برای خواننده‌های وبلاگم: درباره‌ی «تغییرات مهم»

(این پست در ادامه‌ی پست قبلی هست. بسیار شخصیه و کم‌خاصیت. همه‌ی حرف‌های مهم توی پست قبل گفته شده، اگه به خوندن ادامه بدید حرف‌های کم‌اهمیتی رو خواهید خوند. می‌تونید فقط بخش‌های بولد شده رو بخونید که وقتتون کمتر گرفته بشه.)

دوباره سلام.

امیدوارم حالتون خوب باشه.

حال من خیلی خوبه، سفرم بسیار عالی بود، برای همه‌تون دعا کردم. :)

حدود دو سه هفته‌ای هست که رسیده‌ام، تاخیر توی پست گذاشتنم ۳ تا دلیل داشت: با خودم قرار گذاشته‌ام که پست‌های بی‌خاصیت نذارم، برنامه‌های شخصیم به هم ریخته بود و تنظیم شدنشون یکم زمان لازم داشت، می‌خواستم بعد از تغییرات جدید وبلاگ نوشتن رو شروع کنم.

از این به بعد اندکی بیشتر خواهم نوشت.

تغییر آدرس وبلاگ و فید

دامنه رو روی وبلاگم پارک کردم، در نتیجه آدرسم تغییر کرد.

تغییر آدرس وبلاگ زیاد مهم نیست، کسایی که هر چند وقت یکبار به وبلاگ سر می‌زنن وقتی ببینن آدرس از کار افتاده یه سرچ می‌کنن و بهم می‌رسن. تغییر فید وبلاگ مهم‌تره، افرادی که منو با فید دنبال می‌کنن احتمالا خیلی دیر متوجه می‌شن که آدرس فید تغییر کرده. (با توجه به بسامد به روزرسانی وبلاگ شاید چند ماه بعد متوجه بشن.)

نوشته‌های کانال جلوت‌گاه

نوشته‌هایی که در عرض ۵ ۶ ماه توی کانال جلوت‌گاه نوشته بودم رو به وبلاگ منتقل کردم. می‌تونید اینجا بخونیدشون. (کم‌اهمیت‌ها حذف شدن البته)

فکر می‌کنم اون ۵ ۶ ماه نقطه‌ی عطفی توی وبلاگنویسی من بود. نوشته‌های اون دوران رو بیشتر از نوشته‌های قدیمی‌ترم دوست دارم. و حس می‌کنم بعد از این که به وبلاگم برگشتم با این‌که همچنان کم می‌نوشتم ولی پست‌های متفاوتی نسبت به قبل گذاشته‌ام. در ادامه بیشتر در این‌ باره توضیح می‌دم.

اگه نمی‌خواید همه‌ی پست‌های کانالم رو بخونید، به ترتیب اولویت پیشنهاد من این‌ها هستن:

زندگی واقعی چه شکلیه؟

(این پست یک ابزار خیلی مهم برای تفکر و تصمیم‌گیری و نگاهم به دنیاست. خیلی دوستش دارم و بارها بهش ارجاع خواهم داد.)

انگلیسی خواندن

(درباره‌ی یادگیری مهارت reading نوشته‌ام. البته من همه‌چی رو به همین روش یاد می‌گیرم.)

چرا قرآن نمی‌خوانیم؟

(یه بار نشستم و تمام دلایلی که باعث شده قرآن نخونیم رو لیست کردم. نتیجه‌اش این شد.)

انتخابات (بیش از ۴۰۰۰ کلمه)

(این در واقع حدود ۱۰ تا پست بود که موقع انتخابات و برای تفریح نوشتمش. یک‌ جا جمعشون کردم. از نظر خودم دوست‌داشتنی شده. کاش بتونم توی زمینه‌های دیگه هم این مدل رو تجربه کنم.)

درباره‌ی مستر جیکاک

(نمی‌دونم چه توضیحی بدم، درباره‌ی دین هست، و تبلیغات دینی، و خرافه، و غیره.)

درباره‌ی زلزله و نظر آیت‌الله علم‌الهدی درباره‌ی زلزله

(این هم یک بحث دینی هست، یک جورایی با خودم بحث کرده‌ام درباره‌ی یک سری حرف‌هایی که آخوندها می‌زنن و نتیجه‌ش شده این پست.)

