و این مهندسِ مفلوک

امروز روز مهندس بود، روزی که به مناسبت بزرگداشت خواجه نصیر بزرگترین مهندس تاریخ ایران نامگذاری شده، برای درک بزرگی این فرد کافیه بدونید رصدخانه مراغه ای که این فرد ساخت رو تا حدود 400 500 سال بعد هم اروپایی ها نتونستن بسازن.

در این روز باشکوه لازم میدونم اول از همه به خودم تبریک بگم و بعد به تمام مهندس های ایرانی که کاری که میکنن مستقیما توسط مردم نقد میشه و ممکنه کل زندگیشون با یک اتفاق به باد فنا بره. چرا؟ چون مهندسی کاریه که نتیجه اش ملموسه 2+2=4 نمیشه تغییرش داد. مسکن مهر خراب میشه تقصیر مهندسشه، پراید تصادف میکنه تقصیر مهندسشه، هواپیما سقوط میکنه، تقصیر مهندسشه، سد خراب میشه، تقصیر مهندسشه، پل میریزه، تقصیر مهندسشه، کشتی غرق میشه، تقصیر مهندسشه. کاری که مهندس میکنه دیده میشه و کوچکترین خطاش ممکنه به قیمت جون مردم تموم بشه. اما یک اقتصاددان رو ببینید. یک اقتصاددان سی سال پیش برنامه ای برای بانکداری کشور مینویسه بعد از سی سال میبینیم که بانک ها ورشکست شدن. تقصیر کیه؟ هیچکس گردن نمیگیره.

یک نماینده مجلس یک قانونی رو به تصویب میرسونه که در کنارش مافیا و قاچاق بوجود میاد. خوب هیچکس هیچی نمیفهمه.

در رشته های تئوری مثل سیاست و اجتماع و فرهنگ و... که هیچی نگم بهتره. توی این رشته ها هرکی هرچی میگه یا یکی قبلا همون حرف رو زده و میشه اصلاح اون تئوری یا هیچکس نزده و میشه یه تئوری جدید به همین سادگی.

یک پزشک از قیچی تا دستگاه سونوگرافی رو توی شکم بیمارش جا میذاره بعد میگه خوب چیزی نشده دوباره عمل میکنیم درش میاریم. یا یک داروی اشتباه میده به بیمارش، بیمارش هم میمیره. کسی هم چیزی نمیفهمه. یک آمار دیدم که میگفت سالانه 7 هزارنفر در آمریکا فقط به علت بدخطی پزشک ها میمیرن. شما فکر کن چند نفر به خاطر اشتباهات پزشکی در کل دنیا میمیرن. که اشتباهات مهندسی در مقابل هیچی نیست.

چیزی که توی این چندسال مهندس بودنم فهمیدم اینه که هرچقدر هم کارت رو خوب انجام بدی اهمیت نداره. در آخر به خاطر یک اشتباه برکنار میشی و این فقط در مورد مهندس ها وجود داره.

البته داخل پرانتز بگم که این مهندس مهندس که میگم منظورم مهندسین کامپیوتر و نرم افزار و صنایع نیست. بیشتر در مورد مهندسین شیمی، مکانیک، برق، عمران و متالورژی صحبت میکنم.

توی دنیا چه خبره؟

متاسفانه از اونجایی که ما کلا مردم جوگیری تشریف داریم اینجا هم جوگیر شدیم و تا تونستیم مهندس تولید کردیم طوریکه سنگ رو برداری دوتا مهندس زیرش نشستن. حقیقتا توی دنیا از این خبرها نیست. توی دنیا مهندسین کارگرها هستن. مهندسی شغل بسیار سختیه واسه همین توی کشورهای مرفه دنیا کسی سراغ این رشته ها نمیره و البته در کنار اون درآمد بسیار زیادی داره طوریکه رشته ی خودم یعنی مهندسی شیمی یکی از پردرآمدترین شغلهای (کارمندی) دنیاست در تمام کشورها. اما دردنیا بیشتر افراد باهوش برعکس ایران به رشته های نظری تمایل پیدا میکنن. مثل حقوق، ریاضیات، فیزیک، شیمی، ژنتیک و... که هم مشاغل ساده ای هستن و هم پایه های علوم مهندسی هستن. بدون داشتن پایه های علمی قوی هرگونه پیشرفتی در کشور ناپایدار و مقطعی خواهد بود.

ایران بعد از چین و آمریکا رده ی سوم بیشترین مهندس دنیا رو در اختیار داره درحالیکه به لحاظ جمعیت بسیار کمتر از این کشورهاست.

