علاقهمند به انیمیشن
چــرا پـونـیــو ایـن قـدر دوسـت داشـتـنـی اسـت؟
پونیو یکی از آن انیمیشن هایی است که فقط با دیدن یک فریمش، شما را جذب دنیای شاد و کودکانهٔ خودش میکند. فرقی هم ندارد که کودک باشید یا بزرگسال!
در واقع پونیو هم مثل بقیه کار های میازاکی از نظر بصری عالی و بی نقص است اما چیزی که آن را متمایز میکند رنگها و سبک بصری این انیمیشن است که به معنای واقعی کلمه کودکانه است. باید گفت این حس کودکانه بودن پونیو اصلا اتفاقی نیست. شاید برایتان جالب باشد که بدانید پونیو یکه نقطهٔ تحول در انیمیشنهای سینمایی میازاکی بود. در ادامه بخشی از مراحل ساخت انیمیشن پونیو را که برگرفته از مستند "PONYO is here" هست را می خوانید. ( می توانید این مستند جالب را از این لینک تماشا کنید)
در ماه آوریل سال 2006 درست زمانی که استدیو جیبلی در گیر و دار مراحل پایانی تولید حکایت دریای زمین (Tales from Earthsea) به کارگردانی پسر میازاکی یعنی گورو میازاکی بود، کمی آنطرفتر میازاکی در استدیوی شخصی خودش در حال تکمیل ایدهٔ پونیو بود.
میازاکی مثل روند همه فیلمهای خود در حال طراحی آزاد ایدههای داستانی پونیو بود. در واقع این شیوهٔ معروف میازاکی است که به جای این که داستان را بنویسد ابتدا ایدههای داستانی را نقاشی میکند و با اتصال این طرح ها داستان را کامل میکند. او دهها طرح از پونیو ، ستسوکه ، و فضاهای فیلم که همه با آبرنگ و به همان سبک خاصخودش طراحی کرده را به در و دیوار استدیو شخصی اش چسبانده است.
میازاکی نمیخواست چیزی شبیه به فیلمهای قبلیاش تولید کند. او به دنبال تجربهٔ تازه ای بود. کار های او از ابتدا به داشتن جزئیات زیاد معروف بود و این ویژگی در انیمیشن شهر اشباح به اوج رسید (برای مثال حتما سایه پردازی های دیوانهوار صورت شخصیت یوبابا را به یاد دارید). اما درست در مراحل ابتدایی پیشتولید پونیو بود که میازاکی به انگلستان سفر کرد و در این سفر همه چیز تغییر کرد . زمانی که او در حال بازدید از موزه هنر تِیت انگلستان بود چشمش به نقاشی اوفلیا (Ophelia 1851_1852) برخورد و از پرداخت جزئیاتش تحت تاثیر قرار گرفت. او خود میگوید:
«اون نقاشی منو شگفت زده کرد. احساس کردم کار ما در مقابل اون بیکیفته. بعد از اون کاملا روشن بود که دیگه نمیشه با سبک قبلی کارمون رو ادامه بدیم.»
میازاکی فهمیده بود که جزئیات نمیتواند از نظر بصری یک انیمیشن را به اثری متمایز تبدیل کند. او به دنبال یک سبک بصری ساده و خالص بود ، اما این سبک باید چگونه باشد؟
چندین ماه قبل از این، میازاکی با همکاری کاتسویا کوندو (Katsuya Kondo) فیلم کوتاه «به دنبال خانه»(Looking for a Home) را برای نمایش در موزهٔ جیبلی ساخته بود که تا حدی متفاوت با کارهای دیگر او بود. تجربهای که در آن شخصیتها با خطوط نرم و ساده کشیده شده و سایهها تا حد زیادی حذف شده بودند. همچنین متحرکسازی آن کاملا به صورت دستی بدون استفاده از عناصر رایانهای انجام گرفته بود. میازاکی و همکارش کوندو در ساخت پونیو از تجربههای این فیلم کوتاه استفاده کردند و تصمیم گرفتند در طراحیها از فرم های ساده استفاده کنند و همچنین به این نتیجه رسیدند که بخش گرافیک رایانهای (CG) را به کلی کنار بگذارند تا متحرکسازی پونیو کاملا به صورت دستی انجام شود. در واقع میازاکی قصد داشت به واسطه پونیو برتری های انیمیشن دستی را به نمایش بگذارد.
