بررسی تاثیر برنامه بندبازی

نقدی بر برنامه بند بازی
نقدی بر برنامه بند بازی

مقدمه

در این مطلب سعی دارم برنامه بندبازی را از چندین منظر متفاوت مورد بررسی قرار دهم. از جایی که تخصصی در موسیقی ندارم و تنها به عنوان یک شنونده، موسیقی را دنبال می‌کنم، لذا از من انتظار بررسی تخصصی آثار اجرا شده توسط گروه‌های مختلف موسیقی را در این نوشته نداشته باشیم.

من سعی خواهم کرد موضوع بند‌بازی را به لحاظ تاثیرات اجتماعی مورد بررسی قرار دهم. در انتها نیز با توجه به تخصصم، در خصوص محتوای تصویری و پلتفرم‌های VOD نکاتی را خواهم نوشت.



پلتفرم چیست؟ در دنیا چه خبر است؟

اگر در جستجوی معنای کلمه پلتفرم در فرهنگ لغات باشید، کلمه پلتفرم به "سکو" معنی شده است. اما بنابر عقیده شخصی من، پلتفرم یک بستر است. بستری که سعی می‌کند زیرساخت‌هایی را برای رشد فراهم کند تا آنچه در پلتفرم قرار می‌گیرد، به سطح بالاتر (بعدی) خود دست پیدا کند.

یکی از مهمترین زیرساخت‌های جامعه، پلتفرم‌های استعدادیابی است. اشتباه نکنید، منظور من فقط برنامه‌های سرگرم کننده نیست. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که مهم است سطح پایینی جامعه که به ارتباطات خاص متصل نیستند و از رانت‌های مختلف ارتباطی یا اطلاعاتی بهره نمی‌برند، بتوانند رشد کنند و به سطوح بالای موفقیت دست پیدا کنند.

این مهم علاوه بر اینکه باعث خلق امید و ایجاد تمایل شدید به تلاش در سطوح پایین جامعه می‌شود که خود دلیل اصلی پویایی جامعه است، به خلق ثروت، گردش ثروت و البته رشد کلی جامعه کمک به سزایی می‌کند.

از مهمترین پلتفرم‌هایی که در جوامع پیشرفته وجود دارد، می‌توان به وجود شتاب‌دهنده‌های استارتاپی، مراکز رشد و توسعه دانشگاهی، انواع پلتفرم‌های سرمایه‌گذاری و البته به برنامه‌های تصویری مثل America's Got Talent و The Voice و American Idol اشاره کرد که ظاهری سرگرم‌کننده نیز دارند. در این میان البته نباید برنامه‌های تصویری ایده‌یابی‌های تجاری مانند Shark Tank را که اتفاقاً این روزها بسیار مورد استقبال قرار گرفته‌اند فراموش کرد.

این پلتفرم‌ها همگی یک پیام مشترک مخابره می‌کنند:

شانس، حاصل تلاشِ پیوسته در مسابقه‌ای برابر است که احتمالاً نابرابر به نظر می‌آید

اما مهمتر از پیام مخابره شده، اثری است که پلتفرم‌های استعدادیابی در سطح جامعه ایجاد می‌کند. با یک مثال ادامه می‌دهم.

احتمالاً این ویدئو را در برنامه گات تلنت آمریکا دیده باشید:

خانم Jane معروف به NightBirde به معنی مرغ شب
خانم Jane معروف به NightBirde به معنی مرغ شب

خانم Jane شرکت‌کننده‌ای بود که مدتی با بیماری سرطان دست و پنجه نرم‌ کرده و اکنون با ترانه زیبای It's Ok روی صحنه ایستاده. اندام نحیف و شکننده او جلب نظر می‌کرد ولی لبخندی که بر لب داشت، تضاد عجیبی در چشم و ذهن مخاطب خلق می‌کرد. او در پاسخ به سوال داوری گفت: "It's ok داستان یک سال گذشته زندگی من است که با سرطان درگیر بودم"

در گفتگوی قبل از اجرا، جِین، جملات عجیبی گفت که نوید از امید می‌داد. او در پاسخ یکی از داوران که گفت "تو با این وضعیت سرطان اوکی نیستی؟"، پاسخ داد، "در همه موارد اوکی نیستم ولی در کل اوکی هستم". سپس ادامه داد که "این برای من مهمه که همه بدونند من بیشتر از اتفاقاتی هستم که برایم رخ داده". جمله‌ای که نوید از امید در شرایط سخت می‌داد داوران و حاضرین در سالن را دچار سکوتی همراه با تحیر کرده بود.

