علاقهمند به انیمیشن
چـگـونـه «آکـیـرا» دنـیـای اَنـیـمـه را مـتـحـوّل کـرد؟
وقتی صحبت از «انیمه» به میان میآید اولین تصویری که در ذهن، شکل میگیرد شخصیتهای فانتزی با چشمان درشت و چهرههای معصومانه است که اغلب برای مخاطبان کودک و نوجوان طراحی شدهاند. اما جالب است بدانید که سینمای انیمه یک روی دیگر هم دارد که اتفاقا در دنیای سینما شناخته شدهتر است. آثاری مثل «روح در کالبد»، «مدفن کرمهای شبتاب»، «آبیِ خالص» یا حتی «شاهزاده مونونوکه»، مثالهایی از برترین انیمههای سینمایی تاریخاند که مخاطبشان بزرگسالان بودهاند. اما منتقدان تاثیرگذارترین انیمهای که برای بزرگسالان ساخته شده را، «آکیرا» ساخته کاتسوهیرو اوتومو/Katsuhiro Otomo میدادند.
این فیلم، به واسطه جذابیتهای روایی و تصویریش یکی از ماندگارترین انیمیشنهای تاریخ و یکی از نمادهای ژانر آخرالزمانی است. امروز در جدیدترین یادداشت مجله دوبعدی میخواهیم کمی راجع به نحوه ساخت «آکیرا» صحبت کنیم.
تریلر «آکیرا/1988»:
همه چیز از مانگا شروع شد
کاتسوهیرو اوتومو اگرچه در دنیا بیشتر به عنوان یک کارگردان انیمیشن شناخته شده اما درواقع او پیش از اینکه سازنده انیمیشن باشد، یک طراح مانگای حرفه بودهاست. بله، آکیرا هم مثل اکثر انیمهها در واقع از عالم مانگا شروع شده است.
مانگای آکیرا اولین بار در سال 1982 در مجله یانگ منتشر شد و در مدت کمی به شهرت رسید. انتشار این مانگا هشت سال ادامه داشت و شامل بیش از 2000 صفحه مانگا بود که بعدا در قالب 6 جدل کتاب به چاپ رسید.
مانگای «آکیرا» یکی از متفاوتترین و در عین حال جذابترین مانگاهایی است که تابهحال خواندهام. این اثر همه عناصری که یک علاقهمند به ژانر آخرالزمانی یا علمی-تخیلی انتظار دارد را برآورده میکند. آکیرا داستان جذابی دارد اما چیزی که باعث تمایزش شده نه داستان، بلکه توان «اوتومو» در خلق یک فضای الهامبخش و خاص آخرالزمانی است. او در طراحی جزئیات محیط و شخصیتها وسواس زیادی به خرج میدهد و سبک طراحیاش برخلاف بیشتر مانگاها، واقعگرایانه است.
اما شاید مهمترین ویژگی بصری مانگای آکیرا روایت روان و ریتم تند آن است. قاببندیهای اوتومو بیشتر از آنکه شبیه مانگاهای دیگر باشد شبیه به قاببندیهای سینمایی است و این مسأله در آن زمان تازگی داشت.
[ریتم مانگاهای اوتومو] با ریتم معمولی مانگاهای ژاپنی متفاوت بود و بیشتر، شبیه چیزی بود که [در آثارِ] «استنلی کوبریک» یا «سَم پِکینپا» دیده میشد."
نائوکی اوروساوا / طراح افسانهای مانگا
موفقیت مانگای آکیرا باعث شد اوتومو پیشنهاد ساخت یک سریال انیمه بر اساس کتابش را دریافت کند. اما او هیچ علاقهای نداشت که یک مجمموعه تلوزیونی از آکیرا ساخته شود، چون میدانست بودجههای محدود استودیوهای انیمه و صفحه کوچک و بیکیفیت تلویزیون در دهه 80 نمیتواند دنیای الهامبخش و پرجزئیات آکیرا را به تصویر بکشد.
مدتی بعد، زمانی که او همچنان مشغول طراحی مانگای آکیرا بود پیشنهاد دیگری دریافت کرد. پیشنهادی برای ساخت یک انیمیشن بلند سینمایی، آن هم به کارگردانی خودش. این برای اوتومو ایدهآل بود، چون پرده بزرگ سینما بهترین جایی بود که او میتوانست اتمسفر بینظیر اثرش را با تمام جزئیات به تصویر بکشد.
