گروه رسانهای اقتصاد برتر از تیمهای رسانهای پیشرو در زمینه اخبار و تحلیلهای اقتصادی در ایران است. با روزنامه، وبسایت و شبکههای اجتماعی در خدمت شما هستیم.
تنگه هرمز؛ پاشنه آشیل ترامپ
به گزارش #اقتصادبرتر ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین واردکننده #نفت_خام در دنیا، همواره به دنبال کاهش وابستگی اقتصاد خود به واردات نفت خام بوده است. از آنجایی که بیشتر نوسانات بازار نفت عمدتا از جانب عرضه میباشد، شوکهای حاصله چه مستقیم و چه غیر مستقیم اقتصاد آمریکا را دچار تلاطم میکند.
تنگه هرمز به عنوان شاهراه #ترانزیت_نفت دنیا، همواره با بحرانهای حاصل از تنشهای منطقهای و بینالمللی روبرو بوده است. در خلال سالهای ۱۹۸۵- ۱۹۸۸ جنگ نفتکشهای در خلیج فارس و تنگه هرمز، برای چندین سال عرضه نفت را با چالش مواجه گردید. بیشتر نفت و گاز صادراتی کشورهای ایران، عربستان، امارات، کویت، عراق بحرین، قطر از طریق این تنگه به بازارهای جهانی ارسال میشود که طبق آمارهای سال ۲۰۱۷، میزان این صادرات به حدود روزانه ۱۷.۵ میلیون بشکه میرسد که حدود ۴۰ درصد، نفت صادرشده توسط کشتیهای نفتکش و ۳۰ درصد تمام صادرات نفت جهان را در بر میگیرد(این نسبت در سال ۲۰۱۹ به زیر سی درصد کاهش یافته است). بر اساس آمارها حدود ۸۸ درصد نفت عربستان، ۹۰ درصد نفت ایران، ۹۸ درصد نفت عراق، ۹۹ درصد نفت امارات متحده عربی و تمام نفت کویت و قطر از تنگهی هرمز به کشورهای دیگر صادر میشود و رویهم رفته حدود ۹۰ درصد صادرات نفت خلیج فارس، توسط تانکرهای نفتی از این مسیر انجام میشود و این درحالی است که علاوه بر نفت، ۵۰ درصد معاملات تجاری کشورهای منطقه با جهان نیز از راه همین تنگه صورت میگیرد و بستهشدن این تنگه به معنای توقف تمام معاملات تجاری برخی کشورهای منطقه است. جنگ نفتکشها در خلیج فارس و تنگه هرمز حضور نظامی آمریکا را جهت اسکورت نفتکشها و ثبات عرضه نفت نه تنها در خلیج فارس بلکه در غالب کشورهای حوزه خلیج فارس (کشورهای دارای پایگاه نظامی) قوت بخشید.
کریس ایزیدور نوشت آبراهه تنگه هرمز به عرض ۳۳.۷ کیلومتر شاهراه اصلی عبور سوخت در جهان محسوب شده و اگر بسته شود، فاجعه اقتصادی در جهان رخ خواهد داد.
نکته قابل توجه اینکه از ۳۳.۷ کیلومتر فقط ۲ مایل عرض تنگه هرمز برای عبور نفتکشهای بزرگ قابل تردد است که اهمیت آن را دوچندان میکند.
** ۸۰ درصد از بازار نفت عبوری از تنگه هرمز برای آسیا میرود
در پی خروج یکجانبه دونالد ترامپ از توافق هستهای در اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ و اعمال تحریمهای نفتی با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران، زمزمههایی از انسداد این آبراهه از جانب مقامات سیاسی و نظامی ایران، زنگ خطر برای ثبات عرضه نفت و به راه افتادن دوباره جنگ نفت کشها را به صدا درآورد. درخرداد ماه ۱۳۹۷ طی حمله به دو نفت کش در دریای عمان قیمت نفت در چند روز بعد از آن جهش ۵/۴ پیدا کرد و منطقه خلیج فارس بعد از ۳۱ سال دچار تلاطمات دریایی جدیدی گردید.
