درآمدی بر سطوح و گونه های خستگی و شیوه های خستگی در کردن!

در توییتر دوستی پرسیده بود چطور خستگی هایم را در کنم، و به شیوه ی ادبیات کوچک گویی و طنز واکنشی حاکم بر توییتر فارسی هرکسی به شیوه ای پادگویی کرده بودند.

چون پیشتر برای خودم و هم دوستان و بستگانم هم پیش آمده بود و نیاز به تحلیل و طبقه بندی درستی برای اقدام داشتم. سعی کردم تجربه و گردآوریهای پیشین را خلاصه کنم، البته این نوشته را یک پیش درآمد میدانم و حتما بعدتر کاملتر و مرتب تر و مستند فراهم خواهم کرد.

تعریف خستگی به معنای آگاهی و واکنش سیستم به کاهش سطح انرژی است، چه از طریق دریافتگر های فیزیکی و واکنش متناظر، چه از طریق دریافتگرهای عصبی ویا سامانه های پردازش شده.

خستگی۲ تیپ داره

خستگی فیزیکی

خستگی روانی

خستگی فیزیکی ۲ بخش داره:

۱)خستگی جسمی

۲)خستگی فکری یا مغزی


خستگی روانی هم ۲سطح داره:

۱)خستگی عاطفی

۲)خستگی روحی


خستگی را ترمیم کردن

برای تیپ فیزیکی گونه ها و روشهای فیزیکی داره


متوقف کردن خروج انرژی، وسیو کردن انرژی‌ و دریافت مجدد نهاده های انرژی.

مثل خوابیدن، استراحت کردن، وخوردن ونوشیدن ( دریافت بسته های فیزیکی وشیمیایی برای سوخت وساز داخلی)

و خستگی روانی را

از طریق توقف ، و فاصله گیری از جریان کاهنده انرژی، استقرا، گشودن درگاههای دریافت انرژی.

خواندن،شنیدن و دیدن فعال.

(شنیدن موسیقی وکتاب گویا و پادکست منتخب؛ دیدن فیلم و گونه های تجسمی، خواندن ومطالعه کتاب و گونه های دیگر دریافت بسته های پردازش شده خوراک روانی و روحی)


انجام فعالیت تعاملی انسانی یا طبیعی و یا سیستماتیک(ورزش تعاملی طبیعت گرایانه شنا،کوهنوردی، ورزش جمعی وبینا فردی ,ورزش درون فردی، ورزش وبازی های ماشینی محدود مثل گیم)

 خستگی به معنای آگاهی و واکنش سیستم به کاهش سطح انرژی است، چه از طریق دریافتگر های فیزیکی و واکنش متناظر، چه از طریق دریافتگرهای عصبی ویا سامانه های پردازش  شده.
خستگی به معنای آگاهی و واکنش سیستم به کاهش سطح انرژی است، چه از طریق دریافتگر های فیزیکی و واکنش متناظر، چه از طریق دریافتگرهای عصبی ویا سامانه های پردازش شده.