بعد از اجرای ساده و اتفاقاً با تکنیک نه چندان پیچیده جِین، سایمون کاول زنک طلایی را برای او به صدا درآورد و صحنه پر شد از کاغذهای طلایی که مثال باران بر سر جِین می‌ریخت. او در پشت صحنه گفت "من سرطان دارم و احتمال زنده ماندنم ۲٪ است ولی ۲٪ هنوز صفر نیست و به این معنی است که هنوز امیدی وجود دارد"

از شرح اتفاق که بگذریم، تمامی شبکه‌های اجتماعی پر شد از پست‌های مرتبط با این اجرا. افراد مشهور و غیر مشهور از "امید داشتن" حرف زدند. انگار که خونی تازه در رگ‌های بی‌رمق اقشار آسیب‌پذیر جامعه جاری شده بود. بیماران سرطانی یکی پس از دیگری اعلام می‌کردند که سرطانشان را شکست خواهند داد و جوانان برای رشد، پست‌های امیدبخش می‌گذاشتند.

این داستان از یک سرگرمی فراتر است. فراتر از این است که آهنگی خوانده شود تا ما با یک سطل ذرت پف داده شده، جلو تلویزیون لم بدهیم و دقایقی سرگرم یا حتی احساساتی شویم. این داستانِ ایجاد و آغاز برانگیختگی در سطحی از جامعه است که احتمالاً به خاطر ناملایمات روزگار یا به دست فراموشی سپرده شده‌اند یا هیچ قوایی برای ایستادگی دیگر ندارند. این احیای زندگی است که هنوز زیسته نشده. این تزریق خدا در رگ‌های جماعتی است که از رحمتش احتمالاً دلسردند.

این است تاثیر پلتفرم‌های استعدادیابی و مطمئناً اثر آن فراتر از سرگرمی است.



پلتفرم در پلتفرم (بندبازی در فیلم‌نت)

پلتفرم فیلم‌نت را در بخش بعدی مورد مطالعه قرار خواهم داد ولی تمایل دارم در این بخش برنامه بندبازی را کمی دقیق‌تر بررسی کنم.

دکوراسیون برنامه بندبازی
دکوراسیون برنامه بندبازی

ساختار ظاهری - دکوراسیون برنامه بندبازی

دکوراسیونی منحصر به فرد که مثل هیچ پلتفرم استعدادیابی دیگری نیست. عنصر تقلید را در این پلتفرم وطنی تقریباً نخواهید یافت و ساختار آن با نوآوری توانسته کیفیت بصری بسیار بالایی برای مخاطب ایجاد کند.

چیدمان میز داوران، طرح‌های جذاب که ته‌مایه ایرانی دارد به همراه ویدئو وال‌های بزرگ که نمایشی جذاب از طرح‌های گرافیکی خوش کیفیت را به نمایش گذاشته در کنار نورپردازی بسیار خاص توانسته من را به عنوان یک مخاطب (که در امور اجرای دکوراسیون و نور غیر متخصص است) را جذب کند.

دوربین

همه آنچه می‌بینیم، تصویر است و این مهم است که حرکت‌های دوربین‌های مختلف به نحوی باشد که هم جلوه و شکوه اجرا را به مخاطب انتقال دهد هم باعث خستگی چشم نشود. البته در برخی از اجراها دیدم که متاسفانه تصویر با تک‌نوازان همخوانی نداشت. مثلاً در حال اجرا گیتار، ما پیانیست را در تصویر می‌دیدیم ولی به نظر من برای تجربه اول در فصل اول، این اشکالات قابل چشم‌پوشی است.

داستان و کارگردانی

داستان ساده است. چند تیم با هم مسابقه می‌دهند تا یکی برنده شود. اما داستانک‌های فرعی مثل اتاق شیشه‌ای، روایت‌ها از زندگی خصوصی بندها، انعکاس گلایه‌ها و حتی کارت امید که در میانه به برنامه اضافه شد، داستانکی جالب خلق کرد که به خودی خود جذاب بود. آقای بانک نیز توانست به خوبی پروژه‌ای به این گوناگونی در آیتم را به خوبی کارگردانی کند. شاید حضور ایشان در برخی از مقاطع کمی زیاد به نظر برسد اما به نظر من، شیوه‌ی جدیدی بود که می‌توان به آن عادت کرد.

