. . .
معرفی و نقد فیلم "یکجای معمولی" (Nowhere Special)
فیلم "یک جای معمولی (به انگلیسی: nowhere special)" که بر اساس واقعیت است، داستان پدری مجرد، به همراه پسرش است که مادر، در چند ماهگیِ پسر، آنها را ترک کردهاست. حال پسر حدودا چهار سال دارد و اتفاق ناگواری در پیِ رخ دادن است.
پدر، به بیماریِ لاعلاجی مبتلاست؛ به زودی خواهد مرد؛ حال او میخواهد پیش از مرگ، برای پسرش خانواده و سرپرستی پیدا کند.
فیلم، پرترهای از پدرانگی و رنج مرد طبقهی کارگر است. البته چنین رنجی، با اشکها و فریادها ترسیم نمیشود، زیرا فیلم این واقعیت را از یاد نبرده که مردِ طبقهی کارگر برای جامعه، بیصدا و نامرئی است؛ در نتیجه رنج میبایست به شیوهای دیگر به ما فهمانده شود. فیلم برایمان پدری را ترسیم میکند که شغلش پاک کردن شیشههای مغازهها و خانههاست. وقتی پدر پشت پنجرهی خانهای، اسباببازیهای زیادی میبیند که خود نمیتواند برای پسرش تهیه کند، وقتی که از پشت پنجرهی کافهها، خانوادههایی شاد میبیند که هردو والد حضور دارند، وقتی این کارگر توسط مشتری تحقیر میشود، مشتریای که تصور میکند مردِ کارگر را خریدهاست، وقتی پسر به همکلاسیهای خود "بیادبی" میکند و یا با هیچکس حرف نمیزد؛ رنجِ آنان اینگونهاست که ترسیم میشوند، اندوههایی که تنها از دریچهی چشم همین فرودستان قابل مشاهدهاند.
همچنین فیلم به واسطهی ترسیم پدرانگی و رابطهی پدر با پسر، میتواند نقشی در مبارزه با کلیشهها داشته باشد. پدری که پسر خود را در آغوش میگیرد، برایش کتاب میخواند، با او به مهدکودک و پارک میرود، بازی میکنند و بستنی میخورند؛ خلاصه که یک رابطهی قویِ پدر و پسری به تصویر کشیده میشود.
آه، یک چیز را فراموش کردم، و آن مرگِ پدر است، چیزی که خود پدر هم فراموشش کردهاست. در فیلم، مرگ تنها به واسطهی دغدغهی یافتنِ خانوادهای جدید برای فرزند، به تصویر کشیده و درک میشود. آنچه در فیلم حضور ندارد، ارتباطِ مستقلِ پدر، با مرگ و زندگیاست. بنظرم غیابِ چنین ارتباطی، نه تصمیم نویسنده و کارگردان، بلکه واقعیتی از جهان مردانِ طبقهی کارگر است. آنان کسانیاند که ماهیت و وجودشان را، با ابزارها پیوند زدهایم و تنها با میزان "سودزایی" و "ساکت و بیغر بودن" تعریفشان کردهایم؛ به همین جهت است که این مرد، ارتباط مستقلی با مرگ و زندگی ندارد، و برای خودش در میان دغدغهها هیچ جایی نیست، حتی "یک جای معمولی".
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایران را در آغوش بگیریم ای میلیونها مردم
مطلبی دیگر از این انتشارات
زن، زندگی؛ به روایت معشوقه آگوستین قدیس
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماهی سیاه کوچولو