گروه رسانهای اقتصاد برتر از تیمهای رسانهای پیشرو در زمینه اخبار و تحلیلهای اقتصادی در ایران است. با روزنامه، وبسایت و شبکههای اجتماعی در خدمت شما هستیم.
چشمانداز بازار سرمایه ایران تا انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
در مورد بازار #بورس مجبورم چند نکته رو که قبلتر پراکنده گفته بودم تکرار کنم چون دوستانی نظر و تحلیل بنده رو مجددا جویا شده بودند.
به گزارش #اقتصادبرتر ، پس از افت و خیز های فراوان نرخ ارز در سال ۹۷ رفته رفته با مدیریت صحیح بانک مرکزی و کنترل کردن #نوسانات آن و همراه کردن نرخ صرافی ها با نرخ های نزدیک بازار آزاد، بازار بورس نیز همانند سایر بازارها در حال تخلیه اثر افزایش نرخ ارز است که فعالان بازار این موضوع را در سالهای ابتدایی دهه نود (جهش ارزی) به خوبی به یاد میاورند.
به این معنی که فاصله اثر قیمتی #دلار تحلیلی با دلار بازار آزاد بر روی قیمت سهام به تدریج در حال برداشته شدن است. ذکر این توضیح به سوال جمع کثیری از عموم ضروریست که چرا با کاهش نرخ دلار از ۱۹ تومان به ۱۲ تومان فعلی شاهد کاهش قیمتها در بازار نیستیم و آیا در بازار بورس میبایست منتظر سقوط شاخص باشیم که در پاسخ به هردو سوال باید گفت بازارها همیشه با یک حافظهی چند ماهه قیمتها رو باور کرده و لحاظ میکنند (تعبیر بهتری سراغ ندارم) به این معنی که وقتی در بازه ی زمانی کوتاه نرخ دلار از ۴۲۰۰ به سرعت ۱۹ را لمس میکند بازار بصورت محافظه کارانه و طی مدت زمانی طولانی تر قیمتها رو میپذیرد و به همین دلیل هم بسیاری از کالاها بر خلاف تصور عموم چون معادل افزایش دلار افزایشی نداشته اند (نسبت به پیک قیمت) طبعا با کاهش از آن نقطه نیز کاهش قیمتی ملموسی نخواهند داشت ( به جز کالاهایی با فرکانس معاملاتی بالا) .
فاصلهی قیمتی دلار تحلیلی با دلار بازار بر روی قیمت سهام
درواقع دست پنهان بازار از ابتدا محتاطانه با لحاظ همه ی نیروهای وارد بر بازار در حال تخلیه اثر افزایش نرخ ارز میباشد. به شخصه تصورم این است که بازدهی دلار از اینجا به بعد (به شرط عدم تغییر شدید متغیرهای سیاسی) بالا نیست و تورم در رفته آن میتواند منفی نیز باشد و با نوساناتی در همین حوالی جذابیتهایش را به عنوان سرمایهگذاری برای عموم از دست خواهد داد و به فعالین آن سپرده خواهد شد.
از طرفی دیگر به نظر میرسد با توجه به کنترل شدید بانکها بر روی تفاوت سود پرداختی به سپرده ها نسبت به تسهیلات اعطایی، کنترل نرخ سود بین بانکی توسط بانک مرکزی و کاهش بدهی بانک ها اینبار نیاز به تغییر معناداری در نرخ بهره ظرف یک سال آینده نیست (برخلاف دوره قبل افزایش نرخ ارز) و این حتما به تدریج باعث افزایش نسبت پی بر ای بازار بورس خواهد شد که در حال حاضر سهم های متعددی با نسبت های پی به ای تحلیلی حتی نزدیک به ۳ وجود دارد که این میتواند تا سال آینده به ۵ برسد.