خانم ها مهندس نشن.

حداقل در مورد رشته های مهندسی شیمی و مکانیک میتونم این توصیه رو داشته باشم که خانم ها یا برای تدریس و هیئت علمی به سمت مهندسی برن یا اینکه برای کارهای آزمایشگاهی در غیر این صورت بهتره قید مهندسی رو بزنن یا اینکه رشته های بهتری انتخاب کنن. سایت های صنعتی 24 ساعته باید فعال باشن و شیفت ها چرخشی هستن. عادت کردن به شیفت های چرخشی گاها تا 10 سال طول میکشه. از طرفی خانم ها باید گرما و سرما رو تحمل کنن و همیشه آماده به خدمت باشن تا هرموقع اتفاقی افتاد سریع اقدام کنن به نظرم سخت میتونه باشه بعلاوه اینکه در محیط کار کسی شما رو به چشم یک زن نمیبینه همگی شما رو به چشم یک مهندس میبینن که مثلا باید بتونید فلان لوله رو جا بزنید یا فلان پیچ رو ببندید. البته منظورم این نیست که توانایی اینکار رو ندارن شاید بتونن ولی بعد مدتی دیگه روحیه ی زنانه شون در محیط کار از بین میره. به شخصه خانم هایی رو دیدم که بعد از چهار سال با اینکه همسرشون هم توی همون محیط کار میکرده از هم جدا شدن و از این مثالها زیاده. بعلاوه امروز کارفرماها هم ترجیح میدن بیشتر از آقایون استخدام کنن برای سایت های صنعتی چون نمیخوان درگیر مرخصی های استعلاجی خانم ها بشن.

دانشگاه وقت تلف کردنه؟

به نظرم هم درسته هم غلط. درست به این خاطر که توی شرکت های مطرح دولتی و حتی خصوصی افرادی رو دردم که با مدارک نامرتبط و حتی از دانشگاه های نامعتبر جذب شدن و فقط به روش تجربی کار رو یادگرفتن و الان ده دوازده میلیون در ماه حقوق دارن. حتی عده ای با فوق دیپلم (البته در سالهای گذشته) جذب شدن و حین کار کردن مدرک های بالاتر گرفتن (بخونید خریدن) اما امروز اوضاع متفاوته اشباع شدن بازار از مهندس باعث شده که بدون داشتن مدرک نشه کار خاصی پیدا کرد.(مگه جونیور باشی). اتفاقی که برای خود من به شخصه افتاد این بود که درسته تدریس توی دانشگاه ما که سومین دانشگاه برتر کشور در مهندسی شیمیه بسیار مزخرف و ابتدایی بود اما حضور در این فضا به من کمک زیادی کرد تا خودم رو بشناسم و هدفم رو مشخص کنم. امروز به این نتیجه رسیدم که دانشجو نباید ذوفن باشه بلکه باید ذوالفنون باشه دانشجو باید در رشته های مختلف توانایی داشته باشه مخصوصا اگه بخواد مهندس خوبی بشه. اگر امروز به عقب برگردم به جای تمرکز روی درس هام سعی میکنم جایی برای کارآموزی استخدام بشم تا هم در زمینه تئوری و هم عملی بتونم پیش برم.

در پایان اینقدر به این مهندس های بیچاره گیر ندین این بدبختا رو خدا زده. امیدوارم خیلی زود برنامه ی جدیدی برای هدایت تحصیلی نوشته بشه تا این خیانت بزرگی که در حق این مردم و این استعدادها شد تموم بشه اینکه نمره دروس یک نفر یا رتبه ی کنکور یک نفر مشخص کننده ی رشته ی تحصیلیش باشه احمقانه ترین کاره. کاش میشد که فرد بفهمه در چه رشته ای استعداد و علاقه داره و بعد با توجه به علاقه اش تلاش کنه و در نهایت در دانشگاه و رشته ی مورد علاقش تحصیل کنه ولی امروز اینطوری نیست متاسفانه و مسبب اصلی اون هم خود مردم هستن و البته در درجه بعدی سیستم مشکل دار آموزش پرورش و هدایت تحصیلی.

متاسفانه شنیدم که در بعضی مدارس به بچه ها اجازه نمیدن که خودشون رشته شون رو انتخاب کنن و خود مسئولین مدرسه بر اساس نمره ی دروس دانش آموزها رو در رشته های مختلف قرار میدن.اینکار علاوه بر اینکه غیر انسانیه غیر قانونی هم هست.