نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
جوانان، جوانی کنید!
تقویمها گفتند | سامان اسماعیلی
سازمان ملل متحد ۲۱ مرداد (۱۲آگوست) را روز جهانی جوان نامید و به ثبت رساند.
جوانی، دورۀ جذابی که اغلب تا آن را پشت سر نگذاريم از خودمان نمیپرسيم کجاست که يادش به خير؟!
با وجود جذاب بودن حس و حال جوانی، نگرانی های حاصل از مشکلات در محیط بیرونی و اجتماعی وجود دارد. در این نوشته، به بخشی از این مشکلات میپردازیم.
دیوار اول | استیصال گزینشی
نوجوان در واپسین روزهای دوره نوجوانیاش متوجه آزمونی وهمناک میشود. با به پایان رسیدن دوره نوجوانی، دوره جوانی در سودای کنکور آغاز میشود.
در اولین گام جوانی، جوان خود را در شرایطی میبیند که مجبور میشود تفریحات، ورزش، پرورش و به طور خلاصه جوانیش را خلاصه و فشرده کند. استرس روزافزون کنکور، قابلیت پنهان کردن ندارد.
از دست قضا، اگر خانواده او شرایط مالی مناسبی نداشته باشد، مجبور میشود با مشقت زیادی کتب کنکوری را تهیه کند و هزینه کلاسهای کنکوری را بپردازد. در همین مرحله، بسیاری از جوانان به خاطر نداشتن شرایط مالی مناسب و تامین نکردن پول مافیای کنکور، از وارد شدن به دانشگاه های برتر دولتی محروم میشوند و حس سرخوردگی وجود آنها را فرا میگیرد. فاجعه عدالت آموزشی به کنکور محدود نمیشود؛ در حقیقیت کنکور آزمونی است که پرده از این فاجعه بر میدارد وگرنه، یک کودک و یا نوجوان در تمامی سالهایی که در مدرسه مشغول به تحصیل میباشد، این ناعدالتی آموزشی را پوست و گوشت و خون حس میکند. فقط یک آزمون میتواند در سطح کلان آن را آشکار کند که کنکور به خوبی این کار را انجام میدهد.
دیوار دوم | بردگی مقدس
با پشت سر گذاشتن کنکور، سربازی وارد عرصه مشکلات یک جوان پسر میشود. در دوران خدمت، خشونت جسمی و روانی دائماً بازسازی و تکرار میشود. جوان هر روز از نظر جسمی و روانی از جانب سربازهای بلند پایه و کارکنان رسمی تحقیر و سرکوب میشود. همرنگ سایرین شدن یکی از راهحلها است؛ به این صورت که با رفتارهای سادیسمی، دیگران را از خودت برنجانی. از آنجایی که سازگاری با جو حاکم با منطق ذهنی سازگار نیست، نبرد و مرگ فرسایشی شروع میشود و جوان هر روز دچار خودخوری میشود. هیچکس به ظلم علنی شکایت نمیکند، چون وجود این ظلم برای همه پذیرفته شده است و به اندازه سایر موارد بدیهی میباشد.
بسیاری از جوانان برای به تعویق انداختن سربازی وارد رشتههایی در دانشگاه آزاد و پیامنور میشوند که به آن علاقه ندارند ولی از روی اجبار و فرار، واحدهای آن رشته را پاس میکنند و پشت سر میگذراند. همین موضوع، معضل تحصیلات بدون تخصص را در جامعه پدید میآورد که خود مجددا مشکلات دیگری را به صورت دومینووار در جامعه بهوجود میآورد و آن جوان روز به روز سرخوردهتر میشود.
دیوار سوم | صیانت از حقوق دختران!
محدودیتهای اجتماعی و مدنی برای دختران که از طرف قانونگذاران اعمال میشود، عرصه فعالیت را برای دختران کوچک و کوچکتر میکند. حقوق نابرابر زن و مرد در قانون، عدم توجه به مسائل زنان و مسائلی از این قبیل، انگیزه دختران سرزمین را برای ادامه فعالیت کم و کمتر می کند.