نوشتن در ویرگول

ویرگول
ویرگول

یکی دو ماهی هست که با ویرگول آشنا شده‌ام. تا قبل از اون به «عشق در یک نگاه» اعتقادی نداشتم. (خوشبختانه خانمم این‌جا رو نمی‌خونه :) )

همونطور که چند ماه کانال تلگرام رو تجربه کردم دوست داشتم چند ماه هم این‌جا رو تجربه کنم.

از طریق فید هم می‌تونید دنبالم کنید: virgool.io/feed/@edrism

مسئولین قول داده‌اند که امکان پارک دامنه رو به زودی فراهم کنن. اگه از تجربه‌ی این چند ماه راضی باشم ممکنه دامنه رو همین‌جا پارک کنم.

فقط یک زحمت اضافه برای مخاطب‌هایی که می‌خوان کامنت بذارن هست، این که یه حساب این‌جا باز کنن تا بتونن برام کامنت بذارن. البته اگه عضو خبرنامه بشید می‌تونید نظراتتون رو از طریق ایمیل باهام در میون بذارید.

تغییر رویکردم در وبلاگ

استراتژی من در وبلاگنویسی در طی ۱۰ سال گذشته اینطوری بوده که هر موقع یه پست خوب می‌ذاشتم یا آدم‌ها شروع به جدی گرفتن وبلاگم می‌کردن یکهو ترس برم می‌داشته، ترس از این‌که این خلوت رو از دست بدم و دیگه نتونم با زیرشلواری توش راه برم. به همین خاطر دوباره اون‌قدر مزخرف می‌نوشتم و با زیرشلواری توی وبلاگم راه می‌رفتم که خلوت بشه و بتونم توش با آرامش به زندگیم ادامه بدم.

ولی از یکی دو سال پیش تا الان اوضاع فرق کرده. این روزها به مخاطب متعهدترم، و حس می‌کنم آمادگی پذیرش این تعهد رو خیلی بیشتر از قبل دارم.

البته تصمیمی برای پوشیدن کت‌وشلوار ندارم. به نظر من آدم باید خودش باشه، و من از اون آدم‌هایی نیستم که اهل کت‌وشلوار باشم. ولی دیگه نمی‌خوام با لباس نامناسب در مجامع عمومی ظاهر بشم. شاید یه نوع بزرگ شدن باشه، مثل همون سنی که دیگه برای نون خریدن از سر کوچه هم لباس بیرونی می‌پوشیدیم. حتی دیگه توی توئیتر یا تلگرام هم نمی‌خوام حرف‌های بی‌خاصیت بنویسم. ایده‌های خام و کم‌خاصیتم رو برای وان‌نوت نگه می‌دارم.

البته پروسه‌ی باحیا شدنم در زمینه‌ی محتوا از مدتی قبل شروع شده، و انتظار یک تغییر جدید و جدی رو نداشته باشید. همچنان برای دل خودم و تا حدود زیادی شخصی می‌نویسم، ولی سعی می‌کنم بیش از پیش مخاطب رو در نظر داشته باشم.

خبرنامه

یه مشکلی که وبلاگ من داره اینه که معمولا بین نوشته‌هام وقفه‌های نسبتا طولانی می‌افته. حل این مشکل رو به طور کاملا آگاهانه به زمان واگذار کرده‌ام، اگه زمان صلاح بدونه درستش می‌کنه. برای این که این مشکل کمتر اذیتتون کنه می‌تونید از طریق فید دنبالم کنید. ولی خیلی از مخاطب‌های وبلاگ از فید استفاده نمی‌کنن، یه راه جایگزین برای ایشون اینه که عضو خبرنامه بشن.

فعلا توی خبرنامه آخرین‌ پست‌هام رو براتون ایمیل می‌کنم، در آینده کارهای جذاب دیگه‌ای هم باهاش انجام می‌دیم، اگه دوست داشتید ثبت‌نام کنید.

می‌بخشید پرحرفی کردم. فعلا عرض دیگه‌ای نیست.


ادریس میرویسی هستم. درباره‌ی زندگی، تفکر، دین و روان‌شناسی می‌نویسم.

در صورتی که این پست رو دوست داشتید، با دیگران به اشتراک بذاریدش و برای دریافت نوشته‌های جدیدم عضو خبرنامه‌ بشید.