الفبای مدیریت کدامند؟
الفبای مدیریت کدامند؟ | مدیریت فرایند انجام کار با اهداف مختلف برای تحقق اهداف سازمانی است. مدیران خوب این کارها را بطور مؤثر و کارآمد انجام می دهند. مؤثر بودن در این زمینه در رسیدن به اهداف سازمانی، کارآمد بودن، با حداقل اتلاف منابع تعریف می شود، یعنی استفاده بهینه از پول، زمان، منابع انسانی و .... برخی از مدیران در هر دو فاکتور کوتاهی می کنند، و یا اینکه دستیابی به یکی از این اهداف را با هزینه ی از دست دادن دیگری انجام می دهند، در واقع یکی را فدای دیگری می کنندکه این درست نیست. مدیران خوب لزوما کار آمد هستند و بر اهداف سازمانی تمرکز می کنند.
وظایف مدیریت در نوع سنتی آن کدامند؟
مدیریت در شکل کارآمد آن نیاز به رعایت گزینه های مختلفی دارد که هر کدام به نوبه ی خود، انجام امورات خاص خود را می طلبد.
مفهوم مدیریت در معنای اصلی آن سه عامل مهم را در بر می گیرد:
1- برنامه ریزی
2- سازماندهی
3-کنترل کردن
البته شاید مدیریت به طور ظاهری در این سه بخش خلاصه شود اما در مفهوم واقعی بسیاری از موارد دیگر را شامل می شود که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
1- برنامه ريزي عبارت است از تصمیم گیری هایی که باید انجام شود تا دسترسی به اهداف سازمانی را ممکن کند، و در واقع شامل کلیه ی اقدامات انجام شده در مسیر دستیابی به اهداف مذکور نیز می شود. فعالیت های برنامه ریزی عبارتند از:
· تجزیه و تحلیل موقعیت های فعلی
· پیش بینی آینده
· تعیین اهداف
· تصمیم گیری در انتخاب انواع فعالیت ها ی شرکت
· انتخاب استراتژی های شرکتی و تجاری
· تعیین منابع مورد نیاز برای دستیابی به اهداف سازمان.
نتیجه اینکه فرایند برنامه ریزی به طور کلی استراتژی سازمان را در بر می گیرد.
2- سازماندهی، معمولا به جمع آوری و هماهنگی منابع انسانی، مالی، جسمی، اطلاعاتی و سایر منابع مورد نیاز برای دستیابی به اهداف گفته می شود. معمولا کارهایی که در قالب سازماندهی شرکت انجام می شود، شامل جذب افراد به سازمان، مشخص کردن مسئولیت های شغلی، گروه بندی مشاغل به واحدهای کاری، تخصیص منابع وایجاد شرایط، است که نهایتا باعث می شود که افراد در کنار هم و با همکاری هم تمامی کارها را انجام داده و نهایتا به موفقیت برسند. نتیجه سازماندهی یک ساختار سازمانی کارآمد است.
3- پیشرو بودن یکی دیگر از ضروریات یک مدیریت کارآمد است، که منجر به رهبری افراد و ایجاد انگیزه در آنان می شود که به عنوان پیشتازان و افراد برتر در زمینه ای خاص به حساب بیایند. این یک نوع مدیریت الهام بخش است که به منظور ایجاد انگیزه و برقراری ارتباط با کارمندان، به صورت فردی و گروهی انجام می شود.
4- رهبری الهام بخش جز جدایی ناپذیر مدیریت است که فعالیت های مورد لزوم در این زمینه شامل تماس نزدیک روزانه با مردم، کمک به راهنمایی و الهام بخشیدن به آنها برای رسیدن به اهداف تیمی و سازمانی است. رهبری در تیم ها، ادارات، بخش ها و در صدر کل سازمان ها انجام می گیرد. نتیجه رهبری الهام بخش، ایجاد سطح بالایی از انگیزه و تعهد است.
5- کنترل کردن برنامه های جامع و در دست اجرای سازمان، اگر چه کنترل کردن خود به تنهایی موفقیت را تضمین نمی کند اما مانند نردبانی برای دسترسی به موفقیت تلقی می شود. کنترل عملکردی، پیشرفت را نظارت می کند و تغییرات لازم را انجام می دهد. هنگامی که مدیران برنامه های خود را اجرا می کنند، اغلب متوجه می شوند که کارها مطابق برنامه ریزی انجام نمی شود. در این بین سیستم کنترل مدیریت، اطمینان ایجاد می کند که کارها به درستی انجام شده و در مسیر تحقق اهداف سازمانی به پیش می روند. معمولا این سوال در ذهن مدیران ایجاد میشود که "آیا نتایج به دست آمده با اهداف سازمانی سازگار است؟" به همین دلیل است که مدیران تمامی فعالیت های گروه را در قالب اهداف سازمانی تنظیم کرده و چگونگی روند پیشرفت آن را کنترل می کنند. فعالیت های کنترل و ارزیابی ویژه مدیران عبارتند از:
• تنظیم استانداردهای عملکردی که نشان دهنده پیشرفت در جهت اهداف بلند مدت است
• شناسایی مشکلات عملکردی با مقایسه داده های عملکرد در برابر استانداردها
• انجام اقدامات برای تصحیح مشکلات.
بودجه بندی، سیستم های اطلاعاتی، کاهش هزینه ها و اقدامات انضباطی فقط معدودی از ابزارهای کنترل هستند. سازمان های موفق بزرگ و کوچک، توجه زیادی به عملکرد منابع انسانی خود دارند. آنها در هنگام بروز مشکل سریعا وارد عمل شده و در صورت نیاز تغییرات بزرگی ر ا لحاظ می کنند.
نتیجه و ضرورت کنترل، اندازه گیری دقیق عملکرد و تنظیم کارایی و اثربخشی سازمان است.
6- اثربخشی، هنگامی است که میزان تولید سازمانها با نیاز و خواست جامعه که شامل رقبا و تأمین کنندگان مشتری و سازمانهای نظارتی مشتری باشد، مطابقت دارد.
در واقع اثر بخشی هنگامی متجلی می شود که اهداف سازمانی به طور کلی مورد ارزیابی قرار گرفته و میزان اثر بخشی و نتیجه دهی آن سنجیده شود و البته در این بین نحوه ی انجام درست کارها کنترل شود.
در واقع اثر بخشی هنگامی در یک سازمان دیده می شود که اهداف سازمانی به درستی و متناسب با عملکرد سازمان انتخاب شده باشند و تمامی کارها در راستای تحقق اهداف به درستی انجام شوند و نتیجتا کارآیی سازمان افزایش یابد. البته کارآمد بودن در این زمینه به معنای چگونگی استفاده از منابع در دسترس برای دستیابی به هدف اصلی است.
حال که با مفهوم کلی مدیریت و الفبای اولیه ی آن آشنا شدید اگر می خواهید در مورد مفاهیم اصلی مدیریت و انواع ان و همچنین چگونگی انجام آن اطلاعات بیشتری به دست آورید می توانید در دوره MBA مدیریت کسب و کار شرکت کنید و با آموزش MBA مدیریت کسب و کار و همچنین کسب مدرک MBA یا گواهینامه MBA مدیریت کسب و کار، تبدیل به یک مدیر حرفه ای و زبده شوید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بررسی رشته مدیریت مالی در دانشگاه های ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
با کار تیمی، دنیا را دگرگون کنید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا شما هم می خواهید وارد بورس شوید؟