معاون مشارکتها و سرمایهگذاریهای داتین و علاقهمند به اشتراکگذاری دانشی که در اثر تجربهام کسبکردهام
بیگبنگ، انتخابی آسان در عین سختی یا انتخابی سخت در عین آسانی
در عصری که آن را عصر تکنولوژی میدانیم، بهروزرسانی سیستمهایی که با آنها سروکار داریم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تقریباً کمتر کسبوکاری است که این مهم را سرلوحه برنامههای خود قرار ندهد و برنامههایی برای بهروزرسانی و ارتقاء سرویسها و خدمات خود نداشته باشد. وقتی صحبت از بهروزرسانی سرویسهای مختلف است، یکی از روشهایی که در دنیای امروز کاربرد دارد، مهاجرت از سامانهای به سامانه دیگر و بهروز خواهد بود.
یک کسبوکار از بخشهای مختلفی که شامل سامانهها و دادههای مختلف میشود، تشکیل شده است. وقتی صحبت از مهاجرت کسبوکار میشود، منظور جابجایی سامانهها و دادههای کسبوکاری است. با این وجود عموماً با شنیدن کلمه مهاجرت کسبوکار، در تصور عمومی تنها مهاجرت دادهها تداعی میشود. مهاجرت دادهها از زیرساخت قدیمی، به زیرساخت جدید. اما در واقع کلمه مهاجرت بزرگتر از تنها جابجایی و انتقال دادهها بوده و مفهوم آن، مهاجرت دادهها، سامانهها و ابزارهای کسبوکار به سامانه جدید است.
مهاجرت سامانه به این مفهوم است که سامانه جدید لازم است در تمام نقاط نهایی (End Point) در دسترس قرار بگیرد و به زبان سادهتر در حوزه بانکی، لازم است سامانه جدید در تمام شعب بانکی در دسترس باشد و به بهرهبرداری برسد. البته که مهاجرت داده، یکی از اصلیترین و مهمترین بخشهای یک مهاجرت محسوب میشود، اما با این وجود در یک مهاجرت کامل نباید از مهاجرت سامانهها غافل شد.
مهاجرت سامانههای بانکی دو نوع دارند که یکی از آنها روزآمدسازی سامانهها (مدرنسازی) و دیگری ادغام (Merge & Acquisition) است. آنچه عموماً در سامانههای بانکی اتفاق میافتد، نوع اول یعنی مدرنسازی سامانهها است اما درباره پروژه مهاجرت بانک سپه، هردو نوع مهاجرت روزآمدسازی و ادغام بهصورت متوالی اتفاق افتاده است.
انجام مهاجرت سامانههای بانکی به دو روش تدریجی (Phased/Incremental) یا یکباره (Big Bang) اتفاق میافتد که در ادامه با چالشها و مزایای مهاجرت بیگبنگ و برخی تفاوتهای آن با روش تدریجی بیشتر آشنا میشویم.
از نام این دو روش، مشخص است که در روش تدریجی همه موارد بهآهستگی و پله به پله و در روش یکباره، همهچیز به صورت ناگهانی به سامانه جدید انتقال داده میشود.
در سیستم بانکداری قدیمی، همه سرویسها، دادهها، محصولات و اطلاعات بانکی متمرکز نبوده است. اگر بهخاطر بیاورید، در گذشته نمیتوانستیم از یک شعبه متفاوت از جایی که حساب بانکیمان را باز کردیم، تراکنشهای مالی انجام دهیم چراکه برخی سامانهها شعبهمحور بودند و اطلاعات ما تنها در همان شعبه مبداء وجود داشت. شعبهمحور بودن سامانههای یک بانک به این معناست که شعبههای آن مجموعه از یکدیگر مستقل هستند و برای تعریف یک محصول برای آن بانک، باید محصول را در تک تک شعبهها تعریف کرد.
