شجاعت ساختار شکنانه اپل در مسیر جدید طراحی محصولاتش

اولین چیزی که طراحی محصول شما را "خاص" میکند، خاص بودن است! اما چگونه می توان به این دست یافت؟ یکی از راه های خاص بودن طراحی، طراحی دیکانستراکشن، های-تک است، چیزی که متفاوت به نظر آید بدون شک خاص جلوه میکند، مسیری که اپل در طراحی هایش در پیش دارد...

البته در اینجا با یک تعمیم مغرضانه از سبک دیکانستراکشن و پست مدرن و های-تک به سبک طراحی های اپل می خواهیم نتیجه بگیریم اپل در طراحی همچنان سعی دارد خاص باشد. درست است شاید نتوان به راستی سبک طراحی اپل را دیکانستراکشن و های-تک نامید اما راهی که اپل در طراحی طی میکند و سعی در خاص بودن دارد، همان سعی و تلاش را می نماید.

با نگاهی به محصولات سال های اخیر اپل و طیف وسیعی از طراحی های برندهای چینی البته رقیب کره ای، اپل هر آن چیزی را که طراحی کند بی شک برای اولین بار نخواهد بود. پس در طراحی محصولات با تکنولوژی فعلی به نوعی دست و بال طراحان برای طراحی نو بسته است. اما در همین مسیر می توان خاص جلوه کرد. کمی به محصولات اخیر که نگاه کنیم می توانیم نتیجه بگیریم اپل سعی در دیده شدن محصولاتش دارد، بدون شک اولین تلاش برای برند بودن، دیده شدن است، به هر نحوی و به هر قیمتی. دیده شدن نه توسط لوگو بر روی محصول بلکه دیده شدن تمام قد.

اپل واچ را نگاه کنید، طراحی پرفروشترین ساعت هوشمند جهان دقیقا بر خلاف طراحی بیش از نیمی از ساعت های جهان است! به نقل از بلومبرگ بیش از 80 درصد ساعت های جهان طراحی گرد دارند. دلایل مختلفی این علاقه را برای طراحان ساعت ایجاد کرده است اما شاید یکی از دلایل راحتی استفاده و راحتی جای گیری ساعت بر روی هر اندازه مچ است. اما اپل طراحی مربعی را برای ساعتش به طراحی گرد ترجیح می دهد! اولین دلیل شاید نه ارتباطی به نحوه ی استفاده از ساعت دارد و نه ارتباطی رابط کاربری ساعت بر روی این طراحی، بلکه تلاش برای خاص دیده شدن است. دقت کنید رابط کاربری که اپل برای اپل واچ در نظر گرفته آنقدرها هم وابسته به طراحی مربعی ساعتش ندارد. (اگرچه این طراحی رابط کاربری را بهتر و قابل استفاده تر می کند).

توجه کنید اولین ساعت هوشند اپل باید دیده شود مردم باید بدانند ساعتی که بر روی دست دارید اپل واچ است نه یک ساعت معمولی، اپل بیش از آنکه تلاش میکند ساعتی بسازد که هوشمند است تلاش می کند تعریف جدیدی از ساعت ارائه دهد. مگر می شود در طراحی ساعت لوکس به پای برندهای معتبر جهان رسید؟ بدون شک خیر! اپل این را می داند و این را هم می داند که ساعت نقش یک وسیله لوکس در استایل افراد دارد. پس بهترین کار چیست؟ بازتعریف مفهوم ساعت و معرفی خود به عنوان یک برند ساعت (هوشمند). وقتی در خیابان راه میروید اگر ساعت مربعی را دیدید بدون شک طراحی آن توجهتان را جلب میکند. اپل اینگونه تعریفی جدید از مفهوم ساعت ارائه می دهد و افراد طرفدار مد را راضی میکند تا همانقدر از بر دست داشتن این ساعت خاص احساس زیبایی و شیکی کنند که با یک ساعت برند معروف کلاسیک. شاید زیبا جلوه دادن ساعت مربعی به این سادگی توسط برندهای ساعت کلاسیک هم میسر نشد اما امروزه اپل با طراحی مربعی ساعتش کاری کرد که لقب یکی از زیباترین ساعت های جهان را یدک بکشد. اگر اپل واچ در ابتدا طراحی گرد داشت تا این اندازه نمی توانست بر روی دست شما خودنمایی کند. پس یک طراحی نسبتا ساختارشکنانه و خلاف جهت ترند طراحی، یک محصول خاص را تولید می کند.

از اپل واچ که بگذریم، می رسیم به طراحی ایرپادها! ایرپادها هم یکی از پرفروشترین هندزفری های بی سیم جهان هستند و باز هم لقب یکی از لوکس ترین طراحی ها را یدک میکشد. آن هم با آویزان بودن از گوش ها! اولین باری که ایرپاد ها را دیدیم بدون شک فقط میتوانستیم بگوییم طراحان اپل با یک قیچی سیم آن را بریده اند! درست است. این همان هنذفری اپل است اما بدون سیم! چه طراحی بهتر از این می تواند این مفهوم را به چشم مردم برساند؟ شما دارید از هندزفری اپل استفاده می کنید آن هم مدل بی سیم اش پس چرا دیگران این را نفهمند. طراحی هندزفری هایی که کامل داخل گوش هستند و مانند سمعک میماند! و از آن مهمتر کسی چه میفهمد هنذفری شما یک هنذفری از برند اپل است؟ شاید طراحی ایرپادها در نگاه اول مسخره برسد اما دقت کنید شما به راحتی هر هندزفری با این طراحی را ببینید آن را به اپل نسبت می دهید. با یک جستجوی ساده طیف وسیعی از طراحی های کپی این محصول را میتوانید پیدا کنید. کسی چه میدانست بریدن سیم هندزفری یک طراحی فوق العاده برای یک محصول بی سیم باشد. چیزی که هیچ یک از غول های این حوزه را تاکنون وادار به طراحی آن نکرده بود! این ترند طراحی اکنون از آن اپل است پس با افتخار آن را از گوش خود آویزان کنید. این چیزی است که اپل در طراحی اش به دنبال آن است.