دونالد ترامپ طی توییتی اظهار داشت: «چین ۹۱ درصد و ژاپن ۶۲ درصد نفت خود را از تنگه هرمز تأمین میکند و بسیاری دیگر از کشورها همچنین. پس، چرا ما برای سالهای طولانی از خطوط کشتیرانی دیگر کشورها در ازای هیچ، محافظت میکنیم؟ همه این کشورها باید خودشان از کشتیهایشان در این مسیر خطرناک محافظت کنند. ما حتی احتیاج نداریم آنجا باشیم؛ چراکه بافاصله زیاد به بزرگترین تولیدکننده انرژی در جهان تبدیل شدهایم».
اظهارات از این دست توجهات را به وابستگی آمریکا به نفت عبوری از تنگه هرمز و همچنین میزان صادرات و تولید نفت خام این کشور معطوف میکند. در این تحلیل در نظر داریم میزان تولید و صادرات نفت آمریکا و همچنین درصد وابستگی این کشور به منابع نفتی خاورمیانه و به خصوص نفت عبوری از تنگه هرمز را طبق آخرین گزارش اوپیک و آژانس بینالمللی انرژی بررسی کنیم. با توجه به کاهش وابستگی نفت آمریکا به تنگه هرمز آیا امکان دارد آمریکا وارد جنگ جدیدی شود؟ به عبارت دیگر کاهش وابستگی آمریکا به منافع نفت وارداتی تا چه حد است و آیا این کاهش میتواند منجر به افزایش خوی جنگ طلبی آمریکا با توجه به کاهش وابستگی اقتصادی خود به نفت گردد یا بالعکس چون حساسیت به قیمت نفت وارداتی کمتر(حداقل به صورت مستقیم) گردیده است، تنش در خلیج فارس یا تنگه هرمز نمیتواند دلیل درخوری برای ایجاد جنگ برای آمریکا باشد؟
بسیاری از آمریکاییها هنوز صفهای طولانی در پمپ بنزینها و جهش قیمتها را که در پی تحریم نفتی اوپک در دهه ۱۹۷۰ ایجاد شده بود به خاطر دارند. طبق گزارش اس اند پی گلوبال پلاتس، چین که دومین اقتصاد بزرگ جهان است، رکورد بالایی نفت از اوپک وارد کرده است. اوپک نیز از تغییر فروش از آمریکا به چین و سایر اقتصادهای آسیایی برخوردار از نرخ رشد سریع خشنود بوده است. تگزاس به تنهایی نفت بیشتری از هر کدام از اعضای اوپک به غیر از عربستان سعودی تولید میکند. اخیراً دولت ترامپ تحریمهای شدیدی را علیه ونزوئلا وضع کرده که مدتها منبع تأمین نفت سنگین مورد نیاز پالایشگاهها در منطقه گلف کاست بوده است. آمریکا در سال میلادی گذشته ۵۰۵ هزار بشکه در روز نفت از ونزوئلا وارد کرده بود که برابر با مجموعاً یک پنجم خرید از اوپک بود. اما این آمار در مارس به تنها ۴۷ هزار بشکه در روز سقوط کرد و چند هفته بعد صفر شد.بر اساس گزارش شبکه سی ان ان، عامل دیگری که در کاهش واردات آمریکا از اوپک تأثیر داشت پیمان کاهش تولید این گروه بود که تحت این پیمان، عربستان سعودی میزان صادراتش به آمریکا را عامدانه کمتر کرد تا مانع از رشد ذخایر این کشور شود. همچنین در حال حاضر نفتی که از خاورمیانه و کشورهای حاشیه خلیج فارس راهی بازارهای آسیایی میشود به شکل چشمگیری بیشتر از مقدار نفتی است که آمریکا از این منطقه وارد میکند.
تنگه هرمز مهمترین مکان حمل و نقل نفت در جهان است
اما آنچه رئیسجمهور آمریکا در اظهارات خود به آن اشاره نمیکند، میزان روزانه مصرف این کشور است؛ در واقع «میزان مصرف» پاشنه آشیل تحلیل ترامپ است. آمریکا با وجود اینکه در سالهای اخیر بخش مهمی از نیاز خود به نفت را از تولید داخلی تامین میکند، همچنان بزرگترین مصرفکننده نفت جهان محسوب میشود. بنابراین اقتصاد این کشور همچنان به طلای سیاه وابسته است و در برابر نوسانات قیمت نفت آسیبپذیر. علاوه بر این، تهدید خاورمیانه به معنای افزایش هزینه خانوارهای آمریکایی است که در مجموع روزانه بیش از ۵/ ۱ میلیارد لیتر بنزین مصرف میکنند. از این رو آینده سیاسی #ترامپ نیز نمیتواند مستقل از امنیت تنگه هرمز و خاورمیانه باشد.