زمانی که قرار است مهاجرت به روش تدریحی صورت بگیرد، بسته به نوع و معماری سامانه قبلی، شرایط محیطی، استراتژیهای کارفرما یا میزان ریسک موجود، یکی از روشهای شعبهمحور، محصول محور یا ترکیبی از هردو انتخاب میشود و به مرحله اجرا درمیآید. اگر قرار به مهاجرت محصولمحور باشد، بهطور مثال اول سپردههای قرضالحسنه به سامانه جدید مهاجرت داده میشوند، سپس سپردههای کوتاهمدت و به همین ترتیب، یکی یکی محصولات وارد سامانه جدید میشوند. در مدل شعبهمحور، این فرایند از یک شعبه آغاز میشود و مهاجرت داده، شعبه به شعبه پیش میرود.
در روش یکباره یا همان بیگبنگ، کل دادههای موجود یا دادههای یک حوزه خاص را بهطور ناگهانی و یکباره از سامانه قدیم به سامانه جدید منتقل میشود. در این روش از مهاجرت، بهطور مثال تا پنجشنبه سیستم قدیمی در حال کار بوده و با مهاجرت تمامی دادهها بهصورت ناگهانی، از شنبه صبح سیستم جدید در دسترس قرار میگیرد.
پیش از آنکه درباره چالشها و مزایای این دو روش مهاجرتی صحبت کنیم، یک مثال میتواند موضوع را سادهتر کند. تصور کنید یک گوشی تلفن همراه جدید خریدهاید و قرار است اطلاعات دستگاه قدیمیتان را به دستگاه جدید انتقال دهید. یک راهکار انتقال ناگهانی تمام دادهها است و راهکار دیگر، جابجایی مرحله به مرحله اطلاعات موجود است. حال تصور کنید قرار است این دستگاهها و اطلاعات را تحویل شخص دیگری بدهید، اگر روش تدریجی مهاجرت را انتخاب کرده باشید، لازم است استفاده از هر دو دستگاه و محل قرارگیری اطلاعات بهروز را به آن فرد نیز آموزش دهید.
این موضوع در مهاجرت تدریجی نیز وجود دارد و بههمین دلیل، یکی از بزرگترین مزیتهای مهاجرت بیگبنگ، عدم نیاز بهروز و سینک نگهداشتن (Sync) اطلاعات میان دو سامانه است. اما در حالت تدریجی، به دلیل آنکه سامانه قدیمی و جدید بهصورت موازی در حال کار کردن هستند، لازم است اطلاعات میان دو سامانه باهم سینک شده باشند. در این شرایط یکی از سامانههای قدیمی یا جدید به عنوان مبدا قرار میگیرد و سامانه دیگر، دادهها را از آن دریافت میکند. این موضوع باعث میشود در روش بیگبنگ، برای ایجاد ارتباط میان دو سامانه، نیازی به آمادهسازی ماژولهای ارتباطی وجود نداشته باشد و پیچیدگیهای آموزش کاربران نیز کمتر شود.
مثال دستگاه تلفن همراه جدید را بهخاطر آورید و تصور کنید دستگاه قدیمی سیستمعامل مبتنی بر اندروید دارد و دستگاه جدید، یک دستگاه دارای سیستمعامل iOS است. در این شرایط که احتمالاً تمامی اپلیکیشنهای موجود روی اندروید را نمیتوانید روی iOS پیدا کنید، انتقال اطلاعات میتواند تبدیل به یک چالش شود.
در مهاجرت به روش بیگبنگ، لازم است تمام اطلاعات موجود را در یک لحظه، همراه با بهروزرسانی نرمافزارها از یک دستگاه به دستگاهی دیگر منتقل کنیم و در واقع، از فردای روزی که دستگاه جدید را استفاده میکنیم، همه اطلاعات آنجا موجود است. اما روش تدریجی به ما این فرصت را میدهد که اول بین نرمافزارهای مشابه هردو دستگاه، انتقال اطلاعات انجام دهیم و پس از اتمام این بخش، به سراغ نرمافزارهایی برویم که نسخه مشابه آنها روی سیستمعامل جدید موجود نیست.
