگی میکرد.
اگر چه او از سالها قبل با مسئله فلسطین آشنا بود اما در طول این یک سال از نزدیک زندگی فلسطینیان آنجا را لمس کرد. مَتس گرود آنجا مردمانی را دید که با وجود مشکلات و سختیهای دوری از وطن و زندگی حقیرانهای که در اردوگاه دارند هرگز تسلیم غم و اندوه نمیشوند. آنها حتی پس از گذشت 75 سال از زمانی که از وطنشان رانده شدند هنوز به بازگشت به خانههایشان امیدوارند. گواه آن هم، کلیدهایی است که متعلق به خانههای پدری آنها در فلسطین است و بعد از چهار نسل هنوز نزدشان حفظ شدهاست، به امید روزی که بتوانند دوباره به خانههای خود در فلسطین بازگردند.
در حقیقت مردم اردوگاه هر روز برای زنده نگهداشتن این امید مبارزه میکنند و این روحیه آنقدر برای متس گرود الهام بخش بود که تصمیم گرفت بر اساس داستان زندگی اهالی این اردوگاه یک فیلم بلند انیمیشنی بسازد. او از سال 2010 فرایند تولید انیمیشن را کلید زد. با این حال چند سال طول کشید تا فیلم به مرحله تولید برسد که این معطلی بیشتر بهخاطر مشکلات تأمین بودجه بود.
"این [فیلمِ] اسپایدرمن نیست! این یک فیلم سیاسی است، یک فیلم بلند، با تکنیک استاپ موشن و دوبُعدی. منظورم این است که مدت زیادی طول کشید تا توانستیم سرمایه مورد نیاز را تأمین کنیم، این یک مشکل بزرگ بود!"
«مَتس گرود»
داستانی از چهار نسل آوارگی
داستان انیمیشن، روایتی است از دختربچهای فلسطینی به نام «وَردی»، که به همراه خانوادهاش در اردوگاه برجالبراجنه زندگی میکند. او به دنبال راهی است که به پدربزرگِ پدرش کمک کند تا دوباره امیدش را به زندگی به دست بیاورد.
در ابتدا مَتس قصد داشت سه داستان متفاوت از سه نسل مختلف از آوارگان را روایت کند، اما درنهایت تصمیم گرفت همه اینها را در قالب یک داستان از دید یک دختربچه به تصویر بکشد. به گفته مَتس، ویژگی شخصیت وَردی ترکیبی از دختربچههای مختلفی است که او در کمپ دیده بود. وَردی دختری معصوم است که چیز زیادی از گذشته وطنش نمیداند و بهواسطه خاطراتی که اقوام و اطرافیان برایش تعریف میکنند، کم کم تصویری از هویت و تاریخ وطنش بدست میآورد. البته شاید در واقعیت، هیچ کودکی در اردوگاه اینقدر در مورد گذشته فلسطین بیاطلاع نیست. (درواقع آنقدر این مسئله از کودکی برای ساکنین اردوگاهها روشن است که حتی وقتی از کودکانشان بپرسی که اهل کجا هستند، اسم روستای پدریشان در فلسطین را میگویند، نه اردوگاهی که در آن به دنیا آمدهاند) اما به گفته مَتس گرود، وَردی شاید نمادی از آدمی مثل خود او و یا هر شهروند اروپایی است که هیچ اصلاعی از گذشته و تاریخِ این مردم دردکشیده ندارد.
چالشِ یک انیمیشنِ ترکیبی
به صورت کلّی «بُرج» با استفاده از تکنیک استاپموشن عروسکی ساخته شده است. اما در میان آن، گذشتهنما(فِلَشبک)هایی با تکنیک دوبُعدی اجرا شده است. به گفته مِتس گرود انتخاب استاپموشن به عنوان تکنیک اصلی اثر بهخاطر این بود که داستان در یک فضای واقع گرایانه روایت میشود و انیمیشن عروسکی به خوبی این حس واقعگرایی را القا میکند.
بخشهای استاپ موشن فیلم شاید در نگاه اول به اندازه آثار استودیوهای بزرگ، همچون آردمن یا لایکا چشمگیر نباشد، اما سبکِ بصری اثر، با هوشمندی انتخاب شده است و کارگردان قصد نداشته مناظری رؤیایی از یک اردوگاه آوارگان را به نمایش بگذارد. در عوض او سعی کرده سبکی متمایز با آثار هالیوودی، در طراحی محیط و شخصیتها داشته باشد. جدا از عروسک ها و دکور، انیمیت عروسکها بسیار باورپذیر و در حد آثار استودیوهای بزرگ است که تعجبی هم ندارد، چون این بخش توسط استودیوی فرانسوی فولیاسکوپ انجام شده است(سازنده انیمیشن «مخترع 2023»).
در کنار بخشهای عروسکی، در لابهلای انیمیشن هربار وارد خاطرات شخصیتها میشویم تکنیک انیمیشن به دوبُعدی تغییر میکند. متس گرود در این باره میگوید:
"در انیمیشن قابل اجرا بودن مسئله مهمی است. ما فکر کردیم که خُب، ما در فیلم صحنههای شلوغی از مرکز بیروت در دهه 70 را خواهیم داشت، ما گفتیم با طراحیِ[دوبُعدی]، [اجرای] این [صحنهها] آسانتر است، اینجوری مجبور نبودیم 20 تا عروسک بسازیم تا بتوانیم صحنه را پُر کنیم، اینطوری خیلی پُرهزینه میشد و زمان زیادی هم میبُرد، از اول، [ایده دو تکنیکه بودن] راه حلِ اجرایی خوبی برای ساخت فیلم به نظر میآمد."