نیروی موثر دیگر بر بازار در حال حاضر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی است که با شناخت کافی بر بروکراسی حاکم بر سازمان بورس انتظار سرعت زیاد در این مورد رو نمیتوان متصور بود اما به جهت بنیادی پتانسیل دو برابر کردن شاخص در آن مستتر است. هرچند شرکتهایی به این سمت و سو خواهند رفت (و طبعا سازمان بورس موافقتش را منوط به آن خواهد کرد) که این نوع از افزایش سرمایه مستقیم بر عملیات شرکت موثر باشد. بطور مثل تمامی و یا اکثر بانکها با توجه به چند برابر شدن نقدینگی در این سال ها، مشکل کفایت سرمایه و توان تسهیلات دهی دارند و تصورم اینست که کل بانکها امسال و سال دیگر به سراغ این گزینه خواهند رفت و به این جهت بازار بورس میتواند بازدهی خوبی در این خصوص به سرمایه گذاران دهد. به همین دلیل شاهدیم که بانک های زیانده با احتمال در دسترس بودن این نوع از افزایش سرمایه مورد اقبال بیشتری در بازار است.
با گزارشهای سالانه و ماهانه نیز به نظرم به تدریج این ترس تصنعی بازار از ریزش و اصلاح شدید کاسته میشه و عملا گزارشها دارند این کف شاخص رو اثبات میکنند. من اصلاح شدیدی برای بازار و شاخص متصور نیستم.
در سمت دیگر بازار شاهد تحول در فروش شرکت های تولید داخلی (خصوصا اقلام مصرفی خانوار) هستیم که افزایش نرخ ارز به دو شکل به آنها کمک فراوانی کرده است. حذف رقبای خارجی به دلیل تحریم و عدم صرفه ی اقتصادی کالاهای وارداتی برای عموم مردم و باز شدن تمامی بازار بزرگ داخلی برای تولیدات و در ثانی استفاده از مزیت های نیروی کار با هزینه ی پایین در ایران فروش برای شرکت هایی که فروش داخلی مطمئنی دارند را به وضوح دگرگون کرده که در گزارشهای ماهانه شاهد آن هستیم و امسال میتواند به حق سال شکوفایی این دست از صنایع تولید داخلی باشد.
ترس از رکود در این دوره عملا با لحاظ تورم ماهانه حدود ۰.۸ درصدی (که از پیک آن بازگشت داشته و عملا در حال تخلیه شدن هست) کمرنگ بوده و انتظار تثبیت مقادیر فروشها تا پایان سال قابل باور است.
در مورد شاخص هم که مکررا عرض کردم در همین حوالی نوسانی خواهد بود و دیگه بازده گرفتن روی شاخص به سختی امکان پذیره پس بازار به سمت تحلیل سهمها و جداکردن آنها خواهد رفت. به قولی بازده گرفتن از این به بعد خون ریزی میخواهد.
این وسط چند اتفاقا ممکنه بیافته. کاهش نرخ بهره فدرال رزرو که ترامپ بهش برای انتخابات نیاز داره و به نظرم محتمله پس احتمالا در سهمهای بنیادی مثل فلزی، سنگ آهنی و حتی پتروشیمی باید شاهد افزایش سود سازی باشیم. آمریکا در مواجهه با چین هم خیلی موفق عمل نکرده و تراز تجاریش باز هم..
حدود ۵۰۰ میلیارد دلار. منفی بود و این ممکنه توافق تجاری با چین رو مشکلتر بکنه و سمت تقاضا تو دنیارو مشکل بکنه. نیروی موثر دیگه در بازار الان تجدید ارزیابی هست که با بروکراسی حاکم بر سازمان بورس انتظار سرعت زیاد در این مورد رو ندارم اما خب پتانسیل دو برابر کردن (حداقل) شاخص رو..
از ابتدای فصل زمستان هم در ایران درگیر انتخابات مجلس خواهیم بود و رقابت های انتخاباتی در آمریکا نیز رسما شروع خواهد شد و به شخصه تصور تغییر کلانی در سیاست داخلی و فشار خارجی نمیبینم و اگر امکان مذاکراتی را داشته باشیم بیشتر در جهت خرید زمان تا انتخابات آتی آمریکا خواهد بود.
البته شهریور ماه امسال در حاشیه اجلاس سالانه سازمان ملل میتواند یک شگفتی رقم بخورد.
*رضا خانکی تحلیلگر و کارشناس ارشد بازار سرمایه
مطلبی دیگر از این انتشارات
تخریب بازار انرژی آمریکا در صورت جنگ با ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
صعود ۴ پلهای ایران در گزارش شاخص جهانی نوآوری ۲۰۱۹
مطلبی دیگر از این انتشارات
ارز دیجیتال چیست؟|به زبان ساده