درباره آخرین فیلمی که دیدم: پروژه آدام

تا حالا شده فیلمی ببینین که نه شگفت‌انگیز و نه غیرقابل پیش‌بینی باشه، ولی بازم دل‌تون بخواد ادامه فیلم رو ببینید؟ فیلم پروژه آدام برای من چنین فیلمی بود. در ادامه تجربه‌ام از دیدن این فیلم رو باهاتون به اشتراک میذارم.

میشه به آینده اهمیت بدی؟ چون آینده داره میاد

این جمله از مامان پسربچه‌ای به اسم آدام بود. البته منظور مامان آدام این بود که آینده‌نگر باش، اما آینده آدام از راه متفاوتی پیش بچگی‌های آدام اومد. ولی چجوری؟ با سفر در زمان.


ابتدای فیلم یه جنگ فضایی رو در سال 2050 می‌بینیم که حس یه ویدئوگیم فضایی میده. مرد مبارزی قصد داره وارد یه کرم‌چاله بشه.

کارگردان همین‌جا ادامه جنگ فضایی رو ول می‌کنه تا ما رو به یه مدرسه در سال 2022 ببره. اونجا یه بچه به اسم آدام با بچه قلدرهای مدرسه چالش داره. آدام زبون تند و تیزی داره که همیشه کار دستش می‌ده. پدر آدام که یه استاد فیزیکه، یک سال قبل فوت شد و آدام تحت تاثیر این اتفاقات به مادرش بی‌محلی می‌کنه و از نبود پدرش عصبانیه. این عصبانی بودن یه مکانیزم دفاعی برای فرار از ناراحتی‌هاشه. مامانش اونو سرزنش می‌کنه که به فکر آینده باشه و کم‌تر دردسر درست کنه.

حالا تصور کنید که قراره جمله مامان آدام به یه شیوه باورنکردنی برای این بچه 12ساله اتفاق بیفته. یه شب آدام با مردی از آینده که کلی گجت و اسلحه داره روبه‌رو می‌شه. برای آدام همه‌چیز شبیه به ویدئوگیمی بود که پدرش براش ساخته بود. مردی که اول فیلم در سال 2050 دیدیم، بر اثر یه خطای محاسباتی از طریق کرم‌چاله به سال 2022 اومده و حالا روبه‌روی بچگی‌های خودش ایستاده.

این فیلم یه سبک اکشن و علمی‌تخیلی با اندکی چاشنی طنز داره. پروژه آدام از همون فیلم‌هاییه که هر اتفاقی رخ می‌ده قبلش خودمون حدس زدیم. وقتی داشتم فیلم رو می‌دیدم به این فکر می‌کردم که آیا اصولا باید داستان فیلم حتما غیرقابل پیش‎‌بینی باشه؟ آیا باید حتما از دیدن فیلم شگفت‌زده بشیم؟ موضوع اصلی پروژه آدام، سفر در زمانه. با وجود این موضوع، این فیلم نه غیرمنتظره‌ست و نه شگفت‌انگیز. از نظر من نکته جذاب همینه که با این‌که فیلم این دو فاکتور رو نداره ولی بیننده دوست داره بشینه و فیلم رو تا آخر ببینه.

پروژه آدام با ستایش آینده شروع می‌شه، اما در ادامه گذشته رو ستایش می‌کنه. آدام 12ساله بعد از دیدن خودش در بزرگسالی، با خودش فکر می‌کنه که من چه آینده خوبی خواهم داشت. ولی آدام بزرگسال معتقده که دوران بچگی‌ش، همون دورانی که ازش متنفر بود، بهترین دوران زندگی‌ش بود. آدام بزرگسال از خود 12ساله‌ش کمک می‌خواد تا مشکلات آینده رو حل کنه.

این فیلم سرشار از احساسات انسانی در یک حال و هوای ماشینی و دیجیتالیه. در نهایت این فیلم، منِ بیننده رو به این می‌رسونه که چی بهتر از اکنون و چی بهتر از قدردانی از داشته‌هامون؟

پروژه آدام شاید فیلمی نباشه که دوباره بخوام ببینم و بهش نمره 5 از 10 می‌دم. اما از دیدن یک‌باره این فیلم خوش‌حالم. اگر این فیلم رو دیدین حتما نظرتون رو برام بگین.