اهداف مرکز نوآوری و فناوری آب، محیط زیست و انرژی (آما) پویاسازی، توانمندسازی و بکارگیری فارغ التحصیلان و نخبگان کشور و نیز توسعه کسب و کار و ارزش آفرینی در حوزههای آب، محیطزیست و انرژی است.
خلاقیت، موتور کارآفرینی
خلاقیت در کارآفرینی
مهمترین تفاوت بین یک کسب وکار معمولی با یک استارتاپ، در داشتن خلاقیت است. اگر در هر فرآیند کسب وکار فعلی، شکل تأمین ورودیها، روشهای تولید، بستهبندی، بازاریابی و …. تغییری ایجاد کنیم، یک کارآفرین هستیم. خلاقیت شرط ورود به فضای کسب و کار رقابتی است.
خلاقیت به همه چیزهایی گفته میشود که ذهن ما را نسبت به مفاهیم قبلی تغییر دهد. مانند دیدن چیزی که دیگران نمیبینند یا شنیدن هر آنچه که دیگران نمیشنوند.
موانع خلاقیت
بزرگترین موانع برای خلاقیت، چهارچوبهایی مانند بایدها و نبایدهای همیشگی، کارهای روتین و دانستههای قبلی هستند که ذهن را محدود میکنند.
آیا خلاقیت ذاتی است یا پرورشی؟
مانند تمام ویژگیهای افراد کارآفرین، خلاقیت هم میتواند ذاتی باشد، در غیر این صورت میتوان آن را با تمرین به دست آورد.
نوآوری هنگامی رخ میدهد که خلاقیت به mvp تبدیل شود.
بزرگترین منبع خلاقیترها شدن از چهارچوبهای غیرضروری است.
برای افزایش خلاقیت و سیالیت ذهن تکنیکهای مختلفی مانند تکنیک scamper، تکنیک شش کلاه تفکر و …. وجود دارد.
آیا شما فرد مناسبی برای راهاندازی یک کسب وکار هستید؟
برای موفقیت در شروع یک کسب وکار، باید ببینیم که آیا واقعا فرد مناسبی برای این منظور هستیم یا خیر؟ افراد کارآفرین دارای ویژگیهای مشترکی هستند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- موفقیتطلبی
- استقلالطلبی
- مسئولیتپذیری و مرکز کنترل درونی*
- خلاقیت و نوآوری
- ریسکپذیری متعادل**
- تلاش و سختکوشی
- تحمل ابهام***
- اعتماد به نفس
- مثبت اندیشی
- شکارچی فرصتها بودن
* منظور از داشتن مرکز کنترل درونی، این است که در هنگامی که ایرادی در کار به وجود بیاید، در درون خود به دنبال علت آن باشیم و از فرافکنی پرهیز کنیم.
**ریسکپذیری متعادل به معنی ریسکپذیری حساب شده است که با مفهوم بی محابا عمل کردن متفاوت است، در واقع، مرز بین این دو همان حساب شده بودن ریسک پذیری متعادل است.
*** تحمل ابهام یعنی دانستن تمام شرایط مبهم کنونی و برنامهریزی برای ترکیبات مختلف شرایط و کمرنگ کردن نقش آنها.
ایده کسب وکار
ایده همان محصولی است که پاسخگوی یک نیاز است. داشتن ایده خوب و مناسب اولین قدم برای راهاندازی یک کسب وکار است.
نداشتن ایده بهتر از کار کردن بر روی یک ایدهی نامناسب است. کار کردن بر روی یک ایده نامناسب هزینه بالایی را برای تجربهاندوزی به فرد تحمیل خواهد کرد.
کپی کردن صرفا بد نیست!
استارتاپهای موفق زیادی را میتوان نام برد که از نمونههای خارجی ایده گرفتهاند. در واقع با کپی ایده، میفهمیم که آن کسب وکار اعتبارسنجی شده و منطبق بر نیاز مشتری است. در این حالت با مشکلات قانونی احتمالی مواجه نخواهیم شد. همچنین نیازی به پرداخت هزینههای مربوط به فرهنگسازی و اعتمادسازی نیست.
باید توجه کرد که برخلاف ایده، مدل کسب وکار با توجه به فرهنگ و شرایط ایران ساخته شده است. استارتاپ دیجیکالا که از آمازون الهام گرفته یا اسنپ که از استارتاپ uber ایده گرفته است مثالهایی در این مورد هستند.
روشهای دستیابی به ایدههای کسب وکار
- طوفان فکری سازماندهی شده
- بازدید از کسب وکارهای واقع در منطقه
- جستجو و تحقیق در منطقه مورد نظر
- تمرکز بر روی محصولات جایگزین برای صنایع
- تمرکز بر روی بازیافت
- بازدید از نمایشگاههای تجاری و عرضه محصولات و خدمات
- استفاده از تجربیات دیگران
میتوانید متن کامل این مقاله را در سایت مرکز نوآوری و فناوری آما ببینید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحصیل در رشته های پزشکی در استرالیا
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیروزی مهندسی بر علوم پایه پیروزی چگونگی بر چرایی
مطلبی دیگر از این انتشارات
رباتها و آینده انسان