پایان جنگ‌ها

محمدامین بلوری، دانشجوی کارشناسی علوم کامپیوتر دانشگاه شریف

روز ۲۷ام تیرماه یادآور پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ سازمان ملل از سوی جمهوری اسلامی ایران است. قطعنامه‌ای که در تابستان ۱۳۶۷ پذیرفته شد و به منزلهٔ پایان جنگ تحمیلی هشت‌ساله و برقراری آتش‌بس میان ایران و عراق بود.

در اولین نگاه، دلیل مداخله شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ را می‌توان اقدامی صلح‌آمیز و انسانی دانست. اما با نگاهی دقیق‌تر به شرایط موجود در آن برههٔ زمانی، میتوان پی برد که این نقش‌آفرینی‌ها بیش از آن‌که در راستای اهداف صلح‌آمیز باشد، در خدمت منافع ابرقدرت‌های جهان قرار داشت. قطعنامه‌ای که در مفاد آن از طرفین خواسته شد که فوراً آتش‌بس را برقرار کرده و به مرزهای قبلی خود بازگردند.

در ظاهر این خواسته منطقی به نظر می‌رسید، اما برای کشوری که مورد تجاوز نظامی قرار گرفته و متحمل هزینه‌های جبران‌ناپذیر انسانی و اقتصادی شده، نمی‌توانست مورد قبول باشد. قطعنامه‌ای که نه متجاوز را تعیین می‌کرد و نه توجهی به استفاده گسترده عراق از سلاح شیمیایی داشت و صرفاً خواهان آتش‌بس بی‌‌چون و چرا بود. چنین یکسان‌انگاری در برخورد با طرفین، و نبود هیچ مکانیزمی برای مقابله با نقض احتمالی قطعنامه باعث شد در آن برهه زمانی، ایران که در جبهه های نبرد نیز دست بالا را داشت این قطعنامه را قبول نکند.

اما سوال اینجاست که چرا سازمان ملل قطعنامه ای را تصویب کرد که عملاً جنگ را به سود عراق به پایان برساند؟ برای یافتن جواب این سوال خوب است که به شرایط ژئوپلیتیک حاکم بر آن دوران نگاهی بیندازیم. با پیروزی انقلاب اسلامی و برهم ریختن نظم حاکم بر خاورمیانه، احساس خطری از سوی دولت‌های غربی بخاطر منافع‌شان به وجود آمد؛ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز از صدور گفتمان انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر افکار عمومی، به‌ویژه در میان شیعیان منطقه هراس داشتند. از طرف دیگر، جنگ طولانی میان ایران و عراق صادرات نفت از خلیج فارس را با مشکلات جدی مواجه کرده بود.  مجموع این عوامل باعث شد تا کشورهای عضو شورای امنیت دست به کار شوند و چنین قطعنامهٔ مداخله‌جویانه‌ای را به تصویب برسانند.

حمایت‌های گسترده مالی، سیاسی و تسلیحاتی از بغداد در طول جنگ نیز مهر تاییدی بر این نگاه است؛ حمایتی که در سال پایانی جنگ به اوج رسید و توازن قوا را تغییر داد. در نهایت وجود برخی اختلافات در حکومت ایران و همچنین تغییرات ذکر شده در میدان جنگ باعث شد تا رهبری جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۶۷ پذیرش این قطعنامه را اعلام کند.

نگاهی به تاریخ معاصر نشان می‌دهد که شکل‌گیری سازمان‌های بین‌المللی رویهٔ پایان جنگ‌ها در سال های اخیر را تغییر داده است. احتمالاً با بررسی تئوری به وجود آمدن این سازمان‌ها و مطالعهٔ منشورها و قوانین‌شان دست‌اندرکاران تنظیم و تشکیل چنین نهادهایی را ایستاده تشویق کنیم، چرا که بنظر می‌آید ایشان همواره در پی اقامهٔ صلح میان مخلوقات بوده‌اند. اما با کمی گشت و گذار اندراحوالات جنگ‌های اخیر می‌توان پی برد که حتی اگر هدف به وجود آمدن این سازمان‌ها به دست گرفتن کنترل جهان توسط ابرقدرت‌ها نبوده، در عمل چنین چیزی محقق شده و حاکمان این کشورها با اختیاراتی که سازمان های مذکور به ایشان داده‌‌اند‌، نقش‌آفرینی‌های زیادی در راستای منافع خود داشته‌اند و در راستای آن تلاش کرده‌اند بدین وسیله‌ سلطه خود را روی کشورهای دیگر حفظ کنند.


این یادداشت در تناسب با روزهای توقف جنگ ۱۲ روزه میان کشور ما و رژیم صهیونیستی به تحریری درآمده. دیدگاه‌های مطرح شده در این متن می‌توانند، و بلکه نیازمند آن هستند که مورد نقد قرار بگیرند. شما می‌توانید با ثبت و ارسال نظرات خود در این امر مشارکت نمایید.