دلیری جان و دلبری قلم

این‌که می‌گویند ببخش تا سبک شوی و آرامش پیدا کنی، برای وقتی است که آدم نابخشوده و ماجرایی که معطل بخشش توست، مثلِ فعل ماضی بعید، در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده باشد. وقتی هنوز آدمی که به تو آسیب زده، در گوشه و کنار زندگی‌ات حضور دارد، جوری که انگار منتظر است سپر بیندازی و بی‌دفاع شوی، بخشیدن کار بیهوده‌ای است.

بخشیدن برای پرونده‌های مختومه است، برای گذشته‌ای بی‌تکراری و آدمی دور و بعید که به دوش کشیدن بار زخم‌ها و آسیب‌هایش، تنها شانه‌های خودت را خسته می‌کند. هر بار که آن آدم آسیب‌زا را می‌بینم، تمام مکانیسم‌های دفاعی‌ام فعال می‌شود و بخشش همیشه آخرین التیام من است. نبخشیدن و فراموش نکردن من را در حالت هوشیار نگه می‌دارد. و من ترجیح می‌دهم از زخم تازه پیشگیری کنم؛ به‌جای آن‌که با بخشیدن، تصور کنم در آرامش فرو رفته‌ام.

Inspired by "The Last of Us (2023)" , episode -8-