اما با این وجود میازاکی هنوز احساس میکرد از نظر بصری، نمیتواند چیز منحصربه فردی ارائه کند. او به تصویرسازیهای آزاد ادامه داد تا بالاخره طرحی کشید که نظرش را جلب کرد. یک نقاشی از پونیو که بر امواجی به شکل ماهی های غولپیکر ایستاده است. میازاکی خودش در مورد این طرح می گوید:
«جوهره کل فیلم من در این طرح نهفته است»
او برای کشیدن این طرح برای اولین بار از پاستل استفاده کرد تا بتواند از رنگهای زندهتر و پرفامتری نسبت به آبرنگ استفاده کند که به دنیای کودکانهٔ فیلم نزدیکتر باشد. اما او از هیچ سایه و سایهروشنی استفاده نکرد تا سادگی را حفظ کند. این تکنیک در طرح های بعدی نیز ادامه پیدا کرد.
رنگ در کار های میازاکی همیشه نقطه قوت بوده اما میازاکی برای پالت رنگی پونیو بیشترین وسواس را به خرج داد تا جایی که حتی کل استوریبورد را به صورت رنگآمیزی شده طراحی کرد که درک فضای رنگی انیمیشن را برای بقیهٔ عوامل راحتتر کند.
این تغییرات در سبک بصری بر روی پسزمینه ها نیز اثرگذار بود. نوبرو یوشیدا(Noboru Yoshida)، سرپرست تیم پسزمینه بر خلاف روند معمول که طرح های پس زمینه را با گواش روی مقوا نقاشی میکرد این بار برای پرداخت پسزمنیههایش از مداد رنگی های پاستلی استفاده کرد. او همچنین تیم پس زمینه را از به کار بردن خطکش منع کرد تا همه خطوط در پونیو حالت خمیدگی و دستی بودن را حفظ کند و این تا حدی هم از خشک و جدی شدن تصاویر جلوگیری میکرد.
سرانجام با تمام سختگیری ها در جولای ۲۰۰۸ پونیو بر روی پرده سینما به نمایش درآمد و مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. شاید اصلی ترین دلیل جذابیت پونیو و یا هر انیمیشن دیگری داستان و روایت داستانی آن باشد اما کیفیت سبک بصری و هماهنگی آن با داستان میتواند نقش کلیدی در ماندگار شدن یک اثر انیمیشنی داشته باشد. میازاکی در این زمینه بسیار وسواسی و سختگیرانه عمل کرد. و شاید بتوان پونیو را منحصربفرد ترین اثر میازاکی دانست.
در پایان پیشنهاد میکنم تیتراژ آغازین پونیو را تماشا کنید.یک تیتراژ زیبا که میازاکی و کارگردان هنری اش نوبرو یوشیدا دقت زیادی در انتخاب رنگ ها و ترکیب بندی هایش به خرج داده اند.
در صورت علاقه میتوانید از طریق این لینک تصاویر بیشتری از کانسپ ها و طرح های اولیه پونیو را ببینید.
مجله دوبعدی رسانه ای درباره پویانمایی(انیمیشن)، پینما(کمیک) و چیزهای پیرامونش است. اگر این نوشته برایتان مفید بوده با بازخوردتان از ما حمایت کنید. هر شنبه یک محتوای جدید با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. اگر دوست دارید بیشتر با قصه ما آشنا شوید این مطلب برای شماست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
رازِ جـاودانـگی «تَـن تَـن» چـیـسـت؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
داسـتـان سـاخـت اوّلـیـن انـیـمـیـشـن سـهبُـعـدی دنـیـا
مطلبی دیگر از این انتشارات
وقـتـی نـقّـاشـیهـای پـیـکـاسـو مـتـحّـرک مـیشـونـد!