اما در ادامه تیم تولید به این نتیجه رسید که علاوه بر بحثهای اجرایی، ساخت خاطرات به صورت دوبُعدی میتواند فضای ذهنی و انتزاعی را تقویت کند و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. اجرای سبک بصری سکانسهای دوبعدی به عهده کارگردان هنریِ اثر یعنی روئی تِنریرو/Rui Tenreiro بود.
سبکِ تصویرسازیهای «روئی» در عین زیبایی و فانتزی بودن دارای تِمی ترسناک و واقعگرا است. مَتز گرود، سبک او را «زشت و زیبا» مینامد. این سبک تصویرسازی در سکانسهای دوبعدی در عین این که به فضای واقعگرای انیمیشن آسیبی نمیزند، با رنگبندی و نورپردازی زیبایش سبب میشود چشمان مخاطب از دیدنِ مناظر تکراری و یک دست اردوگاه خسته نشود.
یکی از چالشهای مَتس و روئی ترس از این بود که ترکیب صحنههای دوبُعدی و عروسکی به یکپارچگی اثر آسیب بزند و فیلم مثل دو اثر جدا از هم به نظر برسد. بهخاطر همین آنها سعی کردند شخصیت ها را به گونهای طراحی کنند تا شباهتهایی در هر دو تکنیک برای مخاطب قابل تشخیص باشد. برای مثال چشمها و تناسبات صورت به شکلی خاص طراحی شد.
شاعرانه اما غیر شُعاری
بدون شک مهمترین بخش هر فیلم داستانی، فیلمنامه آن است و نقطه قوّت «بُرج» هم بهنظرم فیلمنامهاش است. مَتس گرود برای نوشتن فیلمنامه «بُرج» چند سال وقت گذاشت. نکته مهم در مورد فیلمنامه، این است که تمام شخصیتها و خاطرات، بر اساس روایتهای واقعیِ ساکنان اردوگاه است. مِتس گرود در کنار وسواسی که در کیفیت فنّی و جذابیتِ فیلمنامه داشت، متن خودش را بارها برای دوستانِ فلسطینی اش میفرستاد تا بهواسطه بازخورد آنها متن داستان و دیالوگها از واقعیتهای جامعه فلسطینی فاصله نگیرد. حاصل این حساسیت مَتس، فیلمنامهای است که هم بر اساس روایتهای واقعی ساخته شده و هم از نظر جذابیت و ریتمِ داستان، اثری قابل قبول از آب درآمده.
داستان «بُرج» به هیچ وجه پیچیده نیست. فیلم حد و اندازه خودش را میداند. داستان ساده و دلنشین است و سعی نمیکند حرفهای دهنپُرکُن بزند. مانند دیالوگهایش که در عین شاعرانگی و قِصار بودن، شعاری نیستند. با این حال، فیلم پر از احساسات است و به لطف موسیقی فوق العاده اش وقتی به اوج میرسد میتواند احساسات مخاطب را کاملاً درگیر کند(لینک دانلود موسیق متن انیمیشن بُرج).
این یک انیمیشن سیاسی نیست
«بُرج» با وجود این که موضوعی به ظاهر سیاسی دارد اما بیشتر از آنکه به تاریخ جنگ و سرگذشت رهبران سیاسی بپردازد درباره زندگی انسانها و احساسات درونیِشان مثل نفرت، عشق، فداکاری و... است. «بُرج» زندگی انسانهایی را روایت میکند که حس دوری از وطن آنها را دچار عذابی بیپایان کرده و با این که بارها تحقیر شدهاند اما هنوز امیدوارند. دیدن این انیمیشن حتی برای کسانی که اصلا به مسئله فلسطین علاقهای ندارند هم به شدت توصیه میشود، چرا که «بُرج» از آن انیمیشنهایی است که پُر از حس زندگی است و به انسان امید و انگیزه میدهد.
در پایان پیشنهاد میکنم این مصاحبه ویدیویی از مَتس گرود که در مورد نحوه ساخت انیمیشن «بُرج» هست را با زیرنویس اختصاصی مجله دوبعدی ببینید.
لینک نسخه دوبله صدا و سیما انیمیشن «برج» (با سانسورهای متعدد و بی مورد)
لینک نسخه کامل زبان اصلی انیمیشن «بُرج» بدون سانسور
دوبُعدی، مجلهای درباره پویانمایی(انیمیشن)، پینما(کمیک) و چیزهای پیرامونش است. اگر این نوشته برایتان مفید بوده انتشارات ما را دنبال کنید. پانزدهم و سیام هر ماه، یک یادداشت جدید با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. اگر دوست دارید بیشتر با قصه ما آشنا شوید این مطلب برای شماست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بـیچـهـره بـخـنـد، بیصـدا اشـک بـریـز
مطلبی دیگر از این انتشارات
وقـتـی مـیـازاکـی مـوزیـکویـدیـو مـیسـازد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چـرا گـرافـیـکِ مـردِ عـنـکـبـوتـی درهـم و بـرهـم اسـت؟