کاهش واردات نفت آمریکا از خاورمیانه
آنطور که اداره اطلاعات انرژی آمریکا اعلام میکند، در سال ۲۰۱۸ حجم نفت و فرآوردههای نفتی که روزانه از تنگه هرمز عبور کرده حدود ۲۱ میلیون بشکه بوده که حدود ۲۱ درصد از حجم کلی مصرف جهانی این کالا محسوب میشود. اما آنطور که اداره اطلاعات انرژی آمریکا تاکید میکند، از این میزان نفت حدود ۷۶ درصد راهی بازارهای آسیایی میشود و تنها ۲۴ درصد آن به آمریکا، اروپا و دیگر بازارهای جهان صادر شده است.علاوه بر آن آمار موسسه کلیپر دیتا نشان میدهد که حدود ۶۵ درصد یعنی بیش از ۵/ ۱۳ میلیون بشکه از نفتی که روزانه از تنگه هرمز عبور میکند راهی پنج کشور چین، هند، ژاپن، کرهجنوبی و سنگاپور میشود. در مقابل در سال ۲۰۱۸ بهطور متوسط روزانه ۴/۱ میلیون بشکه در روز نفت و فرآوردههای نفتی از طریق تنگه هرمز راهی آمریکا شده که این مقدار تنها حدود ۷درصد از کل مصرف روزانه این کشور را شامل میشود. آمار این سازمان نشان میدهد افت واردات نفت این کشور از منطقه در سال ۲۰۱۹ نیز ادامه یافته است. آخرین آمار منتشر شده در این خصوص به ماه مارس(اسفند-فروردین) اختصاص دارد که از رسیدن میزان خرید نفت و فرآوردههای نفتی آمریکا از کشورهای حاشیه خلیج فارس به کمتر از ۱/ ۱ میلیون بشکه در روز حکایت دارد. این مقدار کمترین سطح از زمان ثبت این دادهها یعنی ژانویه ۱۹۹۳ است.
کاهش واردات از کشورهای حوزه خلیج فارس
تحلیل داده های واردات نفت به آمریکا در سال های بعد از ۱۹۹۳ و شروع تغییر در استراتژی واردات نفت آمریکا، موید این مطلب است. در فاصله سال های ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۷، از مجموع افزایش۲۶/۱ بشکه ای واردات نفت به آمریکا، برخلاف دوره قبلی، نه تنها عربستان سهمی از این افزایش نبرده، بلکه حجم صادرات نفت آن کشور به آمریکا نیز ضمن افت ۶۵۱ هزار بشکه ای در روز به ۴۵۹ هزار بشکه در روز کاهش یافته است که در نتیجه این کاهش، سهم عربستان از تامین نفت وارداتی به آمریکا به کمتر از ۱۲ درصد سقوط کرده که شاخصی مهم برای تغییر جایگاه این کشور در تامین نفت مورد نیاز ایالات متحده آمریکا و آسیب دیدن روابط استراتژیک نفتی دو کشور است. این تغییر در سهم عربستان در حالی است که در همین بازه زمانی، واردات نفت از کانادا از ۷۹۶ هزار بشکه در روز در سال ۱۹۹۲ به بیش از ۴۲۰/۳ بشکه در سال ۲۰۱۷ افزایش یافته که سهم کانادا را از نفت وارداتی به آمریکا از ۱۳.۱۱ درصد در سال ۱۹۹۲ به بیش از ۴۳.۲ درصد در سال ۲۰۱۷ افزایش داده است؛ تغییر عمده ای که قطعا فقط دلایل اقتصادی و لجستیکی ندارد و بخشی از آن را در رویکردهای سیاسی آمریکا به عربستان و سایر کشورهای صادرکننده نفت به آن کشور باید جست وجو کرد.
