سقوط

ما یعنی نسل ما با حسرت هایمان بزرگ شدیم با ارزوهای دست نیافتنی و افسوس هایمان ، و همین ترسویمان کرد ، تسلیم و با ادب ، بله قربان گو و تسلیم برادر بزرگتر ،

نسل حالا اما یعنی انها که جای بچه های ما هستند ، همان ها که برخی تندخویان و بی توجهان آنها را بچه مزلّف بی ادب می نامند ، یعنی بخش بزرگی از هفتاد درصد جمعیت کنونی ایران که زیر سی سال سن دارند ، با دلخوشی هایشان رشد کرده اند ، با خرده آزادی هایشان با داشته هایشان و دانسته هایشان ، یعنی همه ی آن چیزهایی که حکومت جمهوری اسلامس ایران به چشم تهدید به آنها می نگرد .

آیا جمهوری اسلامی را گشت ارشاد پایین کشید از اریکه محبوبیت ؟

تا حدودی می توان گفت بله

چون به نوجوان و جوانی که هر چه داشت در لباسش خلاصه کرده بود و در ظاهر و آرایش و زخرف و تتو با ان زبان و لحن و برخورد که همه می دانیم گفتی بالا چشمت ابروست ؟ جوانی که از همه تایید شنیده و دیده بود و تعریف و به به ، ناگهان در مترو جلویش را می گیری و می گویی زشت است ؟ می گویی بدی ؟ می گویی بازداشتی چون اهل آرایشی و بچه مزلّف ؟

با پوتین ، مگر می شود راه زبان و بیان و ابراز وجود را بست؟

نشریات زمان ما را توقیف کردی چیزی نگفتیم ، خیال کردی این نسل هم مثل نسل ماست ؟ انتظار داشتی

اینستا و تلگرامش را ببندی و تشکر بکند ؟

نمی خواهی حرفهاش را بشنوی یا نمی خواهی جهان حرفهاش را بشنود ؟

و موج سنگین گذر نفرت از همین جاها ، همین گونه جرقه می خورد

جمهوری اسلامی ایران ، از آن گاه و جایی سقوط کرد که در چشمِ بچه هامان ، از"ما" تبدیل شد‌ به " اونا " یعنی تبدیل شد به عصاره ی تمام نفرت ها و گیر دادنها و حق خوری ها و سد هایی بر سر راه آزادی های کوچک فردی و خرده دانسته ها و رنگین پُست هایش ، در این جهان غاصب و تند گذر مجازی

آری سقوط کرد هرچند هنوز بر سر کار باشد.