دنیای آکیرا آنقدر جذاب بود که تهیه کنندگان فیلم دست به ریسک بزرگی زدند. آنها برای ساخت آکیرا یک بودجه ده میلیون دلاری تعیین کردند. بودجهای که بالاترین رقم برای ساخت یک انیمه تا آن زمان به حساب میآمد(اکثر انیمههای سینمایی با حدود یک میلیون دلار ساخته میشدند!).این بودجه دست اوتومو را برای ساخت یک انیمیشن با کیفیت باز گذاشت.
انیمه با طعم مانگا
اولین مرحله تولید هر انیمیشنی استوریبورد است. طراحی استوریبورد در ساخت انیمههای سینمایی معمولا برعهده کارگردانهاست. وقتی اوتومو طراحی استوریبورد آکیرا را شروع کرد، مانگای آکیرا هنوز در حال انتشار بود و اوتومو باید همزمان با طراحی استوریبورد فیلم، هر دو هفته یک ایپزود جدید از مانگا را هم طراحی میکرد! او به گفته خودش یک هفته روی مانگا و یک هفته روی استوریبورد فیلم کار میکرد.
اوتومو در فن کارگردانی و روایت بهشدت تحت تأثیر میازاکی بود. او حتی سعی کرد برای یادگیری استوریبورد، یک نسخه از استوریبوردهای میازاکی را بدست آورد اما در آن زمان این امکان وجود نداشت. بهخاطر همین او نوار ویدیوی انیمشنهای میازاکی را بارها و بارها تماشا میکرد و به نوعی با روش مهندس معکوس شیوه تدوین و کارگردانی انیمیشن را آموخت.
اوتومو درنهایت 738 صفحه استوریبورد را به این شکل طراحی کرد که بسیار بیشتر از تعداد صفحات یک استوری بورد رایج بود. بهخاطر همین بسیاری از پلانهای استوریبورد هیچ وقت ساخته نشدند. او خودش در مصاحبهای درباره استوریبورد آکیرا نکات جالبی را میگوید:
"تمام قسمتهایی که دوست داشتم در فیلم بیاید را در استوریبورد طراحی کردم، اما بعد، خیلی از آنها را که ضروری نبود حذف کردم، بههمینخاطر طراحی استوریبورد زمانی زیادی بُرد. این مرحله[استوری بورد] سخت ترین بخش انیمیشن است. در واقع شما باید [کل] انیمیشن را در این بخش به تصویر بکشید. چون مانند فیلم زنده بعداً نمیتوانید آن را تدوین کنید. البته در انیمیشن هم تدوین هست اما عمدتاً برای حذف قسمتهایی است که اضافهگویی دارد. روند فیلم تقریباً در مرحله استوریبورد بسته میشود."
انیمه با چاشنی آمریکایی
اوتومو از دنیای مانگا به صنعت انیمه آمده بود. جایی که فریمها در آن ثابت است. او قبلاً برای ساخت انیمه کوتاه «توقف عملیات»، برای اولین بار سعی کرد قواعد متحرکسازی را بیاموزد. اما بر خلاف اغلب انیماتورهای ژاپنی برای آموزش متحرکسازی، از منابع و کتابهای دیزنی استفاده کرد. بههمین خاطر آکیرا جزو معدود انیمههایی است که رگههای از متحرکسازی غربی در آن دیده میشود. برای مثال یکی از سنت شکنیهای آکیرا، همخوانی لب شخصیتها با دیالوگ(یا همان لیپ سینک) است.
در انیمیشن های آمریکایی، دوبله همیشه قبل از متحرکسازی ضبط میشود و انیماتورها لبها (و حتی حرکات بدن) را بر اساس صدای بازیگران متحرک میکنند. به همین خاطر دیالوگها با دهان شخصیتها هماهنگ است. اما برعکس درانیمهها بخاطر محدودیت بودجه همیشه دوبله بعد از اتمام مراحل ساخت انجام میشود(در ایران هم انیمیشنها تقریبا به همین شیوه انجام میشود) و به همین خاطر هیچوقت دیالوگها با لب شخصیتها هماهنگ نیست.
یکی دیگر از تمایزهای آکیرا که وامدار سبک آمریکایی است، فریمرِیت بالا و حرکات نرم است. چیزی که در انیمههای ژاپنی به ندرت وجود دارد.
«توکیوی نو»، هنر خلق یک ویرانشهر
همه داستان آکیرا در شهری به نام توکیوی نو[نئوتوکیو] روایت میشود. شهری خیالی که بر روی ویرانههای توکیوی بعد از جنگ جهانی سوم ساخته شده است. نئوتوکیو در عین مدرن بودن دچار آشفتگی و فروپاشی است.