محدودیتهای خانوادههای مذهبی و سنتی هم که دیگر جای گفتن ندارد و باعث میشود عده زیادی از دختران علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با مشکلات خارجی، در محیط خانواده هم آرامش خاطر و امنیت روانی نداشته باشند. علاوه بر این در برخی از قومیتها، به دلیل رسوم غلط و باورهای اشتباه که به اصطلاح عرف نامیده میشود، خانوادهها دست به اقداماتی میزنند که نه تنها به بالا بردن جایگاه دختران کمکی نمیکند، بلکه حقوق ابتدایی آنها را نادیده میگیرند و حتی جایگاه دختر را به عنوان یک انسان، زیر سوال میبرند.
این محدودیتها سبب میشوند که دختران بخش اعظمی از انرژی و تمرکز خود را به جای فعالیت اصلی روی مشکلات جانبی بگذارند و مسیر موفقیت آنها بجای اتوبان، تبدیل به یک جاده ناهموار و سنگلاخی شود.
دیوار چهارم | بیکاری و بیگاری
به غیر از حقوق و درآمد، معیارهای دیگری نیز برای شغل حائز اهمیت هستند؛ معیارهایی مرتبط با محیط کاری، آینده شغلی و امنیت. در شرایط فعلی جامعه، با توجه به نرخ بالای بیکاری نه تنها حقوق اولیه شاغل داده نمیشود بلکه خبری از آینده شغلی و امنیت شغلی نیست! اگر بخواهیم امنیت شغلی دهک پایین جامعه، یعنی کارگران را نگاهی بیندازیم، به نتایج وحشتناکی میرسیم. نرخ بالای بیکاری سبب شده است که امنیت شغلی از بین برود. تحقق حق کارگر عملا معنی نمیدهد چرا که در اولین اعتراض، صاحب کار میتواند بدون هیچ درنگی و به علت کمبود قوانین حمایتی، او را اخراج کند. و از طرفی، فرد دیگری که از روی ناچاری حاضر به کار کردن با کمترین دستمزد میباشد را استخدام میکند.
وضعیت اسفناک آنجایی است که در آگهی های شغلی، از بیمه و دستمزد حداقلی وزارت کار به عنوان مزایا نام برده میشود!
در آخر این دیوار، یادی کنیم از توئیت دکتر عبدالملکی، وزیر اسبق تعاون، کار و رفاه اجتماعی:
«با یک میلیون تومن هم میشود کار تولیدی کرد.
حتما میپرسید چگونه؟!
حق دارید!
آموزش ندادهایم!»
احتمالا ایشان استعفا دادند تا بروند که با یک میلیون تومان، کار تولیدی ایجاد کنند.
دیوار پنجم | رویایی دستنیافتنی
خب تبریک عرض میکنم. شما از همه دیوارهای قبلی عبور کردید و علی رغم همه مشکلات خود را به یک محیط امن رساندید. یک شغل تقریبا خوب پیدا کردید اما هنوز مسکن و خودرو ندارید.
- اصلا جوان چه نیازی به مسکن و خودرو دارد پدر جان؟ در همان مسکن پدر و مادر خودت زندگی کن و از حمل و نقل عمومی لذت ببر. ازدواج؟ کاری ندارد که، بهتان وام میدهیم با شرایط اعلا. خرج جهیزیه و عروسی را هم که خدا جور میکند.
اگر خیلی نگران خودرو هستید میتوانید سه چهار سال بکوب کار کنید و بعد میتوانید یک خودروی ملی درجه یک با شرایط اقساطی مطلوب بخرید و لذتش را ببرید. ولی زیاد به مسکن فکر نکنید، البته که برای آن هم طرحی داریم. اگر شما چند سال به ما قسط بدهید، بعد از آن یک وام عالی در اختیارتان می گذاریم که مسکن هم تهیه کنید. اصلا میتوانید با دوستانتان جمع شوید و همه با هم یک منزل کلنگی در بهترین نقطه شهر تهیه کنید. حال و هوای قدیم هم برایتان زنده میشود.
به گمانم، این دیوار دیگر نیازی به توضیح ندارد؛ چرا که همه ما داریم با گوشت و پوستمان حسش میکنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آنچه داستایوفسکی در «یک اتفاق مسخره» به من داد
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماهی سیاه کوچولو
مطلبی دیگر از این انتشارات
به همان دلایل سال 57 در ایران انقلاب شد.