اینجا هر کی خودش بودو

شرمنده که بَد بودم رِفیق
که گوشتِت نرم بود زیر دَندونم رِفیق
منو خیلی وقته دُنیا خریدِش
شرمنده که اَرزونم رِفیق
گفتی وقتی منم می‌کشیدم دردام رو تیغ
تو لَبخند می‌زدی و خُوشحال بُودی
گفتم جِلو دوربینا مَجبورم رِفیق
و اِلا مَنَم از تو داغونم بِبین
خودمو فروختم، رویامو بخرم؛ همین
نه عاشقِ پولم نه طالبِ زمین
خودمو یادم نیست اسم‌مو نَگین
اینجا هر کی خودش بودو زدنش زَمین
شرمنده که زدمت زمین، تو ضربمو از یاد نَبَرِش رَفیق
دیگه اسم‌مو نیار نمی‌خوام بشه دهنت کثیف
من میرم بد شمُ؛ تو اما خوب بمون
بدون به یادتم ای یادگار خوب
من میرم بَد شمو؛ تو اما خوب بِمون
بدون به یادتم اِی یادگارِ خوب
https://music-fa.com/download-song/22369/
توی پرونده شلیک به هواپیمای اوکراینی اسم 176 کشته ثبت شده، اما نفر 177‌ام جنین هفت ماهه‌ای بود که اسمش رو هوگر گذاشته بودن. دکتر رزگار رحیمی و همسرشون فریده غلامی که با پسر سه‌ساله‌شون، ژیوان به ایران سفر کرده بودن، هر سه کشته شدن، به همراه کودکی که هرگز زاده نشد. هوگر رحیمی، کودکی که مادرش رو حس کرد؛ اما هرگز ندید.


آشناترین ترانه‌ اعتراضی این ماه‌های آغشته به خون و آزادی‌خواهی، ترانه‌ی «برای…» است که شروین حاجی‌پور سرود و خواند. ترانه‌ای که حالا بارها از سوی معترضان ایرانی در سراسر جهان، چه به نوای بلند و چه در خلوت خود سر داده شده است. ترانه‌ای که حواس‌اش به معضل ریشه‌دار، ویران‌گر و خانمان برانداز آلودگی هوا و محیط زیست رو به ویرانی ایران هم بود: چه از «برای ولیعصر و درختان پوسیده» و یا «برای این هوای آلوده» …

ساکنان ایران، این روزها در حالی چهارمین ماه اعتراضات سراسری را تجربه می‌کنند که بار دیگر، هوای آلوده‌ در بعضی شهرهای ایران، همین دم و بازدم در ظاهر «عادی» را هم که قاعدتن نباید چندان مشغله‌ ذهن شود، به امری دشوار تبدیل کرده است. مردم بار دیگر نه در معنای کنایی، که واقعن در معنای واقعی کلمه «دارند خفه می‌شوند.»

در ابتدا وقتی بحث تغییرات آب‌وهوایی از نیمه‌ی دوم قرن بیستم، کم‌کم جدی شد، دانشمندان و متخصصان تا سال‌ها توجهی به تاثیرات پیچیده، چندوجهی و پیچیده‌ی این تغییرات و محیط زیست بر زندگی زنان و دختران نداشتند. اما در دو دهه‌ اخیر، با گسترش تحقیقات و تمرکز بر وجهه جنسیتی، ابعاد تلخ بیشتری آشکار شد.