چگونه آمریکا تولید نفت خود را افزایش داد؟
آمریکا کاهش واردات نفت خود را مدیون انقلاب شیل و افزایش تولیدات داخلی این کشور است. تولید نفت این کشور در سال ۲۰۰۸ به حدود ۸/ ۴ میلیون بشکه در روز رسیده بود، اما آمریکا در هفتههای اخیر بیش از ۳/ ۱۲ میلیون بشکه در روز نفت تولید کرده است. این یعنی ظرف حدود ۱۰ سال تولید نفت در این کشور دو و نیم برابر شده است. بیشتر منابع نفت شیل در ایالت کلرادو ایالات متحده آمریکا واقع شده، که دارای منابعی بالغ بر ۳٫۳ تریلیون تن است. طبق پیش بینیهای اداره اطلاعات انرژی آمریکا سطح تولید نفت خام این کشور تا پایان سال ۲۰۱۹ به بیش از ۳۷/۱۳ میلیون بشکه در روز خواهد رسید که شاهد رشدی ۵/۸ در سال میلادی ۲۰۱۹ خواهیم بود. با این سطح از تولید، آمریکا از کشورهایی چون روسیه و عربستان که سالها عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان را یدک میکشیدند، پیشی گرفته است. تولید نفت روسیه کمی بیش از ۱۱ میلیون بشکه در روز است و عربستان نیز در حال حاضر کمتر از ۱۰ میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند.رشد تولید نفت در آمریکا نه تنها به کاهش واردات منجر شده بلکه این کشور بخشی از نفت خود را در سالهای اخیر توانسته صادر کند. آنطور که آخرین آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد میزان صادرات نفت خام این کشور در هفتههای اخیر به ۵/ ۳ میلیون بشکه در روز رسیده است.رشد صادرات در کنار کاهش واردات به رسیدن خالص واردات نفت این کشور در سال ۲۰۱۸ به ۳۴/ ۲ میلیون بشکه در روز و رسیدن آن در سه ماه اول سال ۲۰۱۹ میلادی به کمتر از ۹۰۰ هزار بشکه در روز منجر شده است. علاوه بر آن اداره اطلاعات انرژی آمریکا پیشبینی میکند که تا پایان سال جاری این کشور به صادرکننده خالص نفت بدل شود.
آسیب پذیری اقتصاد آمریکا
اما آیا خودکفایی در تولید به این معناست که این کشور در برابر آسیبهای ناشی از ناامنی در خاورمیانه و تنگه هرمز مصون است؟ نگاهی به آمار مصرف نفت در این کشور نشان میدهد که این کشور با وجود استقلال انرژی همچنان اقتصادی وابسته به قیمت نفت دارد. این کشور در سال ۲۰۱۸ بهطور متوسط روزانه بیش از ۲۰ میلیون بشکه نفت مصرف کرده است. این مقدار بیشتر از مقدار نفتی است که هر یک از دیگر کشورهای جهان مصرف میکنند. تقاضای نفت در آمریکا حتی با میزان تقاضای نفت چین که بعد از آمریکا در رتبه دوم قرار گرفته، فاصلهای نزدیک به ۷ میلیون بشکه در روز دارد. این موضوع در کنار در نظر گرفتن این حقیقت که هرگونه کمبود عرضه در هر نقطهای از جهان به افزایش قیمتها در همه بازارها منجر میشود، نشان میدهد اگر خطری تنگه هرمز را تهدید کند یا منطقه دچار جنگ شود، اقتصاد آمریکا از آن متاثر خواهد شد.
هفته گذشته بعد از سقوط پهپاد آمریکایی در آبهای ایران، احتمال درگیری در منطقه افزایش یافت، این موضوع در نهایت موجب ثبت رشد ۱۰درصدی بهای هفتگی نفت در بازار آمریکا و رسیدن قیمتها به بیش از ۵۷ دلار بر بشکه شد. نفت برنت نیز در آخرین روز معاملاتی در محدوده ۶۵ دلار بر بشکه قرار گرفت.
