maybe later ...
شروع برنامه ریزی
مقدمه: خب اول این رو بدونید که متن پایین اولین متنی هست که اینجا نوشتم و به خوبی خودتون ببخشید اگر ناشیانه نوشتم.
بعد از اینکه کنکور رو دادم، و تموم شد اسیری درس خوندن، یک لحظه احساس تهی بودن یا خالی بودن کردم، به خودم گفتم حالا غیر از این مزخرفات، چی تو ذهنت هست! بعد هم که وارد دانشگاه شدم کم کم دوباره این سوال جریان پیدا کرد و باعث شد کمی به خودم بیام و ببینم که چقدر کتاب نخون، چقدر بی برنامه و چقدر تنبل هستم. و از همونجا بود که دنبال برنامه ریختن برای یک زندگی بهتر شدم. ولی باز دوباره تنبل بودن پیروز شد.
گذشت و گذشت تا رسید به همین کرونا! جایی که دوباره یکم از درس و یک سری مسائل دور شدم و فرصت یک بازنگری در زندگیم پیش اومد.و دقیقا داستان از جایی جدی شد که من یک موقعی با خودم فکر کردم و گفتم اینقد که تو سال تحویل دعا می خونی "یا مقلب القلوب و البصار و ..." و دعا میکنی که زندگی امسال بهتر از سال پیش باشه و ... تا تو نخوای و نری دنبال تغییر که تغییری اتفاق نمیافته. بنابراین نشستم و تحقیق کردم که چطور میتونم یک زندگی برنامه ریزی شده داشته باشم.
یادم اومد یه روزی رفیقم یه روشی به نام "بولت ژورنال" رو بهم پیشنهاد داده بود، برا همین رفتم دنبال این روش و تحقیق کردم چندین تا سایت رو زیر و رو کردم تا رسیدم به یه وبلاگ به نام "مربای به" که خب مال یه دختر خانم حدودا بیست و خوردهای ساله بود و درمورد بولت ژورنالی که درست کرده بود نوشته بود و نحوه درست کردنش رو هم کامل نوشته بود. برام جذاب اومد و با خودم گفتم که باید منم بولت ژورنال درست کنم ولی خب وقتی اومدم که کار رو استارت کنم به یک موردی گیر کردم، که الحق به نظرم این گیر کردن به جا بود و اون این بود که اگر یک بولت ژورنال در یک دفتر درست کردم آیا هر روز میرم و تکمیلش بکنم؟ بعد از یه چند وقت نندازمش دور؟ یا اصلا یه دفتر رو همیشه و در همه حال میتونم با خودم اینطرف اونطرف ببرم؟!
اینجا بود که از قوه تفکر کمی استفاده کردم و مشکل اصلی رو پیدا کردم، فهمیدم که بولت ژورنال بدرد من میخوره اما نه توی دفتر فیزیکی!!! یعنی چی؟ یعین به جای اینکه قید بولت ژورنال رو بزنم گفتم مشکلم در دسترس نبودن همیشه بولت ژورنال هست خب یه کاری کنم که همیشه در دسترسم باشه مثل گوشی برای همین رفتم دنبال یک نرم افزار برای بولت ژورنال، ولی خب چیز بدرد بخوری پیدا نکردم. اما امیدم رو از دست ندادم و دوباره فکر کردم تا اینکه با خودم گفتم خب چرا از دفتر مجازی استفاده نمیکنی و اینجا بود که نرم افزار onenote اومد تو ذهنم که هم با ایمیل sync میشد و هم روی گوشی و لپ تاپ میشد ازش استفاده کرد. و شروع کردم به درست کردن بولت ژورنال حدود یک هفته و خوردهای وقتم رو گرفت ولی در کل چیز خیلی باحالی در اومد و تا الان دارم ازش استفاده میکنم و هر روز بهتر و تکمیلترش میکنم.
تو این یک ماهی که از بولت ژورنال استفاده کردم باعث شد که عادت های بدم رو شناسایی کنم و به مراتب اون ها را کم و کم کمتر کنم و باعث ایجاد عادت های خوب در خودم بشم. همچنین باعث شد بفهمم در کجا ها تنبل هستم و اوقات تنبلی رو پرکنم و نمودار پیشرفتم رو مشاهده کنم و برای آینده امید پیدا کنم.
امیدوارم اون کسانی که هنوز برای آیندشون برنامه ریزی ندارند و مثل من تنبل هستند شروع کنند از همین امروز و مطمئن باشند هیچ وقت دیر نیست ... به امید موفقیت همه :))) نظر یادتون نره
مطلبی دیگر از این انتشارات
جشنواره ریفکین | رویاهای سلولویدی | نقد فیلم وودی آلن
مطلبی دیگر از این انتشارات
اگر حضرت حافظ SEO بلد بود!
مطلبی دیگر از این انتشارات
این یکی برای جادی ...