اهمیت هوش مالی در کسب‌وکار

پیتر دراکر در کتاب «روش مدیریت» مزایای هوش مالی را اینگونه توصیف می‌کند: «اگر همه افراد معنی اعداد و اهداف کلی سازمان را بدانند در نتیجه به‌گونه‌ای عمل خواهند کرد که منجر به بهبود وضعیت مالی و اتخاذ تصمیم‌های تجاری بهتر خواهد شد.»

هوش مالی برای بقای همه افراد بسیار حیاتی است، به‌ویژه در این عصر مخرب! بارها این عبارت را را می‌شنویم اما به نظر می‌رسد بسیاری از مردم معنی آن را نمی‌دانند. جهل ما منجر می‌شود انسان را از به دست آوردن دانش مورد نیاز در مورد آن باز دارد. به طور معمول اکثر افراد با خرج کردن پول کاملا آشنا هستند، بنابراین مسائل مربوط به پول برای همه افراد، خانواده‌ها و مشاغل (بزرگ یا کوچک) از اهمیت مهمی برخوردار خواهد بود.

هوش مالی در تمام زمینه‌های کسب‌و‌کار مورد نیاز است. اکثر تصمیمات اتخاذ شده توسط مدیران در واقع تصمیمات مالی هستند. مدیر فروش باید در مورد مسائل مالی آگاهی داشته باشد تا بتواند در مورد تخفیف‌ها، شرایط اعتبار و غیره تصمیم‌گیری کند. تصمیم‌گیری در مورد سطوح موجودی که باید توسط مدیر فروشگاه حفظ شود، یک تصمیم مالی است. مدیر بازاریابی برای تصمیم‌گیری در مورد کمپین‌های بازاریابی باید از سودآوری محصول اطلاع داشته باشد. تصمیم‌گیری منابع انسانی در مورد نوع افراد برای استخدام بر اساس اولویت‌های تجاری نیز یک تصمیم مالی است.

با همین مقدمه به تشریح اهمیت هوش مالی در کسب‌وکار خواهیم پرداخت.

هوش مالی در کسب‌وکار

در دنیای مدرن، تجارت جهانی و رقابتی برای شرکت‌ها بسیار مهم است که از موفقیت مالی برخوردار شوند. این موفقیت مالی را می‌توان از طریق نظم مالی، تعیین هدف و بررسی‌های دوره‌ای به دست آورد. شرکت‌هایی که از موفقیت مالی برخوردار بوده‌اند، مشاهده می‌شود که اعتماد در میان کارکنان افزایش یافته است.

هوش مالی ترکیبی از هنر و همچنین علم است. اطلاعات مالی در مورد توانمندسازی کارکنان با دانش پایه مالی صحبت می‌کند تا بتوانند تصمیم درست در کسب‌وکار بگیرند. هوش مالی مجموعه مهارتی است که هر مدیر ارشد باید داشته باشد. اطلاعات مالی به سوال درست کارمندان برای تصمیم گیری تجاری کمک می‌کند.

«هوش مالی برای کسب‌وکار، درک چگونگی اندازه‌گیری موفقیت مالی و تأثیر آن بر عملکرد شرکت است»

اجزای هوش مالی در کسب‌و‌کار

هوش مالی مجموعه مهارتی است که از چهار شایستگی زیر تشکیل شده است. درک مبانی، درک هنر، درک تحلیل و درک تصویر بزرگ. برای موفقیت کامل هوش مالی، تمام چهار شایستگی باید به کار گرفته و اجرا شوند. دانش مالی زبان تجاری است که در همه سازمان‌ها به رسمیت شناخته شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین، مخرج مشترکی است که همه سازمان‌ها بر اساس آن اندازه‌گیری می‌شوند.

درک مبانی

سازمان باید مبنایی قوی برای مدیران غیرمالی خود بنا کند تا مفهوم مالی را درک کنند. این بنیاد نیاز به درک اساسی از صورت سود و زیان، جریان نقدی و ترازنامه دارد. مدیران غیر مالی نباید هنگام ارائه مجموعه‌ای از اعداد گیج شوند. هدف از هوش مالی این است که اطمینان حاصل شود که وقتی اعدادی به مدیران غیرمالی ارائه می‌شود، باید به اندازه کافی صلاحیت داشته باشند تا از آنها به‌صورت منطقی در کسب‌وکار استفاده کنند.

درک هنر

امور مالی و همچنین حسابداری، علم و هنر محسوب می‌شود. هر دو رشته سعی می‌کنند آنچه را که همیشه نمی‌توان به‌عنوان اعداد نشان داد، کمی کنند. این کمی‌سازی مفهوم مبتنی بر قواعد، مفروضات و اصول است. مدیران غیرمالی باید بتوانند این هنر/علم را در سناریوها به کار ببرند و از آن‌ها منطق مالی بسازند. با انجام این کار، آن‌ها برای هر سناریو چالش‌برانگیز آماده می‌شوند.

درک تحلیل

هنگامی که یک ایده مرتبط با امور مالی فرمول‌سازی و سپس تصویرسازی می‌شود، اعداد ارائه شده به مدیران غیرمالی را می‌توان بهتر درک کرد، سوالات درستی پرسید و تجزیه و تحلیل بیشتری در مورد آن انجام داد. هوش مالی، مدیران را مجهز می‌کند تا تحلیل‌های مختلف را درک کنند. این درک جدید به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه و حساب‌شده‌ای بگیرند.

درک تصویر بزرگ

مشاهده شده است که اعداد مالی به تنهایی داستان کاملی را در مورد آنچه در سازمان اتفاق می‌افتد بیان نمی‌کند. یک نتیجه یا تجزیه و تحلیل مالی باید از سطح بالا یا دیدگاه وسیع‌تر درک شود و همچنین باید با توجه به محیط کلان که شرکت تحت آن فعالیت می‌کند، تجزیه و تحلیل شود. تصمیم‌گیرندگان باید بتوانند معنی اعداد را در شرایط اقتصادی، رقبا، مقررات حاکمیتی و نیازهای متغیر مشتریان درک کنند.

جمع‌بندی

امروزه دانش مالی مهم‌ترین ثروتی است که افراد می‌تواند داشته باشند. هوش مالی بیشتر به افراد کمک می‌کند تا به آگاهی بهتری در استفاده از پول و اتخاذ تصمیمات اثر‌گذار هم در زندگی فردی و هم در کسب‌و‌کار داشته‌باشند. این درک بهتر کمک می‌کند که بدانند در جست‌وجوی چه چیزی هستند، سازمان در تلاش برای دستیابی به چه چیزی است و چگونه بر نتایج تاثیر می‌گذارند. بنابراین، اعتماد افزایش می‌یابد و منجر به بهبود نتایج مالی می‌شود.

درک مفاهیم مالی و صلاحیت هوش مالی اولین گام در دستیابی به دانش مالی گسترده‌تر است. سازمان باید مدیران و افراد تاثیرگذار را آماده کند تا فراتر از اعداد مالی با نگاهی تحلیلی نگاه کنند و تصمیمات آگاهانه بگیرند.

منبع:

www.managementstudyguide.com