برده «دیگری» نبودن

سیاست به ویژه در این منطقه مصیبت‌زده (بخون خاورمیانه) و خشن مسئله‌ای بسیار بسیار پیچید‌ه‌تر از آن است که بتوان با شبیه‌سازی با یک داستان دم دستی و دنباله روی از چند سلبریتی به آزادی و دموکراسی و برابری رسید.

در این مملکت زمانی پیشوایان جنبش سیاسی آقاخان کرمانی و دهخدا و ملک الشعرا و ملک المتکلمین بودند و در نهایت بوی آزادی و دموکراسی به مشام نرسید.

در این مملکت زمانی دیگر پیشوایان آزادی مصدق و خلیل ملکی و حسین فاطمی و علی شایگان و غلامحسین صدیقی و دیگران بودند و در نهایت چیزی جز کودتا نصیبشان نشد.

در این مملکت زمانی دیگر پیشوایان آزادی و دموکراسی بازرگان و طالقانی و سنجابی و... بودند و چیزی جز سرخوردگی نصیبشان نشد.

در این مملکت زمانی دیگر دموکراسی خواهان موسوی و خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و.. بودند و چیزی جز سکوت و کناره گیری نصیبشان نشد.

حال صَلاح ملکِ خویش را خُسروان دانند.

- فعال سیاسی، فرهاد قنبری


در بلبشوی مشمئزکننده شبکه‌های تلویزیونی و شبکه‌های مجازی حرف زدن و دفاع از ایران روزبه‌روز سخت‌تر و دشوارتر می‌شه.

دفاع و علاقه‌م به ایران از جنس این شکم فربه‌کرده‌هایی که ایران براشون مساوی با رانت و اختلاس و موقعیت شغلی و درآمدی خوب بوده و طبیعتن دفاع از ایران رو هم‌راستا با دفاع از منافع شخصی خودشون می‌دونن و هرگاه که ذره‌ای احساس خطر می‌کنن تازه یاد ایران و سرود و اساطیر و پرچمش می‌افتن، نیست.
دفاع من از ایران از جنس اون نون‌های آغشته به دلار سعودی و انگلیسی و اسرائیلی و امثالهم هم که زیر لوای مبارزه با حکومت به تموم نمادهای هویتی ایرانی‌ها توهین می‌کنن و در خفا برای کشتار و تحریم بیشتر ایرانی‌ها نشست و جلسات خصوصی با دشمنای خاک خاورمیانه برگزار می‌کنن، هم نیست.

در این شرایط:


- وقتی می‌بینیم که عده‌ای راه افتادن که به هر بهونه‌ای شده تیم ملی ایران رو از جام جهانی محروم کنن و وقتی موفق به این کار نشدن سعی در منفورکردن تیم ملی در میان مردم دارن.

- وقتی عده‌ای تمام تلاش‌شون اینه که ورزش ایران رو از المپیک محروم کنن.

- وقتی دانشجو و دانشمند ایرانی به بهانه‌های مختلف از حضور در محافل علمی جهان محروم می‌شه.

- وقتی بزرگان تاریخ و فرهنگ این سرزمین توسط همسایگان مصادره می‌شن.

- وقتی نام ایران مصادف با جهل و سیاهی و خشونت و تهدید می‌شه، تنها و تنها یک هدف وجود داره و اون اینه که کل جامعه ایران رو با تموم گوناگونی و رنگارنگی به سخنان عجیب و غریب چند ائمه جمعه و افرادی امثال حسین شریعتمداری و حسن عباسی تقلیل بدن و از این طریق زمینه تحریم بیشتر و حمله نظامی به ایران رو فراهم کنن.

در اینجا دیگه بحث فوتبال و المپیک و سینما و سرگرمی و امثالهم نیست بلکه مسئله مبارزه با هویت ایران و تعلق به ملیت ایرانیه. این جماعت تمام تلاش خودش رو به کار می‌گیره تا تموم ابزارها و نشانه‌های هویتِ جمعی ما ایرانی‌ها رو از قبیل تمامیت ارضی و پرچم و تیم ملی و تاریخ مشترک و امثالهم رو بی‌اعتبار کنه تا بعد از اون پروژه تکه‌تکه‌کردن سرزمین و ایجاد نزاع داخلی رو راحت‌تر پیش ببره.

