سرویس های برنامه نویسی شرکتی


همیشه یک دسته از شرکت ها یا افراد وجود دارند که برای اجرای ایده هایشان یا توسعه فرایندهایشان به توسعه نرم افزار علاقمند می شوند. آنها ابتدا سعی می کنند خودشان کمی مطالعه کرده و سپس شروع می کنند به پرس و جو از دوستان و آشنایان اطراف خودشان یا کارمندهای فعلی شان. کار که جدی تر شد اول به صورت پروژه ای و فریلنسری و سپس به صورت استخدام پاره وقت و تمام وقت شروع می کنند به ساختن شالوده کار. برای خیلی از شرکت ها، کار همینجا متوقف نشده و به تشکیل تیم و حتی ثبت شرکت مستقل می رسد.

این فرایند پر از سعی و خطاست، به خصوص برای کسانی که تجربه قبلی در این کار ندارند. بعضی ها آنقدر در انجام این کار مصمم هستند که حتی اگر با ضرر هم که شده آن را ادامه می دهند. بعضی ها هم وسط کار نا امید شده، عطای آن را به لقایش بخشیده و کلا کار را ول می کنند. گاهی اوقات یک محصول نیم بندی به یادگار مانده که ممکن است چراغ راه آینده شود. گاهی اوقات هم یک محصول شتر گاو پلنگ تولید می شود که چون به هیچ دردی نمی خورد آن را دور می ریزند.

عنصر مشترک همه این تلاش ها این است که چون تجربه قبلی وجود ندارد مقدار زیادی هدر رفت منابع اتفاق می افتد. چون سرمایه گذار یا مدیر شرکت تجربه قبلی و دانش فنی مورد نیاز را ندارد، معماری و طراحی را طوری می چیند که لزوما بیشترین کارایی و بیشترین انعطاف پذیری را ندارد. دیده شده که بعضا تکنولوژی های خارج از رده استفاده شده یا طراحی دیتابیس طوری بوده که بعدها باعث زمین خوردن پروژه شده.

همین الان هم اگر شرکت ها نخواهند خودشان تیم داشته باشند دو تا گزینه دارند: فریلنسرها و تیم های توسعه نرم افزار به شکل سفارش مشتری. گزینه اول را شرکت های کوچک تر و افراد با سرمایه کمتر استفاده می کنند. گزینه دوم خاص شرکت های رسمی تر است. اما گزینه سومی هم وجود دارد: شرکت هایی که برنامه نویس یا تیم برنامه نویسی را در کنار سرویس های جانبی مثل مدیریت پروژه یا مشاوره معماری در اختیار متقاضیان قرار می دهند.

گزینه سوم به متقاضیان این امکان را می دهد که همچنان صاحب پروژه باشند و در تمام تصمیم گیری های آن نقش کلید ایفا کنند و در عین حال نیاز به سعی و خطای کمتری داشته باشند. این مدل کار برای شرکت ها و تیم های متعارف نرم افزار سفارش مشتری (گزینه دوم) هم مزایایی دارد. آنها دیگر مجبور نیستند در هزار توی تعاریف نیازمندی ها و تغییرات مداوم مشتری گیر کنند.

مشتریان شرکت های گزینه سوم دیگر درگیر مسائل استخدام، سنجش بازار برای کشف حقوق عادلانه، طی شدن پروژه استخدام و مسائل بیمه و خروج کارمندان نیستند. تیم ها و شرکت های فعال در حوزه متعارف برنامه نویسی سفارش مشتری هم کمتر نگران پایان پروژه هستند. چون این بار در استخدام شرکت های گزینه سوم هستند و این شرکت است که ضمن داشتن ثبات بیشتر، ضامن پروژه همیشگی آنها است.

کار به شکل شرکت های گزینه سوم بر خلاف کشورهای دیگر در ایران رایج نیست. حداقل دلیل آن هم این است که ایجاد یک شرکت واسطه که مسئولیت استخدام برنامه نویس ها را به عهده بگیرد، حقوق دوران بی پروژه ای آنها را هم بپردازد و هزینه های بازاریابی را هم متقبل بشود خودش هزینه قابل توجهی دارد. این هزینه هم خود به خود به مشتری نهایی تحمیل می شود، هر چند در برابر کیفیت بالاتر کار. دلیل بعدی هم بی اعتمادی عمومی در حوزه بیزنس است که خودش داستان مفصلی است.

نظر شما چیست؟