مدیریت احساسات منفی
احساسات بخش مهمی از زندگی هر فرد هستند و بر تصمیمگیریها و عملکرد افراد تأثیرگذارند. به طور کلی، احساسات میتوانند دوستان و دشمنان ما باشند، زیرا آنها ما را به سمت پیروزی یا شکست هدایت میکنند. اما اگر احساسات به طور نادرست کنترل نشوند، ممکن است تأثیرات منفی بر روی زندگی فرد داشته باشند. به همین دلیل، کنترل احساسات مهارت مهمی است که هر فرد باید به دست آورد. در این مقاله از فراکوچ، به بررسی راههای کنترل احساسات منفی پرداخته میشود تا شما بتوانید در مسیر آرامش قرار بگیرید.
آیا مدیریت و کنترل باهم فرق دارند؟
مدیریت مجموعه ای از کارهاست و با ابزار متفاوتی انجام می شود یکی از این ابزار که برای مدت کوتاهی مناسب خواهد بود کنترل است.
یعنی کنترل، فقط یک ابزار مدیریتی است. اجازه بدهید مثالی بزنم:
اگر بگوییم کنترل سیلاب! یعنی مهار و متوقف کردن سیلاب برای جلوگیری از آسیب های احتمالی آن، ولی ممکن است در صورت که بدون هیج برنامه ای سیلاب را با ابزار موجود کنترل کنیم پس از مدتی قدرتمند تر شده و آسیب بزرگتری وارد کند.
اما اگر بگوییم مدیریت سیلاب! گام اول مهار سیلاب است (همان کنترل کردن سیلاب) اما گامهای دیگری هم وجود دارد مثل هدایت سیلاب به مکانهایی که خطر آن را کمتر می کند. یا هدایت نیروی سیلاب به محلی مثل یک سد که بتوانیم شتابش را کم کرده و سپس همان آب را در مسیر دیگری برای کشاورزی یا تولید برق و ... استفاده کنیم.
ما میخواهیم احساساتمان را مدیریت کنیم نه فقط کنترل
چگونه می توانیم احساسات خودمان را مدیریت کنیم؟
اولین نکته این است که چطور تشخیص دهیم در شرایط احساسی خوبی هستیم یا نه؟ اگر پشت سر هم احساس اضطراب میکنیم و برای کوچکترین موارد عصبانی میشویم حتی اگر این عصبانیت را بروز ندهیم، نشانه این است که در شرایط احساسی خوبی نیستیم و باید کارهایی انجام دهیم که حالمان بهتر شود.
مدیریت احساسات یک مهارت خیلی مهم و سطح بالا است. حتما می دانید که احساسات مثبت یا منفی وقتی در ما مشاهده میشود به شدت مسری است و در دیگران هم سرایت میکند؛ پس اگر دیگران، اطرافیان، افراد خانواده و.... ببینند که ما در شرایط احساسی خوبی نیستیم احتمالا در مدت کوتاهی این احساسات منفی منتشر خواهد شد. بنابراین باید به هر قیمتی که شده احساسات خودمان را مدیریت کنیم؛
نکته دوم این است که بدانیم احساسات از کجا شکل میگیرد و چه چیزی باعث میشود که در ما احساسی مثبت یا منفی به وجود بیاید؟
تمام احساسات از تفسیر اتفاقات اطراف ما شکل میگیرد فرض کنید که درحال رانندگی هستید و در همین حین یک راننده دیگر خیلی ناشیانه و بد جلوی شما میپیچد و شما را به خطر میاندازد و بدون توجه به این موضوع با سرعت دور میشود این یک اتفاق است.
قبل از اینکه واکنشی نشان دهید اگر می دانستید آن راننده سعی میکند یک بیمار در حال فوت را به بیمارستان برساند شاید در شما احساس منفی زیادی ایجاد نمیشد؛ ولی اگر میدانستید که آن راننده عمدا میخواهد به شما ضربه بزند ، شاید احساس منفی بیشتری داشتید.
