سفر به جزیره‌ی اکسیژن ایران، کیش! و رهایی از آلودگی تهران

فرار از آلودگی تهران به هوای پاک کیش با نمای هتل ترنج
فرار از آلودگی تهران به هوای پاک کیش با نمای هتل ترنج

دیگر نفس هم نمی‌شود کشید! تنها چیزی که این روزها مدام به آن فکر می‌کنم، انیمیشن لوراکس است. مخصوصاً صحنه‌ای که تاجر شهر کپسول اکسیژن به مردم می‌فروشد. انگاری در تهران نیز باید کپسول اکسیژن خرید. برای شخصی چون من که در شرکت خصوصی کار می‌کنم و حتی در این هوا هم باید به اداره بروم، آلودگی هوا بیشتر به چشم می‌آید! دیگر به جایی رسیده‌ام که افکار منفی هجوم آورده‌اند. جلوی افکار منفی را هم که با ماسک تنفسی و خوردن شیر نمی‌توان گرفت. خبرهای تازه هم حاکی از آن است که این هوای ناپاک تا آخر هفته ادامه دارد. سرِ کار که هستم بحث بیشتر افراد پیرامونم، حول‌وحوش همین موضوع می‌چرخد و من دیگر از این بحث‌ها نیز به ستوه آمده‌ام. اخبار امروز را پیگیری می‌کردم که در جایی خواندم پنج‌شنبه آخر هفته خورشید گرفتگی پنجم دی ماه رخ می‌دهد. پدیده‌ای نادر که لذت بهره بردن از آن شاید سال‌ها تکرار نشود. در ایران بهترین محل برای رصد این کسوف آسمان کیش است. چه بهانه‌هایی از این بهتر! آلودگی تهران و کسوف کیش دلیلی شد برای اینکه مرخصی‌هایم را بگیرم و برای سفر آماده شوم.

سریعاً، بلیط هواپیما کیش را برای همین سه‌شنبه (سوم دی ماه سال هزار و سیصد و نود و هشت) خریداری کردم. ایرلاین‌های مختلفی بلیط هواپیما تهران کیش را می‌فروشند. در جستجوی اینترنتی خودم متوجه شدم که شرکت‌های هواپیمایی زاگرس، کیش‌ایر، ایر‌تور، معراج، کاسپین و ماهان در این مسیر فعالیت می‌کنند. این‌طور که من در جستجوهایم دیدم ارزان‌ترین قیمت‌ها را ایرلاین‌های زاگرس و معراج ارائه می‌دادند. متأسفانه من بلیط چارتری کیش پیدا نکردم و از آنجایی که از آلودگی هوای تهران فراری بودم، نزدیک‌ترین پروازی که می‌توانستم از تهران و آلودگی هایش رها شوم را انتخاب کردم. قیمت بلیط هواپیما کیش ماهان هم مناسب بود و هم ساعت حرکت خوبی داشت. در نتیجه ساعت 09:30 شب بایستی کیش می‌بودم. پرواز کیش، عصر بعد از ساعت کاری‌ام انجام می‌شد و من زمان زیادی برای آماده‌سازی لوازم سفرم داشتم. البته کوله‌پشتی من همیشه آماده و به اصطلاح دست‌به‌نقد است.

برای اقامت در کیش کجا بروم؟

بعد از تمام کارهایی که انجام دادم، تنها مانده بود که محل اقامت شبانه‌ام را هم مشخص کنم؛ بنابراین باز هم دست به دامان گوگل دانا شدم. کلمه «هتل‌های کیش» را در گوگل جستجو کردم و به سراغ سایت‌های معروف رفتم. چقدر از دیدن هتلی درون دریا با کلبه‌هایی شبیه به هتل‌های مالدیو در کیش تعجب کردم. آژانس الی گشت در تبلیغات تور مالدیو خودش از عکس‌هایی استفاده کرده بود که خیلی شبیه به این هتل در کیش بود. تنها کافی است شما هم عکس‌های هتل ترنج را ببینید تا به دلربایی آن پی ببرید. متأسفانه برای من قیمت بالایی داشت و برای سفرهای یک دفعه‌ای مناسب نبود. وگرنه حتماً برای یک بار تجربه هم که شده به سراغش می‌رفتم. هتل را هم که گرفتم راهی سفر شدم.

در این هوایی که نمی‌شد نفس کشید تاکسی اینترنتی گرفتم تا به سمت فرودگاه امام بروم. راننده ماشینی که سوارش بودم از آلودگی هوا و تنگی نفسش می‌گفت و اما من فکرم جای دیگری سیر می‌کرد. ذهنم به طور خودکار شروع کرده بود به برنامه‌ریزی برای سفر و قدم زدن در سواحل معروف کیش و نگاهی رو به دریا. آنقدر در افکار و تخیلاتم محو شده بودم که صدای راننده را نشنیدم. گویا به فرودگاه رسیده بودیم و من متوجه نشده بودم. دیگر تا چند ساعت دیگر ماسک تنفسی را از روی صورت برمی‌دارم و به آسمان آبی نگاه می‌کنم. در حالی که ماسک تنفسی بر صورتم بود و کوله‌پشتی‌ام بر دوش، از تاکسی پیاده شدم. اکنون من مانده‌ام و کوله‌پشتی‌ام و کسوفی که در صبح پنج شنبه جزیره انتظارم را می‌کشد...