در این شرایط دیگه فوتبال یه سرگرمی ساده و بازیکنای تیم ملی فوتبال ایران چند جوان لوس بی‌مزه و مرفه بی‌درد نیستن، بلکه این تیم بخشی از سند هویتی ملتی به نام ایران در عرصه بین‌الملله و دفاع از این تیم دفاع از سرزمین ایران محسوب می‌شه.

به خاطر داشته باشیم وقتی آمریکا به افغانستان و عراق حمله کرد، نمی‌گفت و نگفت که به عراق و افغانستان حمله می‌کنیم بلکه مدام این جمله رو تکرار می‌کرد که ما به «طالبان و القاعده و صدام» حمله می‌کنیم.

از اون طرف و در داخل کشور هم باید توجه داشته باشیم طی چنین اوضاعی که:

- سیاست مداری که با دستای گره کرده به هواداراش لبخند می‌زنه و از آزادی و انسانیت و نوع دوستی می‌گه، در پس پرده هم انسان آزادی‌خواه و نوع دوست و خنده بر دلی نیست.‌

- شاعری که مدام از عشق و گل و بوسه می‌گه تو زندگی شخصی هم لزومن انسان عاشق پیشه و نازک‌طبعی نیست.

- کارگردانی که از شرف و عشق و مرام و رفاقت و معنویت و دوست داشتن فیلم می‌سازه تو زندگی شخصی هم لزومن انسان اخلاق‌مدار و باشرفی نیست.

- کسی که پیانو و تار و کمانچه و.. رو خوب می‌نوازه، اصولن ساز زندگیش هم به این خوبی کوک نیست. [و چه بسا از زندگی شخصیش آگاه بشیم حالمون رو هم بهم بزنه.]

- کسی که بازیگر خوبی تو سینماست. خواننده‌ای که صدای خوبی داره. واعظی که خوب حرف می‌زنه. هنرمندی که عمیق‌ترین احساسات رو برمی‌انگیزه و... لزومن همون انسان کاملی که می‌بینیم، نیست.

زندگی در سطح دیگه‌ای جریان داره. با رویای پوسته رنگین ارائه شده تو ویترین تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی زندگی خودمون و بقیه رو تلخ نکنیم.
چه بسا برای اون‌هایی که براشون رگ گردن‌مون باد کرده و دندون‌هامون به هم ساییده می‌شه هم دروغ می‌گن، دل‌های زیادی رو شکستن، به هیچ قاعده‌ی اخلاقی پایبند نیستن و گاهی هم متجاوزن، طماع و پول‌پرستن، نظافت شخصی رو رعایت نمی‌کنن، بددهنن و الفاظ رکیک نقلِ زبونشونه و چه بسا در سایر جنبه‌های زندگی انسانی به شدت نفرت‌انگیز و غیرقابل تحملن.

در این دنیای پر زرق و برق انباشته از دورویی و خشونت و ریا و دروغ مواظب باشیم:


پیاده نظام و پلاکاردکِش سیاستمدارا و فعالای سیاسی جاهل و دروغگو و فاسد نشیم.
رگ گردنمون به خاطر فلان فوتبالیست و بازیگر و دولتمرد و.. سینما باد نکنه. مخاطب چشم و گوش بسته هر واعظ متوهمی نباشیم و برای هر چیز و هر کسی پنجه به صورت یکی دیگه نکشیم.

پروانه‌ها
پروانه‌ها
«ایران به چه نیاز دارد؟ به پول فراوان؟ به ارز؟ به آب و باران؟ به ذخائر معدنی پایان‌ناپذیر؟ به نیروی نظامی قوی؟ به تکنولوژی پیشرفته؟ به حمایت بین‌المللی؟ به اتم؟ خوب، هر یک از این‌ها می‌توانند از جهتی کارساز باشند، ولی هیچ‌یک به تنهائی مشکل او را حلّ نمی‌کنند. او به یک چیز احتیاج دارد و آن «انسان» است. همین و بس. اگر آن را داشت همه چیز دارد، اگر نداشت به جائی نخواهد رسید.» 

- محمدعلی اسلامی ندوشن 

به امید و برای آگاهی