از یک فیلم خوب

دیدن یک فیلم خوب تجربه ایه که تو ایران تکرارپذیری بالایی نداره و اگر بخوای به فیلمای وطنی محدودش کنی ممکنه سالی یک بار هم اتفاق نیافته واسه همین ما بعد از ناامید شدن از فیلم های ساخت ایران رفتیم تو موود انیمیشن.. برخلاف تصویرسازی عجولانه ای که اکثر ماها با شنیدن اسم انیمیشن داریم، کارای خوبی هم تو این وادی دیدیم، اما نمیدونم چیه فیلمه که اینقدر پایبندت میکنه، هیچ وقت بین انیمیشن و فیلمی که بازیگراش هم جنس خودتن نه ساخته ی تخیل و خطای دید، انیمیشن رو ترجیح ندادم. دیشب هم بین یک انیمیشن و یک فیلم، بنا به رای اکثریت فیلمه بود که تو خونه اکران شد. البته از حق نگذریم که امتیازimdb ی 9.2 فیلم هم تو انتخابش بی تاثیر نبود. آره فیلمه فیلم برتر تاریخ سینمای جهان بود، فیلمی راجع به وقایع زندگی یک زندانی که هممون می دونستیم از 2 ساعت و اندیش، فقط اندیش ?بیرون زندان رخ میده ..و این یعنی یک جو کاملا مردونه و خشن، طوری که تو ده دقیقه ی اول فیلم، مامانی ( که مخالف جمع بود) چندین بار گفت: آخه تو زندان چه اتفاق جالبی می خواد بیافته؟؟!؟ و این دیالوگ مامانی چند ثانیه یک بار تکرار میشد مثل موسیقی متن فیلمی که داشتیم می دیدیم?.. نمی دونم از دقیقه چندم دیگه این دیالوگ رو نشنیدم ولی یک مدت که گذشت دیگه هیییچ دیالوگ دیگه ای تو خونه شنیده نشد تا پایان فوق العاده ی فیلم. اسم فیلم رستگاری در شائوشنگ بود که نه عنوانش و نه خلاصه ی داستانش، هیچ کدوم از اعضای خانواده ی مارو جذب نکرد، اما بعد تموم شدنش تو نگاه همه تحسین رو میشد دید...