یکی از چالشهای مهاجرت به روش بیگبنگ، نیاز به آمادگی برای برگشت به عقب (Roll Back) است. در مهاجرت به روش بیگبنگ، لازم است حتماً یک برنامهریزی برای بازگشت به عقب کامل وجود داشته باشد. برگشت به عقب در مهاجرت بیگبنگ، به معنی بازگشت به نقطه صفر است. اگر از ظهر پنجشنبه فرایند مهاجرت آغاز شود و در نیمههای جمعه، اتفاقی پیشبینی نشده رخ دهد و نیاز به بازگشت باشد، شما نه یک پله، که تمام فرایند را به عقب بازخواهید گشت. اما در مهاجرت به روش تدریجی، هر اتفاق پیشبینی نشدهای شما را تنها یک گام به عقب برمیگرداند و نگرانی برای بازگشت به عقب، در این روش بسیار کمتر است.
در مهاجرت به روش بیگبنگ، عموماً نیاز به قطعی سرویس (Down Time) وجود دارد که در مهاجرت تدریجی میتواند قطعی خاصی وجود نداشته باشد و یا آنقدر کوتاه باشد که کاربر حتی زمان قطعی سرویس را حس نکند.
در روش مهاجرت بیگبنگ، مشتری نهایی و کاربران سرویسهای بانکی به خوبی متوجه تغییرات سرویس میشوند چراکه تمام ساختارها، فرایندها و... تغییر میکند و کاربر نهایی، با تغییرات چشمگیری مواجه میشود. این موضوع در مهاجرت به روش تدریجی بسیار نامحسوس اتفاق میافتد و باتوجه به آنکه تغییرات با روند بسیار آهسته صورت میگیرند، کاربر نهایی ممکن است حتی متوجه درصد بالایی از تغییرات سیستمی نشود.
از دیگر پیچیدگیهای مهاجرت به روش بیگبنگ آن است که باوجود تغییری که قرار است در تمام زوایای سیستم اعمال شود، لازم است کانالهای ارتباطی کسبوکاری بدون تغییر بمانند. پس انجام فرایندهای مهاجرت، باید سیستم ارتباطی بانک با بانک مرکزی بدون تغییر باشد یا اگر پیشتر بانک به مشتریان خود وبسرویسی ارائه کرده است، این وبسرویس باید فردای مهاجرت بازهم به همان ساختار قبلی در دسترس مشتریان بانک باشد تا مشتریان دچار مشکل نشوند.
در همه انواع مهاجرتهای بانکی، برخی فعالیتها لازم است بهصورت حضوری انجام شوند که از جمله این فعالیتها میتوان به بهروزرسانی دستگاههای خودپرداز اشاره کرد.
مهاجرت سامانههای بانکی، به دلیل داشتن دادههای مهم و حساس همواره جزو فعالیتهای دشوار محسوب میشوند. همانطور که به آن اشاره کردیم، مهاجرت به روش بیگبنگ علاوه بر سختیهای یک پروژه بانکی، با چالشهای مختلفی همراه است و البته، مزایای زیادی نیز به همراه میآورد.
پارامترهایی مانند نوع دادههای سامانه قبلی، مدل کسبوکاری قدیمی و جدید بانک، استراتژیها، شرایط محیطی و دیگر عوامل، مشخصکننده روش مناسب مهاجرت برای بانکهای مختلف هستند. از نمونههای مهاجرت در صنعت بانکی ایران میتوان به مهاجرت بانک پارسیان (بیگبنگ) و بانک پاسارگاد (تدریجی) اشاره کرد. در سالهای اخیر نیز، بانک سپه با صد سال قدمت و حجم داده بسیار زیاد، به روش بیگبنگ به زیرساختهای بانکی تازه مهاجرت داده شد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
اهمیت هوش مالی در کسبوکار
مطلبی دیگر از این انتشارات
چه کسی تکل از پشت رفت یا مقصر شکست پروژه کیه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان داتینی شدن من