برای ادامه دادن به این چالش باید یه سری چیزها اصلاح بشن:

سلام. :)

نه، قرار نیست بیام بگم «معذرت می‌خوام، من تلاشم رو کردم ولی این چالش خیلی سنگین بود و وقتی که فلان چیز و فلان چیز درست شد میام و به نوشتن ادامه می‌دم.»

این ۱۰۰ نوشته در ۱۰۰ روز همچنان ادامه پیدا می‌کنن، ولی لازمه که یه چیزهایی رو تغییر بدم:

(چیزایی که می‌گم احتمالا برای هر کسی که می‌خواد برای مدت طولانی به نوشتن متعهد باشه مفید خواهد بود.)

۱. نوشته‌ها خود به خود طولانی می‌شن،

امروز هم مثل دیروز تا وسط یک نوشته‌ی طولانی رفتم و تمومش نکردم، البته اون دوتا نوشته (که خیلی هم دوستشون دارم) رو ذخیره کردم و بعدا اگه عمری بود ادامه می‌دمشون.

یک مشکلی که هست اینه که وقتی شروع به نوشتن می‌کنم بحث رو طوری پیش می‌برم که نیاز به نوشتن حداقل ۱۰۰۰ کلمه پیدا می‌شه.

هرچقدر که بیشتر می‌نویسم چیزهای بیشتری به ذهنم می‌رسه و کلمات نوشته‌ها بیشتر و بیشتر می‌شه!

قبلا که قرار نبود هر روز یک نوشته بنویسم از این جهت راحت‌تر بودم. نوشتن رو رها می‌کردم و بعدا ادامه می‌دادمش، اینطوری نوشتن یک مطلب طولانی ۱ هفته طول می‌کشید.

ولی الان که باید هر شب یک مطلب بنویسم باید بتونم حداقل بعضی شب‌ها مطالب کوتاه‌تر بنویسم.

۲. کند می‌نویسم،

وقتی که می‌خوام ساختار متنم روون و دوست‌داشتنی و خیلی خوب باشه سرعت نوشتنم خیلی کم می‌شه.

نوشتن ۱۰۰۰ کلمه حدود ۱۵ ۲۰ دقیقه طول می‌کشه ولی وقتی بخوای یک مطلب تر و تمیز بنویسی راحت به ۲ ساعت می‌رسه.

(تازه اگه تسلط نسبی به مطلب داشته باشی و با تمرکز کامل به نوشتن بپردازی.)

من در سه ماه آینده اینقدر نمی‌تونم وقت بذارم برای نوشتن.

البته وقتی که شروعش کردم هم در ذهنم این بود که خیلی سریع‌تر بنویسم، مثل همین الان که بدون وقفه و راحت دارم می‌نویسم.

درسته که کیفیت کار پایین‌تر میاد، ولی من هم مثل میثم مدنی و شعبانعلی و جادی می‌خوام سریع و راحت و بدون توقف بنویسم.

قبلا گفتم که اینطور نوشتن نیاز به مغز خیلی قدرتمندی داره، و البته مخاطب هم باید زحمت بیشتری بکشه،

من سعی می‌کنم وسواس رو کنار بذارم، راحت‌تر بنویسم و مغزم رو قوی‌تر کنم،

همین باعث می‌شه متن‌هام ایده‌آل نباشه و مثلا لینک‌های کمتری توی مطلبم بذارم و شما برای رسیدن به میثم مدنی و شعبانعلی و جادی اسمشون رو گوگل کنین. ;)

۳. باید بیشتر بخونم و ببینم و فکر کنم،

درسته که یک سری مفاهیم اساسی توی ذهنم هست که می‌تونم تا مدت‌ها درباره‌شون بنویسم، ولی این یک سیستم پایدار نیست.

شاید بعد از ۳۰ نوشته یا ۶۰ نوشته ایده‌هام ته بکشه.

