Stay Foolish ٫ Stay Hungry
به چالِ کنارِ لبخندِ صورتِ مادرمان قسم.
در جمعِ زنانهای، کسی خطاب به دیگری چیزهایی گفت که خلاصهاش این میشد: «ازدواج و فرزندآوری را که همه ما بلدیم. درس میخواندی عوضِ اینها.»
تقبیحِ مادرشدن و همسری، بهتازگی، بخشی از ژست روشنفکری برخی از افراد در جمعهای اینچنینی شده است. درنظرِ عده قلیلی از افراد، هرچقدر مقوله ازدواج برای یک زن سرزنش شود و مادری او زیر سوال برود، انگار که به گمان خودشان به ساحتهای عملی و نظری فمینیسم نزدیکتر شدهاند.
راستش من عمیقن باور دارم که مادرانگی که پس از پذیرفتن جایگاهِ همسرِ مردی بودن (و البته راههای دیگری جز همسری) تحقق پیدا میکند، یکی از وجوه زنانگی و یا شاید کاملترین آن باشد. اما تقبیح مادری و منع زنان یا سرزنششان از این امرِ زنانه، بهاندازه آن نسخه همگانی «همه زنها باید مادر باشند» یا «زنبودن فقط با مادری معنا پیدا میکند»، ناپسند و نامنصفانه است.
بههیچعنوان نمیتوان کتمان کرد که بخشی از وجوه زنانگی، استعدادها و ظرفیتهای روحی و عاطفی زنان با حضور در کنارِ مردی و بعدتر بهعنوان مادر تحقق پیدا میکند. بااینحال، تقبیح ازدواج و مادرشدن شبیه نقلونبات مجلسهای روشنفکری شده است که مدام به هم تعارف میکنند.
راستش همانقدر که نمیشود زنبودن را فقط در همسری و تربیت فرزند خلاصه کرد و هر زن اختیار آن را دارد که این دو را مشتاقانه و بهدور از هر اجباری بپذیرد، سرزنش یا منعِ زنان از این دو ساحت نیز یک ظلم قلمداد میشود. آزادیِ زنان در مسیر میانهای است که هر انتخابی بهپشتوانه خواستِ آنها باشد. اگر که خواستِ بالغانه و آگاهانه بهاختیارِ زنی، فارغ از کلیشههای رایج جامعه و الگوهای تحمیلی، همسری و مادریکردن است، اشکال کار کجاست!؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم کوکو
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه محاسبه فاکتوریل با پایتون
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم دندان نیش (Dogtooth)