پس زمینههای آکیرا به طرز خیرهکنندهای پرجزئیات است. وقتی اوتومو برای اولین بار نمونهای از پسزمینهی مد نظرش را به طراح پسزمینهاش نشان داد، او به اوتومو گفت که این کار غیر ممکن است!
اما اوتومو اصلاً نمیخواست تصاویر توکیوی نو مانند انیمههای دیگر، فانتزی وساده به نظر برسد. او میخواست مکانها حسی واقعی و متفاوت به مخاطب منتقل کند. در تصاویر پسزمینه آکیرا حتی یک زباله کوچک در گوشه پیادهرو به دقت پرداخت شدهاست. البته با وجود جزئیات واقعگرایانه، پسزمینه های آکیرا از نظر ترکیب رنگ، اصلاً واقعی نیستند. رنگها در آکیرا مانند نقاشیهای مدرن بسیار غلیظ و پرکُنتراست است. همین هم باعث شده ضای فیلم، حالتی سورئالیستی داشته باشد.
یک موسیقی آخرالزمانی
شاید آکیرا بدون موسیقی متن بی نظیرش هیچگاه نمیتوانست به چنین اثر ماندگاری تبدیل شود. موسیقی متن و صداگذاری آکیرا بدون اغراق چیزی در حد بهترینهای سینمای جهان است.
اوتومو برای ساخت موسیقی آکیرا سراغ یکی از حرفهایترین و در عین حال خاصترین گروههای موسیقی ژاپنی یعنی گروه گاینو یاماشیروگونی/Geinoh Yamashirogumi رفت. این گروه به دلیل ادغام سبکهای سنتی از سراسر جهان و تلفیق آن با صداهای دیجیتال شهرت دارد.
وقتی اوتومو رهبر این گروه سوتومو اوهاشی/Tsutomu Ōhashi را به عنوان آهنگساز آکیرا انتخاب کرد، از او خواست که موسیقی را با تلفیق دو موضوع بسازد: مرثیه و جشن!
اوهاشی برای ساخت موسیقی آکیرا از ترکیب سازهای سنتی شرقی و صداهای دیجتال استفاده کرد که به طرز درخشانی حس آخرالزمانی نئوتوکیو را به مخاطب منتقل میکند.
در انیمه آکیرا چندین سکانس وجود دارد که از نظر ترکیب موسیقی و تصویر یک شاهکار به حساب می آید مانند کابوس تتسوئو یا سکانس آغازین فیلم که در اینجا میتواند آن را ببینید:
میراث آکیرا
حتی اگر آکیرا را به عنوان یکی از بهترین انیمههای تاریخ قبول نداشته باشیم نمیتوانیم تاثیر عمیقش را بر صنعت انیمه انکار کنیم. فضاسازی، طراحی بصری، و نوع روایت آکیرا تأثیر زیادی بر روی انیمههای بزرگسال پس از خودش گذاشت. اثری که آن را میتوان به وضوح در آثاری مثل کابویبیباپ، روح در کالبد یا اِونجلیون مشاهده کرد.
تأثیر آکیرا حتی فراتر از صنعت انیمه بود. سینماگران بزرگی در دنیا مثل جیمز کامرون، گیلِرمو دِل تورو، واچوفسکیها یا برادران دافِر همگی از آکیرا به عنوان منبع الهام آثار خود نام بردهاند. آکیرا به خاطر نوع قاببندی، تدوین و کارگردانی خاصش در سینما هم به اثری ارزشمند تبدیل شد و هنوز در بسیاری از فیلمها از آن الگوبرداری میشود.
یکی از صحنههایی که به خاطر قاب بندی و نمای خاصش بسیار معروف شد، نمای تِیکآف موتور «کانِدا»(شخصیت اصلی) روی زمین است که به «AKIRA Slide» معروف است. این صحنه در بسیاری از فیلمها و انیمیشنها و بازیها به نشانه ادای احترام عیناً تکرار شده است:
در پایان پیشنهاد میکنم مستند زیر را که در مورد مراحل ساخت آکیرا است تماشا کنید:
دوبُعدی، مجلهای درباره پویانمایی(انیمیشن)، پینما(کمیک) و چیزهای پیرامونش است. اگر این نوشته برایتان مفید بوده انتشارات ما را دنبال کنید. پانزدهم و سیام هر ماه، یک یادداشت جدید با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. اگر دوست دارید بیشتر با قصه ما آشنا شوید این مطلب برای شماست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چـرا پـلـنـگ صـورتـی سـیـگـار مـیکـشـیـد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
مـجـلـه دوبُـعـدی ادامـه دارد...
مطلبی دیگر از این انتشارات
وقـتـی مـیـازاکـی مـوزیـکویـدیـو مـیسـازد!