صدا

برنامه پیوند ناگسستنی‌ای با صدا دارد. من تصور می‌کنم درصد زیادی از برنامه می‌توانست حتی به عنوان یک برنامه رادیویی در نظر گرفته شود. من به عنوان یک شنوده که هر روز به موسیقی گوش می‌دهم، احساس خوبی نسبت به کیفیت صدای اجراها داشتم.

داوران

مثل هر پلتفرم استعدادیابی دیگری، داوران حضور جذابی داشتند. بگو و مگوها و مباحثه‌ها و بعضاً مجادلات بین آن‌ها داستان مسابقه را جذاب کرده بود. خوشحالم از اینکه داوری بشیرگونه در میان نداشتند و همگی به اصل موضوع تسلط داشتند. خانم شریفی‌نیا حقیقتاً من را شوکه کرده بود و البته نوع بودنش و اعلام نظراتش توازنی داستان داوری ایجاد کرده بود و البته فضای خشک حذف کردن را کمی لطیف. انتخاب هوشمندانه‌ای بود انتخاب ایشان.

اما مهمترین نکته، تاثیر اجتماعی

گروه خیابانی گس
گروه خیابانی گس

برگردیم به جمله‌ای که در ابتدا آن را نوشته بودم:

شانس، حاصل تلاشِ پیوسته، در مسابقه‌ای برابر است که احتمالاً نابرابر به نظر می‌آید

گروه رَشتی گس، از کف خیابان آمده بود. پسرانی ساده و بی‌آلایش که آنچه می‌نمودند، تماماً انعکاسی از شفافی و ذلالی بود. اجراهایی ساده که از دل بر می‌آمد و بندی که اصول یک بند حرفه‌ای را اصلاً رعایت نکرده بود. با این وجود، کمبود نوازنده‌های رنگ رنگ ولی اصلاً احساس نمی‌شد. خودشان بودند و چند سالی بود که کف خیابان‌های گیلان زحمت کشیده بودند.

آمدند و خواندند و با اختلاف زیاد اول شدند.

به جوانان نگاه کنید. به پیامی که مخابره شد و آن‌ها دریافت کردند نگاه کنید. گس بند، یک گروه موسیقی نیست که در آینده موسیقی‌هایشان را گوش دهیم و لذت ببریم. گس، طعم گس تلاش و بالاخره نتیجه گرفتن است. گس نتیجه پلتفرمی است که باعث شده مخاطبینش، به تلاش فکر کنند و به موفقیت اعتقاد پیدا کنند. گس خیلی بیشتر از یه گروه موسیقی است. گس ناخواسته بر سر ما فریاد می‌کشد که بالاخره نتیجه حاصل خواهد شد. بالاخره خواهم توانست فقط باید جلو رفت و تلاش کرد.

گس این بود که گفتم و بندبازی، بستری برای خلق این شکوه است در سطوح کمتر توانمند جامعه. من دست تک‌تک دست‌اندرکاران بند‌بازی را می‌بوسم که در وضعیت کنونی و در بین موجی که برای ناامیدی راه‌ افتاده، امید را به جان جوانانمان تزریق کردند.

نوش جانتان درآمدی که ساختید و از شیر مادر حلال‌ترتان.



فیلم‌نت

در انتها زیاد درباره کسب و کارهای پلتفرمی نمی‌نویسم که در مطالعه زمان از دست ندهید و فقط به یک جمله بسنده می‌کنم:

پلتفرم‌های VOD هیچ فرقی با هم ندارند. یکی کمی خوشگل‌تر است و یکی کمی زشت‌تر. آنچه مهم است محتواست. این محتواست که پلتفرم را زنده می‌کند و این محتواست که تضمین‌کننده ادامه حیات این قسم کسب و کارهاست. ببخشید انرژی زیادی برای پرداخت به این بخش برایم نمانده. ولی در مطلبی جداگانه تاثیر محتوا بر جذب کاربر را مورد مطالعه قرار خواهم داد و با شما در میان خواهم گذاشت.


ارادتمند

سامان فائق