حمله احتمالی اسرائیل چگونه خواهد بود؟

پس از عملیات وعده صادقه و همچنین پس از گذشت سه روز از آن عملیات، امروز ارتش اسرائیل اعلام کرد که در پاسخ به حمله ایران، حمله‌ای را انجام خواهد داد و هدف وی این است که نشان دهد دسترسی به هر نقطه از ایران را دارد.

پاسخ اسرائیل تقریبا قطعی است چرا که فشار بر روی دولت نتانیاهو هر لحظه در حال افزایش است. دولت در حال سقوط است و نتانیاهو قاعدتا چنین چیزی را نمی‌خواهد. همچنین هر لحظه که از جنگ با غزه می‌گذرد، افراطی‌ها در اسرائیل قدرت بیشتری می‌گیرند. در واقع اگر دولت اسرائیل سقوط نکند، تنش به طور مداوم افزایش خواهد یافت بنابراین استراتژی ایران باید در وهله اول سقوط دولت باشد نه چیز دیگری.

اما حمله اسرائیل چگونه خواهد بود؟

چند سناریو پیش اسرائیل است.

۱- حمله به تاسیسات هسته‌ای. احتمالا این سناریو مهم‌ترین و بهترین گزینه برای اسرائیل است. خصوصا حمله به فردو به خاطر نزدیکی به شهر قم بار روانی و تبلیغاتی بسیار بالایی دارد.

۲- حمله به تهران. حمله به تاسیسات نظامی و هسته‌ای در تهران نیز می‌تواند بار تبلیغاتی بسیار بالایی داشته باشد. اگرچه در میان تهدیدات اسرائیلی‌ها چندین بار نام تهران آمده است، اما حمله به تهران به خاطر پدافند قدرتمند حول این شهر هدف سختی به نظر می‌رسد.

۳- حمله به تاسیسات هسته‌ای در اراک و بوشهر.

در بین این سناریوها ساده‌ترین‌ها حمله به اراک و بوشهر و به طور کلی حمله به تاسیسات نظامی و هسته‌ای در غرب کشور هست و سخت‌ترین آن حمله به تاسیسات تهران. تقریبا حمله به تهران بعید است اما حمله به قم می‌تواند بار معنایی خوبی داشته باشد.

قدرت اصلی اسرائیل در بخش اطلاعاتی و هوایی است و تقریبا غیرممکن است که در بخش‌های دیگر (حمله دریایی، زمینی و یا موشکی) اقدام به حمله کند.

شدت حمله چقدر است؟

شدت حمله به شدت پایین است و بدون تلفات. احتمالا طوری است که طرف اسرائیلی بتواند این ایده را بفروشد که با حمله ایران مقابله کرده و طرف ایرانی نیز نیازی به حمله متقابل نداشته باشد.

دولت نتانیاهو بدون پاسخ به ایران نمی‌تواند وارد رفح شود. دولت برای این کار نیاز به اجماع داخلی دارد و باید نشان دهد که حاضر است برای حفظ اسرائیل کارهای لازم را انجام دهد.

با فشار فزاینده‌ای که بعد از حمله ایران بر روی نتانیاهو ایجاد شد و خصوصا با توجه به بار تبلیغاتی عظیمی که ایجاد کرد. دولت نتانیاهو چند گام تا سقوط باقی دارد و تقریبا مانند گربه‌ای است که به هر جایی که بتواند چنگ می‌زند.

ایران چکار می‌تواند انجام دهد؟

ایران سه راه پیش رو. اول آنکه اجازه دهد حمله انجام شود و مانند تمام حملات پیشین صبر استراتژیک پیشه کند و اجازه دهد ایده دولت اسرائیل فروخته شود. این روش می‌تواند برای کنترل تنش در خاورمیانه بسیار مطلوب تلقی شود. اما می‌تواند تا حدود زیادی بار روانی ایجاد شده پس از حمله گسترده به اسرائیل را کاهش دهد.

راه دوم مقابله گسترده و دفاع همه جانبه‌ است. ایران خصوصا می‌تواند با ضد اطلاعات خود، اسرائیل را در تنها نقطه قوت خود نسبت به ایران شکست دهد. به این معنا که با اطلاعات گمراه کننده، اسرائیل را در تله ضد اطلاعاتی قرار داده و ضربه سنگینی به او وارد کند. ریسک چنین راهکاری این است که ضد اطلاعات ایران شکست بخورد در این صورت قدرت اطلاعاتی اسرائیل به همگان نشان داده خواهد شد و رسوایی عظیمی ایجاد می‌شود. خصوصا اینکه می‌دانیم ایران در زمینه حفاظت اطلاعات در چه وضع اسفباری به سر می‌برد.

راهکار سوم که به نظرم بهترین راهکار است این است که پیش از آنکه اسرائیل از ضربه اول سر بلند کند، ضربه دوم وارد شود. اما این ضربه باید مستقیما به هدف سقوط دولت انجام شود. بارها گفته‌ام تنها یک راه برای این که جنگ تا سال‌ها ادامه پیدا نکند، وجود دارد و آن این است که پیش از ورود دولت بایدن به پروسه انتخابات جنگ به اتمام برسد و این مهم حاصل نمی‌شود مگر با سقوط دولت اسرائیل.

ضربه دوم ایران البته که نباید مستقیم باشد و باید محبوبیت دولت را هدف بگیرد. باید برای حاکمیت اسرائیل دلیلی برای انتخابات زودهنگام داده شود و همینطور باید تشتت در داخل حاکمیت اسرائیل ایجاد کند. این ضربه می‌تواند یک حمله سایبری همه جانبه به زیرساخت‌های برق رسانی باشد، می‌تواند آتش سوزی‌های ناخواسته در مزارع باشد، می‌تواند بمبگذاری‌های جسته و گریخته داخل خاک اسرائیل باشد. یا حتی قتل عام گسترده معترضین به دولت توسط پلیس یا شاید حمله مردم عادی به نیروهای سرکوب گر باشد. در واقع اگر هدف سقوط دولت باشد، دیگر حمله به نیروهای نظامی و پایگاه‌ها نمی‌تواند پاسخ در خوری ایجاد کند. بلکه نیازمند یک شورش مدنی داخل خاک اسرائیل هستیم.

به وبسایت فینسوف هم سر بزنید