بهترین فیلمی که دیدم و هنوز از دیدنش لذت می‌برم...

پیش‌خوان

برای ما نسل عصر تکنولوژی و تکثر فرهنگی، یافتن هویت مثل نسل‌های قبلی که خودشون رو عموما در قالب‌های مشخصی مثل دین، سرزمین و... تعریف می‌کردند، امر سهل و ساده‌ای نیست. هویت وجود انسانی در عصر تکنولوژی با نیازهای انسانی ما گره می‌خورد و اگرچه عناصر فرهنگی مثل دین، سرزمین، زبان و آداب و رسوم و... نیز اهمیت بسیاری دارند، اما به دلیل ناکارایی کامل هر کدام از این موارد در پاسخ به نیازهای وجودی انسان که معمولا در چهار دسته مشخص می‌شوند، زندگی ما در سردرگمی هویتی شکل می‌گیرد. این چهار نیاز وجودی عبارتند از: آزادی، مرگ، تنهایی و پوچی یا معنای زندگی.

Life cycles is a piece of digital artwork by Mario Sanchez Nevado, 2020.
Life cycles is a piece of digital artwork by Mario Sanchez Nevado, 2020.


اصل مطلب

اما هدفم از نوشتن این پست بیشتر معرفی فیلمی بود که برام جذابیت خاصی داره و معمولا سالی یکی دو بار می‌بینمش و قصدم صحبت در مورد هویت و بحران وجودی انسان نبود. این فیلم، که امتیاز خوبی هم از طرف بینندگان و هم منتقدان دریافت کرده، در سبک درام/کمدی(اگرچه کمدی دسته بندی شده اما من بعید میدونم چنین کاری کمدی محسوب بشه) در سال 2003 ساخته شده و از جمله فیلم‌هایی هست که برای مخاطب درون‌گرا هم احتمالا جذابیت خاصی داره.

در جریان فیلم، افراد هر کدام به گونه‌ای مشکلاتی دارند و زیبایی فیلم شکل مواجه با این مشکلات و در کنار هم زندگی کردن است. دو نفر از این افراد به تازگی یکی از نزدیکانشان را از دست داده اند و دست به گریبان مرگ هستند. یکی دیگر از پدری مریض مراقبت می‌کند. تقریبا تمامی افراد از تنهایی رنج می‌برند. درک شدن و دیده شدن از منظر همدلانه و انسانی از دغدغه‌های طرح شده در فیلم می‌باشد. رنج و ناتوانی نیز به زیبایی در شکلی خاص نمایش داده شده و در انتها ضرورت حضور افراد همدل مشاهده می‌شود.

فیلم جنبه‌هایی از زندگی معمولی را نادیده می‌گیرد. جنبه‌هایی که البته احتمالا در کشور ما بیشتر مشهود است. یک از آنها بحث فشار اقتصادی و استرس‌های مالی می‌باشد که هر ایرانی با آن به صورت روزمره دست به گریبان است. باید گفت از این جهت فیلم آرامش خاصی را به مخاطب منتقل می‌کند که به نظر من از جمله زیبایی‌های آن است. همچنین فکر می‌کنم یکی از دلایلی که باعث میشه به دیدن این فیلم به صورت تکراری جذب بشم اینه که با دیدن آرامش اقتصادی و روند بی‌هیجان فیلم احساس بهتری پیدا می‌کنم. عموما وقتی استرس‌های مالی شدید میشه و ناتوانی یا حقارت مالی من در برابر خواست‌ها و آرزوها قد علم می‌کنه، به صورت خودکار سعی می‌کنم با یک حواس‌پرتی خودم رو از شر این احساسات منفی دور کنم. یکی از تفریحات دیدن فیلم هست. باید اعتراف کنم که این فیلم با القای حس آرامش موفقیت زیادی در حواس‌پرتی و دور شدن از اون احساسات داشته است. دیدن فیلم‌های هیجان انگیز هم با القای هیجان کاذب به مخاطب یک فرایند و پاسخ روانی به نیازهای روانی ما محسوب میشه. اگرچه این فیلم رو چند سالی میشه میبینم ولی تا حالا فرصت نشده بود در موردش بنویسم. اسفند 1400 و استرس‌های مالی آخر سال بلاخره نقش خودش رو در دیدن مجدد فیلم و نگارش این مطلب بازی کرد :))

اسم این فیلم: The Station Agent است.

تصویر فیلم که نشان دهنده سه بازیگر اصلی و سه جایزه‌ای است که فیلم برده.
تصویر فیلم که نشان دهنده سه بازیگر اصلی و سه جایزه‌ای است که فیلم برده.

ارتباط پیش‌خوان مطلب با اصل مطلب در طرح بحران‌های وجودی انسان در قالب این اثر هنری هست که در جریان فیلم به زیبایی شکل گرفته است.

پیتر دینکلج که در سریال مشهور بازی تاج و تخت نیز بازی کرده.
پیتر دینکلج که در سریال مشهور بازی تاج و تخت نیز بازی کرده.