پس در واقع احساسات خیلی به اتفاقات مربوط نیستد بلکه به داستانی مربوط میشوند که بعد از آن اتفاق برای خودمان تعریف می کنیم با تمرین این مهارت که هر اتفاقی افتاد ما داستان و تفسیر خوبی از آن اتفاق برای خودمان داشته باشیم میتوانیم احساسات خودمان را مدیریت کنیم و در شرایط بهتری قرار بگیریم. برای هر اتفاق حداقل میتوان دو داستان یا تفسیر در نظر گرفت که یکی حال ما را بهتر میکند و دیگری ممکن است باعث شود حال مان گرفته شود!
بعد هر اتفاقی حداقل دو داستان یا تفسیر وجود دارد، موضوع این است که شما کدام یکی را برای خودتان تعریف می کنید؟
در ادامه به چهار نکته کلیدی می بپردازم که با رعایت این نکات میتوانیم در شرایط احساسی بهتری قرار بگیریم.
1) کوچینگ:
کوچینگ میتواند به شما در کنترل احساسات منفی کمک کند و راههایی برای مدیریت و کاهش آنها ارائه دهد. در ادامه، چند راهنمایی برای کمک کوچینگ در کنترل احساسات منفی آورده شده است:
- آگاهی از احساسات: اولین گام در کنترل احساسات منفی، ایجاد آگاهی درباره احساساتی است که در داخل خود تجربه میکنید. به شناسایی احساسات خود بپردازید و سعی کنید دلیل واقعی و ریشهیابی کنید.
- پذیرش احساسات: اجتناب از سوء استفاده یا کنار گذاشتن احساسات منفی ممکن است به مدت طولانی تر باقی بمانند. به جای آن، سعی کنید احساسات خود را پذیرش کنید و با آنها همدلی کنید.
- نقدسازی افکار منفی: با به همراه داشتن کوچ، میتوانید با استفاده از تکنیکهای مختلف، افکار منفی خود را تشخیص دهید و آنها را به چالش بکشید. به سوالاتی مثل "این فکر چقدر واقعبینانه است؟" و "چه اطمیناناتی دارم که این اتفاق میافتد؟" پاسخ دهید.
- تغییر نگرش: به جای تمرکز بر نقاط ضعف و منفی، سعی کنید تمرکز خود را به سمت ایدهها و فرصتهای موجود در زندگی هدایت کنید. از تمرینهای مثبتنگری و ممارستن امتناننامهنویسی نیز میتوانید استفاده کنید.
- تمرکز بر خود مراقبتی: اهمیت مراقبت از خود و تغذیه روحی و روانی نباید کمترینکم شناخته شود. به وقت خود برای استراحت، تفریح، و فعالیتهایی که شما را شاد میکند، اختصاص دهید.
- آموزش مهارتهای مدیریت احساسات: با کمک کوچینگ، میتوانید مهارتهای مدیریت احساسات را تقویت کنید. این شامل تمرینهای تنفس عمیق، تکنیکهای آرامش، و تمرینهای تفکر مثبت میشود.
- پشتیبانی از محیط اطراف: احاطهشدن از طرف خانواده، دوستان، یا افراد دیگری که مثبتاند و شما را در تلاشهایتان حمایت میکنند، بسیار کمککننده است.
نکته مهمی که باید به آن توجه کنید، این است که کنترل کامل بر احساسات منفی اغلب ممکن نیست و این کاملاً طبیعی است. هدف اصلی کوچینگ، یاری رساندن به شما در مدیریت بهتر احساسات و رسیدن به تعادل و ارامش در زندگی است. به مرور زمان و با تلاش مداوم، میتوانید تغییرات مثبتی در میزان احساسات منفی خود ایجاد کنید.