با یک نگاه ساده به طراحی گوشی های هوشمند امروزی اولین چیزی که جلب توجه میکند بریدگی بالای آن هاست. شکستگی صفحه نمایش برای فضای بیشتر. شاید آن فضا آنقدرها هم زیاد به چشم نرسد و شاید بسیاری ترجیح دهند صفحه نمایشی یکپارچه داشته باشند. همانطور که اوایل با دیدن این طراحی بسیاری ترجیح می دادند تلفن همراهشان از طراحی بدون بریدگی بهره ببرد. آیفون X با یک شکستگی نسبتا بزرگ در بالای صفحه نمایش سعی کرد بگوید صفحه نمایشش تمام صفحه است. اما اصلا این بریدگی جز تقسیم کردن دو بخش ناوبار بالای موبایل شما چه سودی دارد؟ جدا از این آیا نمی توان صبر کرد تا تکنولوژی آنقدری پیشرفت کند که تمامی سنسورها و دوربین ها به زیر صفحه نمایش انتقال پیدا کند؟ سوالات بسیاری درباره استفاده از ناچ و بریدگی در طراحی تلفن های همراه وجود دارد اما نکته ای که در این مقاله مدنظر است شجاعت اپل برای بریدن صفحه نمایش برای خاص دیده شدن است. بعد از آیفون X شاهد طیف وسیعی از انواع بریدگی های صفحه نمایش بودیم و هستیم! قبل از آن هم چند مدلی از برندهای چینی و متفرقه از این طراحی استفاده کرده بودند اما اپل با شجاعت و ساختارشکنی اش در طراحی محصولش یک طراحی که ناقص به نظر می رسید را به یک ترند طراحی تلفن هوشمند بدل کرد. طرحی که تا قبل از معرفی رسمی آیفون ایکس بسیاری رونمایی از آن را از اپل بعید میدانستند! طراحی ناچ تلاش میکند حس ناپایداری، حسی مشابه آنچه طراحی های دیکانستراکشن به دنبال آن است را القا کند. اکنون ناچ بیش از آنکه یک عدم توانایی و تکنولوژی لازم برای طراحی یکپارچه به نظر بیاید یک سبک از طراحی موبایل است. چه بسیار از تلفن های همراه که حاشیه های بسیاری در پایین و لبه ها دارند که جای نه تنها یک دوربین بلکه چندین دوربین دارد اما در بخش بالایی از طراحی با بریدگی استفاده میکنند! هدف دنباله روی از ترند طراحی ناچ است.

در تمامی موارد تلاش اپل برای خاص دیده شدن حتی به قیمت بزرگنمایی یک نقص تکنولوژی قابل مشاهده است. همیشه لازم نیست نواقص را در طراحی پوشش داد گاهی بزرگنمایی آن خود یک سبک و زیبایی در طراحی است. هدفی که تا حدی در طراحی های پست مدرن و های-تک می توان یافت. در طراحی های های-تک به خوبی می توان از این مثال ها را یافت. های-تک تلاش می کند تا به جای پنهان کردن تاسیسات آن ها را به رخ بیننده بکشد. اپل تلاش کرد به جای مخفی کردن ضعف در ایجاد صفحه نمایش یکپارچه آن را به رخ بکشد. طرحی که پس از انتقادات سعی شد در نسخه های بعدی با والپیپرهای گوناگون آن را پنهان کند. اما باز هم در نسخه های بعدی پس از ترند شدنش با افتخار باز به تصویر کشیده شد.

مک پرو جدید را نگاه کنید، شاید در نگاه اول شباهت زیادش به رنده های آشپزخانه بیش از هرچیزی خودنمایی کند. اما با کمی دقت می توان به این پی برد که برای اپل طراحی با ظرافت بیشتر برای این محصول کاری نداشته است! پایه های نسبتا بزرگ و ضخیم و سوراخ های بزرگ روی محصول که بیش از هرچیزی شبیه سوراخ فن های ابررایانه ها است. با کمی دقت می توان فهمید اپل با این طراحی بیش از هرچیزی تلاش دارد تا قدرتنمایی کند برای طراحی یک محصول قدرتمند باید قدرت محصول را به رخ کشید. پایه ها و سوراخ های بزرگ مانند فن های ابررایانه ها بی شک شباهت محصول به یک ابررایانه را القا می کند. دو دسته بزرگ در بالای محصول که به راحتی می شد قابل خم شدن یا مخفی شدن باشد با اقتدار در بالای آن خودنمایی میکند. سبک های-تک به جای مخفی کردن تاسیسات آن ها را به خودنمایی وادار میکند. اپل نیز به جای مخفی کردن پایه ها سوراخ های جلوی محصول و دسته ها را بیش از هرچیزی به خودنمایی وادار می کند. مجموعه از این ها یک محصول قدرتمند را به تصویر می کشد و البته خاص!

در پایان شاید بازهم لازم باشد اشاره کرد که تعمیم این سبک ها به مسیر طراحی اپل کمی مغرضانه است اما برداشتی که می توان از طراحی های اخیر اپل داشت به خوبی این را توجیه میکند.

نظر شما چیست؟ مسیر خودنمایی طراحی اپل تا چه اندازه به برندینگ آن کمک می کند؟ آیا شما هم در طراحی طرفدار متفاوت بودن در عین سادگی هستید؟