در جستجوی هنر درست پرسیدن
چگونه بالا سرِ سطلِ زباله در فکر فرو برویم؟
من هر روز وقتی قهوهام را درست میکنم، درست آن لحظه که تفالهقهوه بهدست بالای سرِ سطلِ زباله ایستادهام شروع میکنم به اینپاآنپا کردن و از خودم میپرسم: «آیا تفاله قهوه واقعاً زباله است؟»
وقتهایی که بیحوصلهام، سرانجام پایم را روی پدال سطلِ زباله فشار میدهم و تفاله را پرت میکنم داخلِ آن، اما همین که چرخ میزنم تا بروم سراغِ نوشیدنِ قهوهام دچارِ عذابِوجدانِ ملایمی میشوم. چیزی درونم میگوید که تفالۀ قهوه زباله نیست. وقتهایی که سرحالترم تفالههایم را در یک سطل کوچک که قبلاً سطلِ ماست بوده جمع میکنم و بعد در کیسه میریزم، درنهایت کیسهها تلنبار میشوند روی هم، و چشمام که بهشان میافتد به خودم میگویم: «تو هم که فقط آشغال جمع میکنی!»
روز سیزدهبهدر بود که تصمیم گرفتم دراینزمینه حسابِ کار را با خودم یکسَره کنم: یا ازاینبهبعد بدونِ عذابِوجدان تفالهقهوههایم را بریزم در سطلِ زباله یا یک راه برای بازیافت آن پیدا کنم.
این شد که رفتم در گوگل جستجویش کردم و دیدم بله! تفالۀ قهوه بهخاطرِ اینکه سرشار از موادِ معدنیِ مناسب برای رشد گیاهان است میتواند یک کودِ مغذی برای آنها باشد. حاویِ نیتروژن، کلسیم، پتاسیم، آهن، فسفر، منیزیم و کروم است. تازه! فلزهای سختی که خاک را آلوده میکنند را جذب میکند. حتی میتوان با آن کمپوست درست کرد. پس تصمیم گرفتم که تفالهقهوههایم را بدونِ عذابِوجدان تبدیل به کمپوست بکنم.
حالا سوالام این بود که چطور میشود در خانه کمپوست درست کرد. بعد از کمی جستجو در سایتهای DIY دست و آستین را بالا زدم و رفتم در انباری یک سطلِ دربدار پیدا کردم:
دریل را هم آوردم تا روی دربِ سطل را سوراخسوراخ کنم. شاید پرسید سوراخکردنِ سطل به چه درد میخورد؟ چیزهایی که در سطل میریزیم برای تجزیهشدن به هوا نیاز دارند، بنابراین مهم است که هوا بتواند وارد سطلِ کمپوستمان بشود. من 20 سوراخ در دربِ سطل ایجاد کردم. اگر دریل ندارید میتوانید از میخِ داغ برای سوراخکردن استفاده کنید.
بعد رفتم یک تکه تورِ مژگان پیدا کردم با چسب یک دو سه برگشتم. چرا؟ چون این سوراخهایی که ایجاد کردیم میتواند محل رفتوآمد حشرات بشود و این موضوع که به محتویاتِ سطلِ کمپوستمان که داخلِ آشپزخانه است حشره بیفتد اصلاً خوشایند نیست. پس با چسباندنِ یک تکه تور پشتِ دربِ سطل این مسئله را حل میکنیم.
حالا دیگر سطلِ کمپوستمان آماده است. سوال بعدی این است که در آن چه بریزیم و چه نریزیم؟ بهتر است کفِ آن کمی خاکِبرگ بریزیم:
و بعد کمی روزنامۀ پارهپاره یا برگِ خشک:
این شد یک بسترِ خوب برای آشغالهای دوستداشتنی. برمیگردیم به آشپزخانه که ازاینبهبعد در آنجا یک سطلِ زباله داریم و یک سطلِ کمپوست. هر وقت زباله به دست رفتیم سمت سطلها یک لحظه تأمل میکنیم تا ببینیم آنچه درصدد دور ریختنِ آن هستیم بهتر است در کدام سطل بریزیم. یک راهنمایی کوچک: لبنیات، گوشت، چربی، استخوان و چیزهایی از این قسم را در سطلِ کمپوست نریزید. چرا؟ چون بعد از مدتِ کوتاهی بوی مشمئزکنندهاش بلند میشود. اما مثلاً پوست تخممرغ خوب است! آن را در سطل کمپوست بریزید. تفالۀ قهوه هم که تاجِ سرِ سطلِ کمپوستمان است و عامل بهوجودآمدنِ آن.
آشغالسبزی و پوستِمیوه هم خوب است، البته به شرطی که کمی خُرد شده باشد. من یک تختهکار و چاقو گذاشتهام دمِدست مخصوصِ خُردکردنِ اینجور چیزها.
بنده حتی از خیرِ پوستِ بادمجانِ کبابی و پوستِ نخودِ پخته هم نگذشتم!
یادتان باشد که هر از چندی محتویاتِ سطل را هَم بزنید. بدینترتیب هم به همه جای آن هوا میرسد هم ترکیبِ آن همگنتر میشود.
حواستان باشد که هر وقت کارتان با سطلِ کمپوست تمام شد دربِ آن را بگذارید تا حشرات فرصت نکنند واردِ آن شوند.
الان یک هفته است که ما در خانهمان سطلِ کمپوست داریم و چند اتفاقِ جالب افتاده است:
- همۀ اعضای خانواده وقتی میوهشان را خوردند ذوق دارند بروند سرِ تختهکار و پوستِ میوههایشان را تکهتکه کنند.
- هر وقت میروند چیزی را بریزند در سطلِ زباله کمی فکر میکنند و بعد داد میکشند: پوستِ گردو را در کدام بریزم؟ تفاله چایی هم کمپوست میشود؟ این تفاله هویجهای آبمیوهگیری را بریزم توی سطل کمپوست اشکالی ندارد؟
- شبها وقتی صدای ماشینهای شهرداری میآید، مادرم میگوید سطلِ کمپوست پر شده ولی زباله آنقدری نداریم که ببرید سر کوچه.
- الان چند شب است که داریم به این فکر میکنیم که گوشۀ حیاط یک بشکۀ خالی بگذاریم که سطلِ کمپوستمان را هر وقت پر شد ببریم در آن خالی کنیم.
- حتی به این فکر کردهایم که باز هم از این سطلها درست کنیم و به همسایههای ساختمانمان هدیه بدهیم تا ایشان هم در تولید کمپوست بیشتر و زبالۀ کمتر مشارکت کنند.
نکتۀ آخر: فرایند تجزیه حدود دو ماه طول میکشد.
اگر اهلِ قهوه هستید، میتوانید از وبسایتِ قهوۀ درست بازدید کنید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
قهوۀ من کدام است؟ عربیکا یا ربوستا؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا آدمها واقعاً طعمِ قهوه را دوست دارند یا صرفاً آن را تحمل میکنند؟
بر اساس علایق شما
ویرگولاوا! (از حرفایی که تو دلت پنهونه میترسم!)