2) جدا کردن مسائل از واقعیتها
مسئله چیست؟ واقعیت چیست؟ شاید یک بیماری رایج شده، شاید یک اتفاق بدی در زندگی ما افتاده که ما هیچ کنترلی در این روند نداشتیم و نداریم این میتواند یک واقعیت باشد؛ ولی مسائل، مواردی هستند که ما بر آنها کنترل داریم و میتوانیم در تغییر شرایط و تغییر اوضاع و حتی در بهبود آن موارد نقش داشته باشیم.
بنابراین واقعیت چیزی خارج از کنترل و غیر قابل مدیریت است اما مسئله همان چیزی است که میتوانیم آن را مدیریت کنیم.
پس اولین قدم این است که ما واقعیتها را بپذیریم و هیچ تلاشی برای تغییر آنها نکنیم همین موضوع باعث میشود که در شرایط احساسی بهتری قرار بگیریم و اضطرابمان کم شود و فقط با تمرکز به مسائل بپردازیم؛ یعنی مواردی که در کنترل ما است و میتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم؛
3) پرداختن به کارهای لذت بخش
سومین نکته کلیدی برای اینکه احساس بهتری داشته باشیم این است که کارهای لذت بخش انجام دهیم. بسیاری از افراد موفق تقریبا هر روز کارهایی انجام میدهند که از آنها لذت میبرند؛ عکس این قضیه نیز صادق است و بسیاری از افراد ناموفق هیچ ارزشی برای لذت بردن از زندگیشان قائل نیستند.
اکثر ما وقتی در شرایط احساسی خوبی نیستیم علاقه ای به لذت برن هم نداریم؛ مثلا فرض کنید ما خیلی دوست داریم شطرنج بازی کنیم نقاشی بکشیم. مطلبی بنویسیم یا کتاب بخوانیم ..... ولی اگر در شرایط احساسی خوبی نباشیم و حتی اگر دوستانمان آنها را پیشنهاد بدهند به احتمال خیلی زیاد ما این پیشنهاد را رد خواهیم کرد.
نکته ی مهمی که میخواهم بگویم این است "ما" معمولا با شروع یک کار لذت بخش به مدت سه تا پنج دقیقه شرایط احساسیمان هم شروع به تغییر میکند. حتی اگر آن کار لذت بخش هم نباشد ولی باید انجام شود باز شرایط احساسی ما بعد از اینکه چند دقیقه آن را انجام دادیم بهتر میشود.
بنابراین وقتی که در شرایط احساسی خوبی نیستیم باید خودمان را وادار به کارهای لذت بخش .کنیم حتی اگر در ابتدا از این کار لذت نمیبریم مطمئن باشیم که انجام این کار خودش انگیزه ایجاد میکند و باعث میشود که در شرایط احساسی بهتری قرار بگیریم.
4) فعالیت فیزیکی
آخرین نکته ی کلیدی برای مدیریت احساسات منفی که باعث میشود شرایط احساسی ما بهتر شود و شاید کمتر
به آن توجه میکنیم فعالیت فیزیکی به اندازه کافی است.
آقای ناپلئون هیل نویسنده آمریکایی در یکی از قدیمی ترین سخنرانیهای خودش میگوید:
اگر در شرایط احساسی خوبی نیستید خودتان را در یک شرایط فیزیکی سخت قرار دهید.
قرار دادن خودمان در شرایط فیزیکی سخت باعث میشود که فضای احساسی هم بهتر شود.
جمع بندی:
کنترل احساسات یک مهارت اساسی است که به ما کمک میکند در موقعیتهای دشوار بهتر عمل کنیم و مسیر موفقیت را طی کنیم. با تمرین و آگاهی از احساسات خود، میتوانیم زندگی موفقی داشته باشیم.
با تشکر از شما که وقت خود را صرف مطالعه این مقاله از تیم فراکوچ کردید. در صورت وجود هرگونه سؤال یا اطلاع از دوره های آموزشی رایگان کوچینگ این مجموعه، میتوانید با کارشناسان تیم فراکوچ در تماس باشید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه ریزی به روش بولت ژورنال
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه عادت های تان هویت شما را شکل میدهد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی الگوریتم های شبیه سازی فروش