اعتراض داریم؟

برای توی کوچه رقصیدن

برای ترسیدن به وقت بوسیدن

برای خواهرم..
خواهرت...
خواهرامون

برای تغییر مغز‌ها که پوسیدن

برای شرمندگی

برای بی‌پولی

برای حسرت یک زندگی معمولی

برای کودک زباله‌گرد و آرزوهاش

برای این اقتصاد دستوری

برای این هوای آلوده

برای ولیعصر و درختای فرسوده

برای پیروز و احتمال انقراضش

برای سگ‌های بی‌گناهِ ممنوعه

برای گریه‌های بی‌وقفه

برای تصویر تکرار این لحظه

برای چهره‌ای که می‌خنده

برای دانش‌آموزا

برای آینده

برای این بهشت اجباری

برای نخبه‌های زندانی

برای کودکان افغانی

برای این‌همه "برای..." غیر تکراری

برای این همه شعار‌های توخالی

برای آوار خونه‌های پوشالی

برای احساس آرامش

برای خورشید پس از شبای طولانی

برای قرص‌های اعصاب و بی‌خوابی

برای مرد، میهن، آبادی

برای دختری که آرزو داشت پسر بود

برای زن، زندگی، آزادی

برای آزادی

برای آزادی

برای آزادی


https://vrgl.ir/yePqh
پ.ن۱: قطعه زیبا و شنیدنی «برای...» که شروین حاجی‌پور به تازگی اجرا کرده و موسیقی متنش رو خود ما مردم نوشتیم. خلاقیتش در صدای اعتراضات شدن قابل تحسین و شنیدنیه. این اجرای قشنگش رو به رسم اتحاد می‌تونین داخل پیج اینستاش ببینین. اگه امکانش برام فراهم بشه لینکش رو در ویرایش بعدی پست اضاف می‌کنم.
https://youtu.be/z8xXiqyfBg0 لینک یوتیوب:
پ.ن۲: ساعت چهار و چهار دقیقه ی ششم مهر سال یکه. نیمه شبی مثل امشب، لبریزم از احساسات جدید. از امید، از رنگ باختن ترس، از احساس تعلق به این آدم‌ها به این خاک، از معنی‌دار شدن واژه ی وطن. از این حجم آدم حسابیِ اطرافم، از حضورشون در زندگیم، ذهن و قلبم و از این حجم اطمینان و اعتماد و امنیت کنارشون، سراسر لبخندم و افتخار. و فکر می‌کنم تجربه ی همه ی این‌ها معلول وجود داشتن تو این برهه از زمانه؛ حتی اگر پایانش، از دست دادن یا از دست رفتن باشه.
«..گفتم: ما را هم می‌نویسند. این خیابان همین‌جا که ما هستیم، و انگار آخر دنیاست. همه‌اش تا آن آخرها! همه‌اش یک صفحه است و ما، حروفیم. چطور ما را پاک کنند که صفحه پاره نشود و خودشان در کهنه چاه خویش نیفتند؟ مگر یکی دوتا بودیم؟»
https://musicmahur.ir/1399/12/05/ali-sorena-raghs-pichak/
دنبال تاریخ بگردید / تو دست و پای زخمی آهنگای ما
دنبال تاریخ بگردید / تو شعر های واقعی باورای ما
دنبال تاریخ بگردید / تو سایه های زیر عفونت ستم
دنبال رقصنده هایی /که رقصشون گلوله است تو صورت ستم
دنبال تاریخ بگردید/ که قدرت نداره اعتنا به رقص ما
دنبال تاریخ بگردید/ تو صحنه های وهم خواب پا برهنه ها
و تو از شهر و هر صدا / که میای به سمت زندگی واقعی
یعنی مبارزه میون خورشید و وهم سایه ها ..
دنبال تاریخ بگرد..