محمد علی هستم، متولد سال ۸۳. عاشق هنر،گیم، تکنولوژی، فیزیک و ریاضیات
معرفی فیلم The Conjuring: The Devil Made Me Do It
فیلم The Conjuring: The Devil Made Me Do It (احضار: شیطان مرا وادار کرد) جدید ترین قسمت سری فیلم های کانجورینگ است که نتوانسته انتظارات را برآورده کند. با من همراه باشید که ببینیم آیا دیدن این فیلم ارزش دارد یا نه.
توجه: این پست اسپویل ندارد، پس با خیال راحت بخوانید :)
قبل از هر چیزی باید از خودمان بپرسیم هدفمان از دیدن این فیلم چیست. ما در حال دیدن یک فیلم ترسناک هستیم که به گفته کارگردان و نمایش هایی که داشته است، اِلمان هایی از ژانر معمایی را به ارث برده است. نکته ای که باید توجه کنیم این است که صرفا هدف ما ترسیدن نیست، چرا که در حال تماشای یک فیلم ترسناک هستیم، نه یک کلیپ ترسناک اینستاگرامی! اما خب هدف اصلی این فیلم ترساندن مخاطب است که به بدترین نوع ممکن اینکار را میکند. از آنجایی که جیمز وان، کارگردان اصلی سری فیلم های کانجورینگ فقط تهیه کننده کانجورینگ 3 است، مخاطب کامل متوجه عدم حضور این کارگردان میشود. در دو فیلم قبلی کانجورینگ جیمز وان به کمک طراحی صحنه و فیلمبرداری درست و حرفه ای، جامپ اسکر های غیر منتظره ای را برای مخاطب رقم میزد. یعنی در دو فیلم قبلی ما 90% اوقات از چیزی که انتظارش را نداشتیم، میترسیدیم. اما در این فیلم ما 90% اوقات دقیقا میدانیم از چه چیزی قرار است بترسیم و اکثر جامپ اسکر ها قابل پیش بینی شده اند و برای همین دیگر جای ترس ندارند. مشکل اصلی وقتی پیش میاید که کارگردان یادش میرود در حال ساخت یک فیلم ترسناک است و حتی همان صحنه های ترسناکی که قابل پیش بینی هستند هم حضور کمی دارند. اینکه اسم جن و احضار در فیلم استفاده شود دلیل نمیشود که فیلم ترسناک شود بلکه باید از حس ترس و دلهره مانند فیلم "a quiet place" و جامپ اسکر های خلاقانه مانند دو فیلم قبلی کانجورینگ استفاده کند.
خب میرسیم به هدف دومی که فیلم دنبال میکند. استفاده درست از ژانر معمایی. راستش را بخواهید در زمینه معمایی بودن، فیلم متوسط است اما خب حداقل صد برابر بهتر از ترسناک بودن عمل میکند. پیچش نسبتا خوبی در طول داستان وجود دارد اما سوال اصلی ایجاست آیا آن حس حل کردن معما رو به مخاطب میدهد؟ در طول فیلم سوالی مطرح میشود که این همه اتفاقات شوم کار چه کسی است و سرنخ هایی هم داده میشود اما باز هم ما شاهد این نیستیم که با یک مسئله حل نشده و گُنگ طرفیم و فیلم قرار است این مسئله را حل کند. بله قطعا ما توقع نداریم که مانند شرلوک هلمز یا فیلم se7en بخواهیم دنبال قاتل بگردیم ولی خب به هر حال باید شاهد حل معما و آنتاگونیستی معمایی باشیم. داستان فیلم نیز کشش مورد نیاز را ندارد و در جذب مخاطب جهت دیدن ضعیف عمل میکند. گاهی اوقات در طول تماشای فیلم با خودم میگفتم چرا باید این فیلم را ادامه بدهم؟ چرا باید سرنوشت این فیلم برایم مهم باشد؟ و خب هیچ موقع به جواب درستی نرسیدم.
درست است که فیلم نقاظ ضعف بسیاری دارد اما خب از حق نگذریم، فیلم بدون نقطه قوت نیست. یکی از نقطه قوت اصلی فیلم بازیگران خوب آن است. البته که بعضی بازیگران مخصوصا عامل اصلی اتفاقات شوم در طول فیلم اصلا بازیگران خوبی نیستند اما خب اکثریت بازی خوبی از خودشان نشان داده اند. Ruairi Connor که تقریبا میتوان گفت اولین کار مهمش در این فیلم است واقعا خوب بازی میکند و دو زوج دوست داشتنی سری فیلم های کانجورینگ یعنی Patrick Wilson و Vera Farmiga نیز دوباره آن شیمی خوب را بین هم دارند. یکی دیگر از نقطه قوت های اصلی فیلم نورپردازی آن است. همانطور که اینجا گفتم فیلم میخواهد از se7en الهام بگیرد و خب از لحاظ نورپردازی اینکار را میکند. برای مثال گاهی اوقات فقط یک چراغ قوه نور اصلی محیط را تامین میکند که بار ها و بار ها در طول فیلم se7en این مورد را مشاهده کرده ایم یا مثلا یک لایه سبز رنگی در بیشتر صحنه ها وجود دارد چیزی که در se7en هم شاهد بودیم.
این فیلم به درد چه کسانی میخورد؟
- کسانی که از فیلم های ترسناک لذت میبرند، حتی اگر اثر ضعیفی باشد.
- کسانی که از فیلم های معمایی لذت میبرند، حتی اگر اثر ضعیفی باشد.
نمرات:
نمره imdb (متغیر در روز): 6.4/10
نمره متاکریتیک: 53/100
نمره راتن تومِیتوز: 57%
خیلی ممنون که پست را تا اینجا مطالعه کردید، اگر که از پست خوشتان آمد یادتان نرود که پست را لایک کنید و اگر نظری درباره فیلم و پست دارید میتوانید در قسمت نظرات با من به اشتراک بگذارید
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی فیلم آینده پژوهانه: سرزمین فردا – Tomorrow land
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه از خودکشی دیگران جلوگیری کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
کمی نوجوونا رو درک کنیم...