کارشناسان بر این باورند که در صورت جدی شدن تهدیدها در تنگه هرمز قیمت نفت میتواند به راحتی به محدوده ۱۰۰ دلار بر بشکه برسد. هرچند پیش از سال ۲۰۱۴ نیز برای چندین سال اقتصاد آمریکا و دنیا قیمتهای بالای ۱۰۰ دلار را تجربه کرده بود، اما به اعتقاد کارشناسان شرایط در این سالها تغییرات بزرگی کرده است. اول اینکه اقتصاد جهان به نرم جدید بازار نفت یعنی قیمتهای پایین عادت کرده و از شرایطی که خود را برای کاهش بیشتر مصرف آماده میکرد، فاصله گرفته است. بهطور مثال اکونومیست در گزارشی با بیان اینکه «نرم جدید بازار نفت فرصت نادری در اختیار شهروندان آمریکایی قرار داد که از خودروهای پیریوس(هیبریدی) به خودروهای شاسیبلند با مصرف بالای بنزین تغییر سلیقه دهند»، مینویسد: «اقتصاد آمریکا و جهان در حال حاضر نه تنها برای نفت ۱۰۰ دلاری بلکه برای نفت ۸۰ دلاری نیز آماده نیست.» علاوه بر این رشد قیمتها در سالهای پیش از ۲۰۱۴ تحت تاثیر رشد اقتصادی و رشد تقاضا برای نفت بود که با افزایش قیمتها تحت تاثیر اختلالات عرضه تفاوت اساسی دارد.
وابستگی به بنزین
بسیاری از آمریکاییها هنوز صفهای طولانی در پمپ بنزینها و جهش قیمتها را که در پی تحریم نفتی اوپک در دهه ۱۹۷۰ ایجاد شده بود به خاطر دارند. از مصرف روزانه ۲۰ میلیون بشکه نفت در آمریکا، حدود ۵/ ۹ میلیون بشکه یعنی حدود نیمی به مصرف بنزین اختصاص مییابد. این یعنی شهروندان آمریکایی روزانه بیش از ۵/ ۱ میلیارد لیتر بنزین مصرف میکنند. بنابراین شهروندان آمریکایی روزانه بخش مهمی از درآمد خود را به خرید بنزین اختصاص میدهند. گفته میشود هر یک دلار افزایش قیمت نفت به معنای افزایش ۵ میلیارد دلاری هزینه سالانه شهروندان آمریکایی برای خرید بنزین است. از این رو همواره حساسیت بالایی در این کشور روی قیمت بنزین وجود داشته و در مقابل سیاستمداران تلاش میکنند از قیمت بنزین بهعنوان ابزاری سیاسی و جلب رضایت عمومی استفاده کنند. توییتهای پیاپی ترامپ ظرف یک سال گذشته و اتحاد او با عربستان در جریان تحریم صادرات نفت ایران که همگی هدف کنترل قیمتها در بازار نفت را دنبال میکرد خود گویای اهمیت قیمت نفت و بنزین برای دولت کنونی واشنگتن است. این موضوع در شرایطی که تنها حدود یک سال و اندی به موعد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا زمان باقی است، اهمیت ویژهای برای ترامپ یافته است. بنابراین برخلاف ادعای رئیسجمهور آمریکا، اقتصاد این کشور و آینده سیاسی او همچنان به شدت در برابر رشد قیمت نفت و خطراتی که تنگه هرمز را تهدید کند، آسیبپذیر است.
تگزاس به تنهایی نفت بیشتری از هر کدام از اعضای اوپک به غیر از عربستان سعودی تولید میکند.اخیراً دولت ترامپ تحریمهای شدیدی را علیه ونزوئلا وضع کرده که مدتها منبع تأمین نفت سنگین مورد نیاز پالایشگاهها در منطقه گلف کاست بوده است. آمریکا در سال میلادی گذشته ۵۰۵ هزار بشکه در روز نفت از ونزوئلا وارد کرده بود که برابر با مجموعاً یک پنجم خرید از اوپک بود. اما این آمار در مارس به تنها ۴۷ هزار بشکه در روز سقوط کرد و چند هفته بعد صفر شد.بر اساس گزارش شبکه سی ان ان، عامل دیگری که در کاهش واردات آمریکا از اوپک تأثیر داشت پیمان کاهش تولید این گروه بود که تحت این پیمان، عربستان سعودی میزان صادراتش به آمریکا را عامدانه کمتر کرد تا مانع از رشد ذخایر این کشور شود. طبق اعلام اداره اطلاعات انرژی آمریکا، واردات آمریکا از عربستان سعودی از ابتدای امسال تاکنون حدود یک چهارم کاهش پیدا کرده است. آمریکا توانست تا حدی کمبود عرضه نفت ایران را جبران کند و قصد دارد فروش نفت خود را به هند افزایش دهد. در اوایل همین ماه، مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا گفت که کشورش میخواهد گاز طبیعی مایع و نفت خام بیشتری به هند بفرستد.پمپئو در نشست تجاری هند و آمریکا در ۱۲ ژوئن گفت: «این اقدامات یک استقلال متنوع با هزینهای معقول به هند می دهد تا مجبور نباشد برای تأمین انرژی مورد نیازش به رژیمهای مختلفی مثل ایران و ونزوئلا وابسته باشد».از آغاز تحریمهای آمریکا تا پایان معافیتهای خریداران نفت ایران، واردات نفت هند از ایران ۲۷۵هزار بشکه در روز کاهش یافت که نسبت به سال گذشته ۴۸درصد پایینتر بود.