مخصوصا که ایده‌آلم این هست که بعد از این ۱۰۰ نوشته هم با قدرت بیشتری نوشتن رو ادامه بدم.

به همین خاطر نیاز هست که مطالعه‌ام و مشاهده‌ام و تفکرم رو بیشتر کنم.

مخصوصا که حس می‌کنم با کتاب خوندن اونقدرها ایده برای وبلاگنویسی به دست نمیاد، البته شاید هم تقصیر کتاب «تمرکز» باشه، وگرنه یادمه با خوندن «ژن خودخواه» ایده‌های زیادی به ذهنم می‌رسید.

به نظرم باید وبلاگ بیشتر بخونم حداقل.

۴. باید در طول روز به ایده‌ها فکر کنم،

محمدرضا شعبانعلی می‌گفت وقتی می‌خوای یک مطلب بنویسی تیترش رو بنویس و بذار دو سه روزی توی ذهنت خیس بخوره.

ست گودین هم می‌گفت من هر روز ساعت‌ها به چیزی که می‌خوام توی وبلاگم بنویسم فکر می‌کنم.

ولی من انتظار دارم مثل اینستاگرام همون لحظه‌ای که می‌شینم پای لپ‌تاپ ایده به ذهنم برسه و یه متن طولانی مفید بنویسم.

انتظار احمقانه‌ایه.

این سیستم توی اینستاگرام خیلی خوب جواب می‌داد، ولی فضای اینجا خیلی جدی‌تره.

پس باید در طول روز به ایده‌ها فکر کنم.

گمون کنم اینطوری خیلی سریع‌تر و راحت‌تر خواهم نوشت.

۵. می‌خوام از کامنت‌هایی که برای بقیه می‌ذارم استفاده کنم،

گفتم که لازمه بیشتر وبلاگ بخونم. (البته قبلش هم در برنامه‌ام بود، ولی نه برای نوشته‌های اینجا)

دوست دارم کامنت‌های باارزشی برای وبلاگ‌های دیگه بذارم. به نظرم بتونم یک تقلب کوچولو بکنم و بعضی وقتا کامنت‌هایی که می‌نویسم رو به عنوان پست منتشر کنم.

این کار باعث می‌شه موقع کامنت گذاشتن هم سعی بیشتری برای خلق ارزش بکنم.

از طرفی شما هم علاوه بر کامنت من، یک نوشته‌ی خوب دیگه رو هم می‌خونین.

۶. به تعامل شما نیاز دارم،

هم برای جهت‌دهی به مطالبم،

هم برای پیدا کردن ایده‌های جدید،

هم برای توضیح دادن بیشتر درباره‌ی نوشته‌هام،

و هم برای انگیزه گرفتن.

گفتگو کردن خیلی برکات داره، لطفا منو محروم نکنین ازش.

شاید حتی تعدادی از پست‌هام کامنتی باشه که پای پست‌های قبلی می‌ذارم. :)

۷. و غیره.

راستش چیز دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسه، به همین خاطر نوشتم «و غیره».

این تغییرات رو از همین الان اعمال می‌کنم.

منتظر پست‌های ساده‌ی بعدی باشید.

پست‌هایی که خیلی ترگل ورگل نیستن،

زیاد روی مقدمه‌چینی و باشکوه تموم شدنشون فکر نشده،

زیاد عکس ندارن،

ولی تمام سعیم رو می‌کنم که «ارزشمند» باشن و برای کسانی که «دانش‌ جو» هستن خیلی مفید باشن.


ادریس میرویسی هستم. درباره‌ی زندگی، تفکر، دین و روان‌شناسی می‌نویسم.

در صورتی که این پست رو دوست داشتید، با دیگران به اشتراک بذاریدش.

اگه می‌خواین نوشته‌هام رو دنبال کنین عضو این کانال تلگرام بشین.

و اگه اهل اینستاگرام هستین، اونجا دنبالم کنین.