نوشتههای این کاربر میتواند وقت شما را تلف کند. دربارهی او: http://vrgl.ir/9MfDq
اولویتهای زندگی من در این لحظه
این مطلب رو برای یادآوری به خودم، و برای شروعِ دوبارهی ویرگولنویسی اینجا میذارم.
یه جورایی خلاصهی اتفاقات سال ۹۷ هم هست.
اگه از قبل من رو میشناسین شاید خوندنش رو دوست داشته باشین،
وگرنه فکر نکنم زیاد براتون جذاب باشه. :)
سال قبل برای من سال شلوغی بود،
کمی مونده به شروع سال، شغلم رو کاملا تغییر دادم،
تا بهمن ۹۶ از تدریس ریاضی پول در میآوردم و در مدت حدود یک ماه شغلم به «بازاریابی محتوایی» تغییر کرد.
از لحظهای که به ذهنم رسید این شغل میتونه برام جذاب باشه تا وقتی که توی اولین شرکت مشغول به کار شدم فقط دو هفته طول کشید.
در طول دو هفتهی بعدش هم تمام کلاسهای ریاضیم رو کنسل کردم، با خودم میگفتم اگه همچنان از نظر مالی به تدریس ریاضی متکی باشم پیشرفتم در کار جدید کند میشه، برای همین با کله پریدم توی حوض جدید، و خب نتیجه خیلی بهتر از اون چیزی بود که فکرش رو میکردم. بعدا شاید داستان این تغییر شغل رو براتون تعریف کردم.
همین تغییر ناگهانی و بزرگ برای اینکه سال شلوغی داشته باشم کافی بود، ولی سال ۹۷ برای من فقط سال تغییر شغلم نبود.
این تغییر شغلی باعث شد تعداد آدمایی که باهاشون در تعامل بودم به شدت افزایش پیدا کنه،
باعث شد بعد از مدتها دوباره وارد اجتماع بشم، (هیچ وقت به این اندازه خودم رو در اجتماع احساس نمیکردم، حتی زمانی که دانشجو بودم.)
باعث شد گوشی هوشمند بخرم و خدمتها و خیانتهاش رو بچشم،
باعث شد وارد اینستاگرام و توییتر بشم،
باعث شد بیشتر از هر زمان دیگهای کار کنم، میشه گفت توی این یک سال به اندازهی ۵ سال قبلش کار کردم، (امسال زیاد کار نکردم، قبلا خیلی کم کار میکردم، یعنی سبک زندگیم و شغلم طوری بود که ساعتهای خیلی کمی «کار» میکردم.)
باعث شد زمان کمتری رو با همسرم بگذرونم، (گاهی دلم برای اون روزهایی که ساعتها کنار زنم بودم تنگ میشه. :) )
کمتر وبلاگ بخونم و توی اینترنت بچرخم، (چرخیدنهای بیهوده و باهودهام کمتر شد)
به طور کلی به چیزهای بیشتری «بله» گفتم، و سرم رو خیلی شلوغ کردم،
و سبک جدیدی از زندگی رو تجربه کردم، سبکی که دقیقا دوست داشتم برای مدتی تستش کنم.
الان که این پست رو مینویسم خیلی خوشحالم از مسیری که تا اینجا اومدم،
و در حال بازبینی و اصلاحش هستم، به سمت یک مسیرِ جذابتر.
راستش این شلوغی سرم دوتا دلیل داشت،
یکی اینکه همونطور که گفتم میخواستم برای مدتی امتحانش کنم،
و دیگه اینکه کسی که منو به این مسیر هل داد گری وینرچاک بود.
گریوی خودش آدم خیلی فعالی هست، و واقعیت اینه که از این فعال بودن، از این شلوغی، و حتی از بینظمیِ ناشی از این شلوغی لذت میبره،
خودش یه جایی میگفت وقتی دور و برم شلوغ باشه و پر از سر و صدا عملکرد بهتری دارم، انگار بهتر میتونم تمرکز کنم.
ولی چند وقتیه که میخوام یکم سرم رو خلوتتر کنم،
هم برای اینکه در این لحظه به نظرم باحال میاد،
و هم به این خاطر که فکر میکنم من در این زمینه برعکسِ گریوی باشم، من آدمِ درونگرا، وسواسی، و آرومی هستم، محیطِ شلوغ گیجم میکنه و عملکردم رو بدتر میکنه.
همین باعث شده که چند ماهی راجع به این خلوت شدن بیشتر فکر کنم،
چندتا کتاب هم در این زمینه خوندم که کتابهای خیلی خوبی بودن،
کتابهای «getting things done» ، «اصلگرایی»، و «چگونه کمتر کار کنیم؟».
نکات زیادی به ذهنم رسیده و توی کتابها خوندمشون،
نکات مختلفی رو تست کردم و دارم تست میکنم.
یکی از مهمترینهاشون مشخص کردن «اولویتها» بوده.
درسته که میگن اگه بیشتر از سهتا اولویت دارین در واقع هیچ اولویتی ندارین، ولی خب زیاد سخت نمیگیریم:
در حال حاضر من چهارتا اولویت دارم،
«کارهای شرکت»، «بودن با همسرم»، «مصرف محتوا» و «تولید محتوا». (الان یاور میاد میگه تولید محتوا اشتباهه و «خلق محتوا» درسته. :میمونِ شرمنده: )
برای رسیدن به این چهارتا:
برای امسال یک هدفِ مالی داشتم که کنار گذاشتمش. (به افزایش حقوق و سرمایهگذاری فکر نمیکنم.)
توییتر و تلگرام رو از روی گوشیم پاک کردم.
توی اینستا هم پستها و استوریهای همه رو میوت کردم، بیشتر برای حرفهای کوتاه و تماسِ دایرکتی ازش استفاده میکنم.
تمایلی ندارم به صورت حضوری با آدم جدیدی آشنا بشم یا توی همایش و کارگاه حضوریای شرکت کنم. (برنامهام برای فضای دیجیتال متفاوت هست.)
تا آخر امسال:
سعی میکنم وقت و توجه بیشتری برای همسرم بذارم.
کارهای شرکت رو در حد قابل قبولی انجام بدم.
بیشتر کتاب بخونم. اگه نشد بیشتر وبلاگ بخونم. اگه نشد بیشتر پادکست گوش بدم و ویدیوهای طولانیِ یوتیوب رو ببینم.
حرفام رو هم به جای اینستا و توییتر و تلگرام، توی ویرگول و خبرنامهی ایمیلی بزنم.
امیدوارم چند ماه دیگه که دستم به نوشتن گرم شد، دوباره توی وبلاگم ساکن باشم. :)
خلاصه این روزها شبیه دو سال پیش بیشتر پای لپتاپ هستم، بیشتر وبلاگهاتون رو میخونم و بیشتر خواهم نوشت.
تا ببینیم چی پیش میاد. :)
ادریس میرویسی هستم.
اگه ویرگول تو رو به این نوشته رسونده و تا اینجاش رو خوندی شاید بقیهی نوشتههام رو هم دوست داشتی باشه.
از طریق ایمیل و تلگرام میتونی نوشتههای بعدیم رو دریافت کنی، و از اینجا میتونی باهام در تماس باشی. :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
دربارهی پول، قسمت اول: بیاید بیشتر دربارهی پول حرف بزنیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
کیفیتهای اصلی و فرعی
مطلبی دیگر از این انتشارات
اگه بگم آدمهای خودخواه و لذتطلب باید بچه بیارن باور میکنی؟