تاثیر نقش تنگه هرمز بر سیاستهای جنگ طلبانه دولتمردان آمریکایی
نقش این آبراه حیاتی و بین المللی همانگونه که ذکر گردید نه تنها به صورت مستقیم بلکه غیر مستقیم با اقتصاد آمریکا عجین است. شاید ایالات متحده بتواند به صورت مستقیم تاثیر نوسانات عرضه نفت (به عنوان بزرگترین مصرف کننده نفت و فراورده های نفتی) بر اقتصاد خود را با کاهش وابستگی به نفت وارداتی بکاهد، اما تاثیر قابل توجهی که افزایش قیمت نفت به صورت مستقیم بر اقتصاد سایر کشورهای دنیا دارد(کاهش رشد اقتصادی) با یک وقفه اقتصاد آمریکا را نیز دچار تلاطم خواهد کرد. از طرفی تاثیری که قیمت بنزین و گازوئیل بر مصرف کنندگان آمریکایی دارد سیاست مداران را ترغیب به دخالت جهت ثبات عرضه نفت می کنند. از یک منظر تاثیرات غیر مستقیم بی ثباتی نفتی بر اقتصاد آمریکا و از منظر دیگر وابسته بودن قیمتی بسیاری از فراوردههای نفتی به قیمت جهانی، سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا را در قبال تنش در تنگه هرمز بسیار محدود میکند. در تاثیر قیمت فراورده های نفتی همین بس که به ازای افزایش هر یک دلار قیمت بنزین ۵ میلیارد دلار بر هزینه خانوارهای آمریکایی افزوده خواهد شد و همین امر گهکاهی ترامپ را ترغیب به توییت زدن ضد سیاستهای کاهش تولید اوپک و تشدید جنگ تجاری با چین میکند براساس منابع آماری، عربستان برای رهایی از مخاطرات احتمالی بستن تنگه هرمز طی سالهای اخیر خط لولهای به دریای سرخ کشیده است که روزانه قادر است ۸/۴ میلیون بشکه نفت خام جابهجا کند. همچنین امارات نیز خط لولهای را تا بندر فجیره در کرانه دریای عمان کشیده است که تنها قادر به حمل روزانه ۵/۱میلیون بشکه نفت است. بر این است از مجموع ۵/۱۸میلیون بشکه نفت خام صادراتی منطقه، در حال حاضر تنها برای ۶/۶ میلیون بشکه خط لوله وجود دارد که این میزان ۳۵ درصد از کل جابهجایی نفت از تنگه هرمز را شامل میشود.در این زمینه با وجود تلاشهای ناکام عربستان و امارات، سه کشور کویت، عراق و قطر هیچگزینهای غیر از تنگه هرمز ندارند. این دادهها حکایت از کمرنگ تر شدن نقش تنگه هرمز در مبادلات نفتی میباشد اما تنگه هرمز بیش از نفت برای مبادلات تجاری کشورها کاربست دارد که شاید نقش نفتی آن کمتر گردد ولی جایگزینی راههای تجاری پرهزینه و دشوارتر است. بنابراین ایجاد تنش روانی در خاورمیانه برای ایالات متحده سودی ( با توجه به واردات بیش از ۴۰ درصدی تجهیزات نظامی آمریکا توسط کشورهای حوزه خلیج فارس)به مراتب بیشتر از درگیر شدن در یک جنگ واقعی است.
*افسانه صدیقی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیشگیری از نقشه پامپ و دامپ در بورس
مطلبی دیگر از این انتشارات
آثار و پیامدهای فساد مالی
مطلبی دیگر از این انتشارات
ذخایر طلای جهان در سال 2019 چقدر است؟