راهنمای عملی متنفر کردن کودکان و نوجوانان از کتاب

می‌خوایم با ۱۰ تا راهنمای عملیِ «چطور بچه‌ها رو از کتاب خوندن با موفقیت متنفر کنیم؟»، مرحله‌به‌مرحله و به صورت تضمین شده، آشنا بشیم.
که فید جدید پینترست وادار می‌کنه داستان کودک بنویسم، مرا.
که فید جدید پینترست وادار می‌کنه داستان کودک بنویسم، مرا.

۱. خود گنده‌بکت هیچ‌جوره کتاب نخون!

?
?

خود گنده‌بکت هیچ‌جوره کتاب نخون، حتی یک جمله. ولی از بچه‌ات طلبکار باش. تا چهارتا چشم اضافه گیر آوردی باد بنداز به غبغبت و بلند بگو:

«این همه زندگیشو حروم بازی‌های آنلاین مزخرف می‌کنه. یه صفحه‌ هم کتاب نمی‌خونه.»

این‌طوری حسابی خورد و خاکشیر می‌شه و دستش میاد کتابخونی چه‌قدر خوبه!

۲. مسابقه کتابخونی در زمان دایناسورها

مسابقه کتابخونی به روش زمان دایناسورها برگزار کنین. چهارتا کتاب انباری هیچکی‌نخر که با ده‌تا آفتابه آب پایین نمی‌رن، انتخاب کنین. تو مدرسه‌ها هم مسابقه تستی کتابخونی راه بندازین. چهارتا خرخون هم که جز درس‌های مدرسه هیچ‌چیزی تو دنیا براشون مهم نیست، تست‌های آبکی رو برنده شن و به اون‌ها یه کتاب انباری دیگه جایزه بدید و بفرستیدشون در سطح منطقه و کشور و سرزمین کتابخونی رو فتح کنید.

۳. فقط کتاب سراپا تقصیر تودل‌نروی درسی‌

اگه معلم هستی و درس می‌دی، به‌جای این‌که کتابای دلچسب غیر درسی رو که با درس تو ارتباط دارن به‌کلاس بیاری و با اون‌ها بخونی تا حال کنن، کتاب سراپا تقصیر تودل‌نروی درسی رو با عقد موقت ببند با کتاب تست و تقویتی مخ‌سوراخ‌کن. چون این کتابا به درد آینده‌شون می‌خوره تا مثل همه پولدار شن.

۴. رمان‌های عاشقانه منحرف می‌کنن

تا می‌تونی از هرگونه رمان‌های عاشقونه نوجوون‌ها رو دور کن.

بگو:
«این‌ها منحرف می‌کنن.»

بگو:
«این‌ها مغزت رو خراب می‌کنن. می‌برنت جایی که عرب نی انداخت.»

کلا بگو:
«تمام شارلاتان‌ها و منحرفین عالم از میون همین‌ها هستن که داستان-عشقی‌های بازاری خوندن.»

درسته که سند و مدرک نداری ولی زبون که داری، پس کم نگذار. کلا هیچ‌جوره نذار ‌هیچ‌جور نذار این‌جوری از کتاب خوشش بیاد با متون کلاسیک هزارسال پیش به زبان اصلی شروع کنن.

۵. معلوم نیست بچه رو غرب‌زده کنه یا شرق‌زده

!!!
!!!

بلانسبت اگه به کتابفروشی یا کتابخونه‌ای اگه با فرزندت رفتی، هی حواست باشه چه کتابی رو برنداره. چون این کتاب‌ها معلوم نیست بچه رو غرب‌زده کنن یا شرق زده، توهمی کنن یا خیالاتی، بترسونن یا عصیانگر کنن. اگه چیزی گیرتون نیومد هم مهم نیست؛ می‌رین بیرون به‌ جاش سیب‌زمینی سرخ‌کرده می‌خورید، نهایتا مسموم بکنه و خلاص!

۶. عنصر بی‌کفایت خاطی و حواس‌پرت لاابالی؟ اخراج

اگه سرکلاس دیدی یک در هزار جوجه آدمک زشتی زیر میزی کتاب می‌خونه، براش منفی بزن و بعد کتابش رو ضبط کن، بعدترش اخراجش کن، این عنصرِ بی‌کفایتِ خاطیِ حواس‌پرتِ لاابالی رو.

بیش‌تر متفکرین دنیا که مخ مردم رو از فکر کردن زیاد سوراخ کردن، از همین قماش بودند. در نطفه خفه کن.

۷. بیین واقعا شهر هرت و پرتیه

ببین واقعا همه‌چیز گرون شده. شهر هرت و پرتیه. خودت هم می‌دونی. خرج‌های ضروری‌تر داریم. کتاب هم این ناشران نادخ بدون این‌که فکر جیب‌های تنگ و ترش ما باشن، مرتبا گرون و گرون‌تر می‌کنن. فعلا کتاب رو از سبد خانوار حذف کن تا ببینیم چی می‌شه.

۸. مثه شب‌های گورستان ساکت نگهش دارین

کتابداران عزیز هم سعی کنن تا می‌تونن، بچه‌ها رو قاطی مخزن کتاب‌ها نبرن که نظم قفسه‌ها به هم نریزه خدایی نکرده و کتابخونه از ریخت بیوفته! محیط کتابخونه یه جایی‌عه که جای شلوغ کردن بچه‌ها نیست. اون‌جا رو مثل شب‌های گورستان ساکت نگه دارین تا بچه‌ها فکر نکنن کتابخونه خونه خاله‌جان و خان‌دایی‌عه.

۹. تا تهشو در نیاری از کتاب بعدی خبری نیست

اگه نوجوونی کتابی رو نصفه خوند و به‌ هر دلیل ادامه‌اش نداد، همیشه توی سر کچلش بکوب که:

«عرضه خوندن یه کتاب کامل رو نداری و تا اون رو نخونی از کتاب بعدی خبری نیست.»

بذار نخونه و تا پایان عمر هم نخونه. تا بفهمه یه کتاب رو شروع کردی باید تا تهشو دربیاری و الا چه فایده کتاب‌های بعدی رو با علاقه بخونی!

و دیگه همین :)
عه! این پس چرا شد ۹ تا :|
اگه دختری از تبار افغانستان و علاقه‌مند رو می‌شناسین،
این پیج رو بهش معرفی می‌کنین؟
مامان توران می‌گه:

«سال‌ها تجربه‌ای که من با کودکان دارم، نشان می‌دهد
که وقتی کودکان آزادند و آزادانه کار می کنند،
سرچشمه‌ای لایزال از خلاقیت هستند
که به ما یاد می‌دهند دنیا را باید چگونه دید
و دنیا چه‌قدر زیباست [با نگاهشان] !!!!!»
https://taaghche.com/blog/1401/03/26/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C/
این کامنتو به عنوان جمع‌بندی پست میذارم بمونه که حق مطلب ادا کننده بود.
این کامنتو به عنوان جمع‌بندی پست میذارم بمونه که حق مطلب ادا کننده بود.