"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت: finsoph.ir
چگونه جنگ با اسرائیل میتواند رحمت باشد؟
بعد از ترور حسن نصرالله، ایران دیگر جایی برای مماشات ندارد. اگر پاسخی به این حمله داده نشود، اسرائیل متوجه خواهد شد که هیچ اقدامی توسط این رژیم با پاسخ مواجه نخواهد شد و تحت هیچ شرایطی حزب الله وارد جنگ مستقیم نمیشود.
در نتیجه این موضوع، اسرائیل به راحتی تمام نوار غزه را تحت کنترل در میآورد و پس از آن به احتمال زیاد کرانه باختری را نیز تصاحب خواهد کرد. این موضوع پایان آرمان فلسطین است.
همچنین پس از آنکه خیال اسرائیل از حماس راحت شد، میتواند به راحتی کوریدور آیمک را پیگیری کند. کوریدوری که هند را از بنادر اسرائیل به اروپا متصل میکند و عملا اروپا را از کوریدورهای ایرانی مستقل میکند و راه برای حمله مستقیم به ایران طی ۲۰ سال آینده باز خواهد شد چرا که دیگر ایران هیچ نقشی در آینده جهان نخواهد داشت.
در این شرایط ایران باید انتخاب کند. مساله امروز بر سر موجودیت خود ایران است نه موجودیت حزب الله.
اما همانطور که پیشتر گفتهام، ایران نباید مستقیما وارد جنگ شود. اسرائیل مانند داعش نیست که بتوان مستقیم با اون مقابله کرد. بلکه باید با دقت بالا گامها را برداشت. برای شروع باید از نقطه قوت اسرائیل یعنی نیروی هوایی او شروع کرد. اسرائیل بیش از ۳۰۰ جنگنده دارد اگرچه فاصله زیادی تا ایران دارند، اما نقطه قوت آنها محسوب میشود. به شخصه انتظار داشتم که حزب الله از جنگ ۳۳ روزه درس گرفته باشد و طی این سالها برای این موضوع فکری کرده باشد. اما متاسفانه پدافند هوایی چه در سوریه و چه در لبنان بسیار ضعیف ظاهر شدند.
همینطور گفته بودم که نقطه قوت اسرائیل این است که ضربه اولیه را محکم میزند. اسرائیل طی سالهای اخیر هرگز درگیر یک جنگ فرسایشی نشده است اما جنگ غزه به یک سال رسیده است و به نظر من سالهای بعد هم ادامه خواهد داشت. اسرائیل به دنبال آن است که با ضربات محکم به حزب الله جنگ را از فاز فرسایشی در شمال خارج کند. حزب الله باید ضربات محکمتری به اسرائیل وارد میکرد اما متاسفانه در این امر ناتوان بود و از آن طرف ضربات مهلکی دریافت کرد.
البته هنوز هم دیر نشده است، همچنان حزب الله میتواند با چند ضربه مهلک تلافی کند اگرچه این ضربات اکنون باید بسیار مهلک بوده و تلفات گستردهای بگیرد.
نکته بعدی این است که اگر لبنانیها فکری به حال نیروی هوایی اسرائیل نکنند، مانند جنگ ۳۳ روزه حتی اگر پیروز هم شوند، این پیروزی با هزینه هنگفتی خواهد بود.
اما چگونه جنگ برای ایران میتواند رحمت باشد؟ ایران در وضعیت کنونی با شرایط نامتعادلی دست و پنجه نرم میکند و شاید بتوان گفت تنها یک جنگ است که میتواند به کمک ساختار سیاسی برای اصلاحات گسترده بیاید. جنگ میتواند انتقال پایتخت را تسریع کند، جنگ میتواند ساختار اقتصادی را تعدیل کند.
طی سالهای پس از جنگ عراق، ساختار اقتصادی خاصی در ایران شکل گرفت که برنده آن حزب کارگزاران بود. اکثر مخالفان هاشمی رفسنجانی یا در جنگ یا توسط منافقین در داخل کشور کشته شدند و شرایط برای دو قبضه کردن قدرت فراهم شد. پس از مرگ هاشمی، فرادستان در ایران افسار پاره کردند و همچنان افسارگسیخته هستند. شرایط جنگی میتواند دوباره این فرادستان را افسار زده و برخی از آنها را حذف کند.
جنگ یکبار دیگر هویت اجتماعی را در ایران تقویت میکند و اهمیت امنیت را برجسته میکند و این فرصت را فراهم میکند که با تعدیل برخی ساختارهای سیاسی، فعالیت سیاسی مردم در داخل حکومت را افزایش دهیم.
با این حال، همانطور که گفتم حمله به اسرائیل باید چندین و چند مولفه را در نظر داشته باشد. اول برد رسانهای داشته باشد. دوم ایران را در نقش مدافع ظاهر کند نه مهاجم. سوم زیرساختهای ایران را در امان نگه دارد. چهارم منجر به تقویت روحیه مقاومت شود. و درنهایت نیروی هوایی اسرائیل را نابود کند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
جودیت باتلر : خفقان و سانسور در دانشگاههای آمریکا
مطلبی دیگر از این انتشارات
حمله احتمالی اسرائیل چگونه خواهد بود؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
جنگ چهره ای معصومانه ندارد