در قاره‌ آسیا که بیشترین سطح آلودگی هوا در جهان را تجربه می‌کند، و دلیل اصلی‌اش "توسعه اقتصادی" در کشورهای درحال‌توسعه است که بی‌توجه به محیط زیست می‌کوبند و پیش می‌روند، زنان و دختران و کارگران اثرات آلودگی هوا را در ابعاد پیچیده‌تری تجربه می‌کنند. برای مثال اغلب کارگران بدون قرارداد های رسمی یا آن‌ها که در "بازار سیاه" کار می‌کنند، زن‌اند که در کارگاه‌ها و کارخانه‌های بدون شرایط ایمنی کار و هوای به غایت آلوده و ناسالم کار می‌کنند. وضعیتی که سلامت آن‌ها را مستقیم هدف قرار داده و انواع بیماری‌های تنفسی، قلبی، نورولوژیک و تضعیف ایمنی بدن را موجب شده و می‌تواند سلامت باروری زنان را با چالش روبرو کند. تحقیقات نتیجه گرفتند که وقتی زنان باردار در معرض آلودگی هوای مداوم قرار دارند، با خطر زایمان زودرس مواجه شده و امکان تولد نوزادی درگیر با مشکلات جسمی افزایش پیدا می‌کند. (نوزادی که توانایی و بهره هوشی نرمالی و حتی گاهی بالایی نسبت به همسالان خود دارد اما از نظر جسمی گاهی ناقص و معلول است و این نُقصان جِسمانی و آزار و اذیتش تا آخر عمر همراه او خواهد بود و امری که هیچ‌جوره بخشیدنی نیست.) کیفیت شیر این مادران گاه در اثر عوارض آلودگی هوا، پایین آمده و سلامت نوزاد را به خطر می‌اندازد.

هنوز، بار عمده‌ کار خانگی از جمله پخت‌وپز بر دوش زنان است و برخی تحقیقات بر اثرات مخرب آشپزی در وضعیتی که دسترسی به امکانات آشپزی ایمن و سالم مثل گازکشی و غیره نیست، تاکید می‌کنند. همچنین آلودگی هوا، ایمنی دسترسی به غذا را به شدت آسیب زده و بیشترین آسیب را آوار زنان می‌کند. آلودگی هوا، کشاورزی را به شکل مستقیم و گسترده با آسیب مواجه و گاه نابود می‌کند. وقتی محصول کشاورزی در نتیجه‌ آلودگی کاهش پیدا می‌کند، زنان بیشتر از مردان از دست می‌دهند. برای مثال تحقیقی در هند نشان داد که در چنین وضعیت کمبود محصول و غذا، زنان نه تنها سریع‌تر از کار در حوزه‌ کشاورزی بیرون رانده می‌شوند، که در مواجهه با افزایش قیمت غذا، آسیب‌پذیرترند و امکان دسترسی کمتری به غذا خواهند داشت.

همه‌ دشواری‌ها و آسیب‌های ناشی از وضعیتی مثل آلودگی هوا، مستقیم نیست. مثلن تحقیقات دیگری نشان می‌دهد که وقتی آلودگی هوا موجب می‌شود دولت‌ها تصمیم به تعطیلی مدارس و مهدکودک‌ها کنند، بار اصلی این افزایش مسئولیت روزمره بر دوش مادران است و نه پدران. اغلب مادر است که باید از کار بگذرد و در خانه بماند تا در تعطیلی مدارس، مراقب فرزندان باشد. وضعیتی که زنان را در موقعیت آسیب‌پذیر امکان از دست دادن شغل قرار می‌دهد. از سوی دیگر بعضی از زنان در چنین وضعیتی ناچار می‌شوند بعد از باز شدن مدارس، دنبال شغل دومی باشند تا درآمد از دست رفته را جبران کنند و همین باز زن را در مواجهه رودررو بیشتر با آلودگی هوا قرار داده و سلامت جسمی او را آسیب‌پذیرتر می‌کند.

مثل هزار چیز دیگر در این جهان نابرابر و جنسیت‌زده، آلودگی هوا هم هم به دور از تبعیض و جنسیت‌زدگی نیست و «همه» را به شکل یکسان تحت‌تاثیر قرار نمی‌دهد. حالا به یمن یافته‌های تحقیقات متعدد علمی، می‌دانیم که زنان و دختران جوان در این وضعیت بیشتر قربانی‌اند. کارگران از طبقه‌ فقیر و مهاجران فقیر و اغلب حاشیه‌نشین نیز گروه دیگری‌اند که بعد از زنان و دختران و گاه هم‌سطح آن‌ها از این وضعیت، آسیب بیشتر و طولانی‌تری می‌بینند.

  • نوشته شده توسط فرناز سیفی