تحلیل فیلم Perfect Strangers

Perfect Strangers (2016) - ایتالیا
Perfect Strangers (2016) - ایتالیا


فیلم "غریبه‌های تمام عیار" از سینمای ایتالیا و محصول ۲۰۱۶ به کارگردانی پائولو جنووس است.

نسخه‌های متعددی از این فیلم در کشورهای دیگر از جمله لهستان، یونان، کره جنوبی، ترکیه و در مجموع ۱۸ بار ساخته شده که مهمترین آن، محصول کشور اسپانیا بوده است. به همین رو، نام این فیلم در رکورد جهانی گینس بعنوان "فیلم با بیشترین بازسازی" ثبت شده است!

ژانری درام و از نوع دیالوگ محور که در فضایی خانوادگی، روابط بین زوجین و دوستان را در یک شامِ دورهمی به تصویر میکشد.

دوربین در محیطی تک لوکیشن بین بازیگران فیلم میچرخد و مکالمات سریع و دیالوگهای گاهاً طنز اما در عین حال تلخ، فضا را برای ببیننده جذاب و غیر تکراری می‌نماید.


سعادت آباد (1389) - مازیار میری
سعادت آباد (1389) - مازیار میری


با توجه به موضوع و شالوده اصلی فیلم "غریبه‌ها"ی ایتالیایی و کمی دقت در سینمای این سالهای کشورمان، به فیلمی مشابه این فیلم برمیخوریم و آن "سعادت آباد" ساخته‌ی مازیار میری است؛ هر دو فیلم حول محور خیانت زوجین، پنهان‌کاری‌ها و رواج دروغ بین آنها و دوستانشان میگردد. با این تفاوت که در سینمای ما و بخاطر محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، این مباحث، غیرمستقیم‌تر و بعبارتی "دست به عصا" در فیلم بیان میشود!

شاید بعنوان یک ایرانی باید انتظار این برود که "سعادت آباد" کپیِ ناقصی از "غریبه‌ها" باشد ولی با نگاه به سال تولید این دو فیلم، به این نتیجه میرسیم که "مازیار میری" سالها قبل از "پائولو جنووس" ایده‌ی این فیلم را پیاده‌سازی کرده است! ("سعادت آباد" محصول سال ۲۰۱۱ و "غریبه‌ها" محصول سال ۲۰۱۶؛ یعنی پنج سال جلوتر!)


نمایی از فیلم سعادت آباد (2010)
نمایی از فیلم سعادت آباد (2010)


بلحاظ پیاده‌سازیِ ایده داستان، "سعادت آباد" در مقایسه با "غریبه‌ها" کاملاً ناموفق عمل کرده؛ و علت آن، تفاوت فرهنگی و اجتماعی میان ایران و ایتالیا است؛ فرهنگ سراسر خجالت و پر از حجب و حیای شرقی-ایرانی در مقابل بی‌پروایی و رک‌گویی‌های غربی-اروپایی که همین امر باعث شده تا آنطور که باید و شاید، "سعادت آباد" در مقابل "غریبه‌ها" حرفی برای گفتن نداشته باشد.


Perfect Strangers (2018) - محصول مکزیک
Perfect Strangers (2018) - محصول مکزیک


به نظر من، هرچند پایان‌بندی فیلم، مبهم و گنگ است، اما در آخر، با وحشت به گوشی موبایل خود خیره میشوید و از خود میپرسید: آیا من هم مانند شخصیت‌های اصلی فیلم، شجاعت بازگو کردن رازهای مگوی "جعبه سیاه زندگی‌ام" [که همان گوشی همراهم است] را دارم!؟

پیچیدگی انتهای فیلم، با پرسش این دست سوالها از خودتان، شما را به فکر فرو میبرد و شاید هدف اصلی فیلمنامه و کارگردان هم همین بوده است!